امیرحسین لادن
دیشب پیامی از دانشگاه فردوسی مشهد دریافت کردم، که مرا چند ساعت مشغول کرد! با در نظر گرفتن آنچه در میهن مان میگذرد، به چنین حرکاتی نیاز داریم. تفاوت نمیکند که این اعلامیه از طرف یک تن یا یک گروه باشد، زیرا هدف و حرکت در مسیر مبارزات عدالت طلبی و آزادیخواهی است.
متن پیام:
اخطار به رژیم آخوندی
به مهسا امینی سوگند،
برای هر جانباخته راه آزادی، ده آخوند را هدف قرار میدهیم.
قیام ملت ایران، نتیجهی
چهل سال خودکامگی، بی عدالتی و پایمال کردن حقوق ملت ایران،
به ویژه زنان و اقلیتهای میهن مان میباشد.
چهار دهه زور گوئی برای چپاول ثروتهای ملی و اندوختههای ملت،
همراه با سیاست غیر ایرانی و فرقه گرا، صبر مردم را لبریز و طاقتها را تاق کرد.
ما، مردم ایران، میپذیریم که در به قدرت رساندن رژِیم آخوندی، مسئولیت داریم.
زیرا به سخنان دروغ و قول و وعدههای پوچِ خمینی در مورد آزادی، برابری و مردمسالاری اعتماد کردیم.
آیا شما، آخوندها، شرف و وجدان دارید که بپذیرید، مسئول پیدایش قیام امروز هستید؟
…
درود بر جوانان از خود گذشته ایران، زنده باد زنان شجاع میهن،
شهامت و شجاعت و از خود گذشتگیتان، ما را آمادهی نبرد نهائی کرد
…
پاینده باد قیام ملت ایران
کمیته بهزادان پور ونداد هرمز (ابومسلم خراسانی)
“*
پس از دریافت این پیام، یا یک پرسش روبرو شدم: آیا این “اخطار” ربطی به مقالهی “گام نخستِ براندازی، آسیب پذیر کردن دشمن (آخوندها) است! ” که هفته پیش منتشر کردم، دارد؟ یا تشخیص اینکه آخوند، عامل اصلی مشکلات مردم است و باید “هدف” قرار گیرد، یک امر طبیعی است و مردم به آن پی بردهاند؟
پاسخ، در ادامهی فرایند جنبش دیده میشود، که چگونه گام به گام پیش رفت، شکل گرفت، و تکامل یافت. امروز، ملت ایران برای حق انتخاب، برابری و آزادی، یعنی داشتن زندگی انسانی مبارزه میکند. در صورتیکه رژیم، تنها دنبال ادامهی چپاول است. خوشبختانه، سرنوشت این مبارزه، در دستهای توانای مردم و در گروی استقامت و پایداری است که بخوبی آنرا به نمایش گذاشتهاند. برای بهره گیری خردمندانه از این فرصت سرنوشت ساز:
زمانِ آسیب پذیر کردنِ رژیم، فرا رسیده. باید آخوند، عامل این خیمه شب بازی را هدف قرار داد. مانند کشتی گیری که به موقع، فن میزند و حریف را ضربه میکند؛ و بوکسور با تجربهای که در یک لحظه مناسب، با زدن یک “هُوک” طرف را ناک اوت میکند؛ باید اخوند را ضربه فنی و ناک اوت کرد.
خواستهای مردم در شعارهای هوشمندانهشان، مشخص و شفاف ارائه شده: زن، زندگی، آزادی. مردم ایران، برای برابری زن و مرد، زندگی انسانی، و حقوق طبیعی و شهروندی مبارزه میکنند.
در اینجا، در رابطه با فرایند اعتراضات و موقعیت کنونی، دید و برداشت چند تن از صاحب نظران و کنشگران را مرور میکنیم.
جیسون رضائیان که ۱۸ ماه زندانی رژیم بود، مینویسد: طرد کردن جمهوری اسلامی از سوی مردم ایران، پدیدهی تازهای نیست! ولی اینبار مردم بی پروا کُلِ رژیم را رَد میکنند و بدون ترس، شعار سرنگونی و گذار از آنرا فریاد میزنند که پدیدهی تازهای است.
