الا ربّنا آتنا دائمی!

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

شعر و متن از: شادی سابُجی

الا آتنا ! دخترِ خوبِ نقاشی کودکان !، تو هستی تو اخلالگر در شبِ خوابِ ملایِ مست،
الا جعدِ موهای خرمایی ات، خشم هاست، الا خشمِ خرمای خونین در انبوهِ اندوهِ مست،

الا مرحبا بر تو این کارِ اخلالها، شبِ شورشِ شیرهای شَرر، در شبِ شومِ زندانِ پست،
الا مرحبا ! بر تو این شیون از تابِ تاریخ خودکامه گان در شبِ مستهای اَلستِ اَلست،

الا آتنا ربّنا ! آتنا ربّنا ! گوش دار، به چشمانِ تاریکِ تاریخ، باری تن و گوش باد، *
الا ربّنا آتنا ! ربّنا آتنا ! هوش باش، که زنگارِ تاریخ در چشمِ تاریکِ ملّا فراموش باد، *

الا آتنا ! ای تنِ خوب تو، مهربان، الا آتنا ای تو لبخندِ خوش بر لبِ زخمیِ کودکان !
تو در پشت این میلهها هوش دار، که ما یادِ تو مهربان مهربان بوده ایم، باد باد،

الا آتنا ! دائمی باشد این شورشِ شورِ تو، الا مرحبا صد چنان، شورشِ ضدِ مُلّای تو،
خبرهای تو میرسد اندکی اندکی، از درون، اگر چه کمی دور هستیم ما، از درون،

دریغا که آن بهمن اما بسی شوم شد، و گرنه که جانِ جوانش به خفاشِ خفت نبود،
من و تو و صدها زن دیگر اما، که پرداختیم، به هر کس به یک مبلغی باختیم،

دریغ است جباری این جنونِ در تنِ جاری این همه جهلِ جمهوری خانهمان،
دریغ است این سیلِ سیلی که از ریسمان میخورد بر سر و صورتِ سرخ ایرانمان،

الا ربّنا آتنا جانِ من جانِ تو ! گوش دار ! که دنیا و فیاش ز رگهای جبّاریت جا بماند، *
الا باز هم مرحبا شورشات در تنِ سربِ این میلهها، عطا کردهایی آتنا، عطر بر جام ما.