سپاه محمد رسول اله تهران که در گذشته از سوی مقامات جمهوری اسلامی برای سرکوب اعتراضات مردم، مورد تقدیر قرار گرفته بود اعلام کرد، تا کنون ۱۸۵ بسیجی هنگام مأموریتِ سرکوبِ اعتراضات جاری در تهران زخمی شدهاند…. حسن تقی زاده، فرمانده این سپاه روز چهارشنبه گفت: “حتی جمجمه یکی از بسیجیان شکسته و پنج نفر از بسیجیان در آی سی یو بستری هستند. ”
نسرین ستوده، فعال حقوق بشر، که از زندان به مرخصی استعلاجی آمده به مجله تایم گفت: اعتراضات به رغم تلاش حکومت برای سرکوب آن، ادامه خواهد داشت و این راه بی بازگشت است. حتی اگر خواستههای مردم بر آورده نشود، واقعیت برای همیشه تغییر خواهد کرد. زنان معترض دیگر تن به حجاب اجباری نخواهند داد.
شهرزاد یک آموزگار ۳۶ ساله که از پدر و مادرش نگهداری میکند و به آنان قول داده که به اعتراضیون نپیوندد، به خبرنگار تایمز میگوید: من در تظاهرات ۸۸، زمانی که رژیم در انتخابات ریاست جمهوری تقلب کرد، شرکت داشتم. اعتراضات اینبار با گذشته تفاوت دارد، خشم و عصبانیت مردم با اعتراضات گذشته، قابل مقایسه نیست.
شهرزاد میگوید: امروز، به ندرت کسی را پیدا میکنید که با حکومت همراه باشد. حتی در محلهای ما که مذهبی است و اکثریت اصول گرا هستند، دختران مدرسه حجابشان را در خیابان بر میدارند. اینموضوع در گذشته، حتی چند روز پیش از قتل مهسا امینی، غیر قابل تصور بود.
…
چرا باید آخوند را هدف قرار داد؟
آخوند، عامل اصلی مشکلات ملت ایران است:
در درجهی نخست، اهرمهای کنترل قدرت و ثروت بیش از چهار دهه، تنها در دست آخوندها بوده؛ دوم، بسیجی و لباس شخصی و سپاه، – چنانچه گمراه نباشند – نوکر و عامل و مزدور آخوندها هستند. بنابراین دشمن اصلی، گردانندهی این خیمه شب بازی، و عامل عمدهی تمام مشکلات مردم، و نماد جمهوری اسلامی، آخوند است. سوم، نظام ولایت فقیه، مردم را صغیر و مهجور و نیازمند میداند و حق همیشه تنها، با رهبر است. ولی خمینی دروغگو و بی شرمانه با عوام فریبی میگوید: “سپاه باید پشت مردم باشد. ارتش و سپاه باید بگویند: جانم فدای مردم. اگر بگویند جانم فدای رهبر، انحراف است. رهبر هم جانش فدای مردم است. سپاه باید از حقوق مردم دفاع کند. پشتیبان مردم باشد. اگر بگوید جانم فدای رهبر که این میشود همان زمان شاه، پس مردم برای چی انقلاب کردند؟
خمینی، نه تنها کوچکترین ارزشی برای مردم قائل نبود، بل که پیش از قبضه کردن قدرت، در کتاب “ولایت فقیه” نوشت: “مردم ناقصند و نیازمند… باید یک فرد یا قدرت بر ایشان گماشته شود که عهده دار آنان باشد و نگذارد پا از دائره بیرون نهند…. ” همانطور که شاهد بودیم، آخوند دروغگو، عوام فریب و شارلاتان است.
در مقالهی هفته پیش، نوشته شد: “برای درمان سرطان، با عاملِ بیماری یعنی “غدهی سرطان” مبارزه میکنند؛ آنرا با لیزر (اشعه) میسوزانند، با مواد سمی تضعیف میکنند، و در صورت نیاز غده را نابود میکنند.
روش مبارزه با سرطان، میتواند بهترین الگو برای مبارزه با جمهوری اسلامی باشد.
غدهی سرطانی جمهوری اسلامی، آخوند است. گام نخست براندازی جمهوری اسلامی، تضعیف و آسیب پذیر کردن آخوند میباشد. همانطور که با لیزر و مواد سمی غدهی سرطانی را آسیب پذیر و تضعیف میکنند، باید آخوندها را آسیب پذیر و تضعیف کرد. آخوند باید “هدف” قرار گیرد و ضربه بخورد.
تجربه موفق تاریخی
کشور الجزیره، ۱۳۲ سال زیر یوغ حکومتی غاصب بود. مردم الجزایر پس از بیداری، برای رهائی از بی عدالتی و دیکتاتوری، “نماد” بی عدالتی را هدف قرار دادند، مبارزه کردند، و آنقدر ضربه زدند تا رژیم حاکم را مجبور به ترک جبهه کردند و پیروز شدند.
نماد بی عدالتی و عامل مشکلات ما در ایران، آخوند است. آخوند را باید هدف قرار داد. برای این کار، شعار “آخوند باید گم بشه” را باید به عمل تبدیل کرد.
سمبل جمهوری اسلامی و حکومت آخوندی، حجاب است. زنان ایرانی آگاهانه حجاب را وسیلهی مبارزات برابری و آزادیخواهی قرار دادهاند. امروز مردان با وجدان ایرانی، با زنان میهن مان همراه هستند، و با تمام وجود از خواستهها و از حرکت اعتراضیشان، پشتیبانی میکنند و آمادهی فداکاری هستند.
در رابطه با پیامِ اخطار به رژیم آخوندی، – در آمریکا، به شخص یا گروهی که دنبال حراست از حقوق شهروندان باشد، “ویجیل آنتی” میگویند. کمیته بهزادان پور ونداد هرمز، چنین نمونهای است.
پیشنهاد اینست که باید هر چه زودتر گامِ آسیب پذیر کردن و هدف قرار دادن آخوند برداشته شود تا جمهوری اسلامی نتواند برای بقای خود، جنگ راه بیندازد و فاجعه آفرینی کند. در این راستا، برای اطمینان از پیروزی کمیته بهزادان پور ونداد هرمز، آنان را تنها نگذاریم. جوانان و قدرتمندانی که آمادگی لازم را دارند، در برنامهی آسیب پذیر کردن و تضعیف آخوند، شرکت کنند. پشتیبانی از “زنان” یعنی نگهبانی از مادر و خواهر و همسر و دختران مان، که هم مسئولیت خانوادگی و انسانی است و هم وظیفهی هر ایرانی با شرف و وجدان.
دگرگونی یا سرنگونی
دو راه برای رژیم باقی است: دگرگونی یا سرنگونی. چنانچه رژیم بیدار شود و به خواستهای به حق ملت گردن نهد، باید دگرگون شود؛ و گرنه راهی جز سرنگونی ندارد.
دگرگونی
رژیم فقاهتی، برای اجرای خواست ملت: “زن، زندگی و آزادی”، سه گام نیاز است:
– ولایت فقیه، دولت و مجلس، باید استعفا بدهند.
– دولت موقت گذار، از سوی مردم برای مدت کوتاه و مشخص، تشکیل گردد.
– قانون اساسی جدیدی نوشته شود، که مشخصا پاسخگوی خواست ملت باشد.
…
سرنگونی
سرنگونی رژیم، یعنی تسویه حساب و انتقام؛ اعدام و نابودی!
تصور نمیکنم، آخوندها آنقدر کم دان باشند که نتوانند بین مرگ و زندگی، انتخاب درستی بکنند!؟
پاینده باد ایران
امیرحسین لادن
دوشنبه ۱۸ مهرماه ۱۴۰۱
ahladan@outlook.co