فرانسه 16 ژوئن 2020 برابر با 27 خرداد ماه 1399

پانوشت شعر:
—————————————————————————————– شبانگاهان به طور اتفاقی در تاریخ 27 خرداد ماه 1399 به متن مصاحبه ی حسین دائمی با صدای آمریکا از طریق اینترنت برخورد کردم و مطلع شدم که پرونده ی هفتم جدیدی برای آتنا دائمی در زندان گشوده شده است که مربوط به حرکت شورشی و عصیانی او در روز 22 بهمن 1398 می باشد. آتنا دائمی در سالگرد تولد هیولای بد هیکل جمهوری اسلامی، اخلال زیبایی از نگاه من در نظم زندان استبدادی اوین ایجاد کرده است، او در واقع زنان زندانی بند را به شعار دادن علیه جمهوری اسلامی در زندان دعوت کرده است، این شعر پیرامون این موضوع شورش آتنا دائمی به عنوان یک فعال حقوق کودکان و از باورمندان به حقوق بشر نوشته شده است.
در سایت صدای آمریکا این طور آمده است: ” حسین دائمی پدر آتنا دائمی، فعال مدنی زندانی روز دوشنبه ۱‍۹ خرداد در گفتگو با صدای آمریکا گفت،‌ این فعال مدنی زندانی روز یکشنبه ۱۸ خرداد،‌ از بند نسوان (زنان) زندان اوین بدون حضور وکیل مدافع خود به شعبه ۲ بازپرسی دادسرای زندان اوین اعزام و اتهام « اخلال در نظم زندان از طریق شعار علیه جمهوری اسلامی در شب ۲۲ بهمن سال ۹۸» به او تفهیم شده است،‌ اتهامی که آتنا دائمی آن را رد کرده است.”
علی رغم این که آتنا دائمی این موضوع جدید اتهام « اخلال در نظم زندان از طریق شعار علیه جمهوری اسلامی در شب ۲۲ بهمن سال ۹۸» را در حالی که هنوز در حبس است از سوی خود رد کرده است، که رد کردن و کتمان او می تواند دلایل متعددی هم داشته باشد، باری چه این که این رخداد شورشی زنانه در زندان صحت تاریخی داشته باشد و چه صحت تاریخی نداشته باشد، دست مایه ی خلق ادبی این شعر قرار گرفته است.
نگارنده ی این سطور، شخصا از این که هم سن و سالان خود را در ایران و در لایه های مختلف جامعه ی نوپای مدنی ایران می بیند، به ویژه زنان متولد دهه ی شصت خورشیدی که درست همسالانش هستند و که این گونه با دستهایی خالی از پول و دست هایی خالی از اسلحه و با دست هایی خالی از رسانه، با دست هایی خالی از زر و زور و تزویر، دست هایی خالی از گروههای حمایتگر و اشخاص بانفوذ، اما با فکر هایی لبالب از اندیشهی انسانی درست، با فکرهایی بالغ و پر، با فکرهایی متکی به اندیشه و تحلیلهای شخصی و زنانهی خود نسبت به زمانهی کنونی و ماهیت جمهوری اسلامی، این گونه بی هراس و شجاعانه دست به مبارزه میزنند و شاخ در شاخ گاو جمهوری عقب افتاده ی اسلامی ایران کرده اند و از عمر و جان خود گذشته اند و بهای سنگین حبس و زندان را به خاطر تاریخ ایران و ارتقای افکار عمومی ایران پرداخت می کنند، هم واقعا خیلی خوشحال می شود و پر از تحسین، که بله زنانی این چنین در زمانه ی معاصر ما هم هستند و هم خیلی ناراحت می شود که ای وای! از تباه شدن های وقت و عمرشان و پرداختن هزینه های سنگین تک نفره ایی که بر دوش خود گرفته اند.
و آتنا دائمی یکی از همین نمونه هاست. فاطمه دائمی خشکنودهانی ملقب به نام آتنا دائمی یکی از زنان جوان آگاه روزگار ماست و متولد 1367 است که در اسفند ماه 1393 به خاطر فعالیت های مدنی اش با حکم سنگین چهارده سال زندان مواجه شد، حکمی که بعدا در دادگاه تجدید نظر به هفت سال تقلیل پیدا کرده است. او بهای این زندان را نه تنها با تباه شدن وقت جوانی اش، که با گوشت و پوست و استخوان خود دارد پرداخت می کند و در این مسیر گرفتار بیماری های متعددی چون سرگیجه و بی‌حسی در ناحیه چشم راست، لرزش دست و پا و غیره هم شده است، و علاوه بر چندین اعتصاب غذای اعتراضی، او در این راه صعب و دشوار مبارزه ی تاریخی زنان با جمهوری اسلامی، ضرب و شتم های فیزیکی و روحی زندان بانان و هم تحمل کرده است.
حکم طولانی مدت هفت سال زندان در روزهای جوانی یک انسان معادل این است که در فرانسه یک نفر با دیپلم دبیرستان وارد دانشگاه شود و با مدرک دکترا از دانشگاه فارغ التحصیل شود و هفت سال را به کار خواندن و نوشتن و تحصیل و پژوهش کردن بگذارند. اما در ایران، رژیم خودکامه ی جمهوری اسلامی به جای این که بستر رشد زنان فعال در جامعه ی مدنی را فراهم کند و از آن ها به عنوان ابزارهایی راهبردی در مدیریت بهینه ی جامعه ی ایران استفاده کند و با کمک آن ها به حل مشکلات واقعی و زخم های آسیب های اجتماعی بپردازد، آن ها را نامنصفانه داغ و درفش می کند و نه تنها مشکلات جامعه را حل نمی کند بلکه با زخمی کردن و تباه کردن جامعه ی مدنی بر حجم زخم ها و دردهای جامعه افزون می کند.
در پایان این که این شعر در روزهای همه گیری بیماری ویروس کرونا نوشته شده است و علی رغم این همه گیری در ایران و مرخصی دادن و عفو کردن بسیاری از زندانیان، آتنا دائمی همچنان دائما در حبس مانده است، امید که جانش از کرونا در امان بماند. با امید به این که ماهیت ضدتاریخی و ضد رشد و ضد زن رژیم خودکامه ی جمهوری اسلامی برای تاریخ سازان این مرز زخمی درسی شود و در سپهر آتی ایران چنین ماهیت عقب افتاده ایی که با زن و انسان و اندیشه و تاریخ در ضدیت است دیگر تکرار نشود.

*: در این شعر از آیه ی 201 ” رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَهً وَفِی الْآخِرَهِ حَسَنَهً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ “، در سوره ی بقره در کتاب قرآن مجید به صورت تلمیح ادبی استفاده شده است. این آیه در موقع نماز مسلمان شیعه مذهب در زمان قنوت، که لحظات نیایش آزاد بنده با خدای خالق خویش نیر استفاده می شود. همچنین بهره گیری از تلمیح ادبی به معنای باورمندی نگارنده ی این سوطر به این کتاب و این مکتب فکری اسلامی نمی باشد.
—————————————————————————————-
** کلیه حقوق این شعر و متن محفوظ است و شامل قانون مالکیت روشنفکری می باشد، هر گونه کپی برداری و سرقت از آن اکیدا ممنوع است. این شعر متعلق به مجموعه ی شعر، ” میان موی من تا موی شمس زیرک تبریز (گفت و گوهایی با شمس تبریز پیرامون اوضاع زمانه در جمهوری اسلامی ایران) نوشته شادی سابُجی می باشد.

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.