فرامرز دادرس
اگر فرانسوی ها دیروز در ژنو، ظاهراً سر سختی نشان دادند و بر کرسی آمریکا، شیطان بزرگ! تکیه زدند، این بدان معنی نیست که توافقات میان غرب و حکومت اسلامی به نتیجه نخواهد رسید، این مذاکرات از سال ها پیش بطور پنهانی آغاز شده و در چند ماه گذشته به اوج خود رسیده است.
حکومت اسلامی نیز چاره ای جز تسلیم در برابر فشار تحریم ها و خواست مردم ندارد. جمهوری اسلامی از نظر نیروی نظامی در اندازه ای نیست که بتواند در مقابل حمله احتمالی غرب و اسراییل ایستادگی کند. رجز خوانی سرداران سپاه را نباید جدّی گرفت. سران حکومت و سپاه به پشتیبانی روسیه امیدوارند به همان ترتیبی که اخیراً در سوریه رخ داد.
در سال های مبارزه با استعمار، پیران جهاندیده ایرانی بر این باور بودند که؛ هرگاه شعار های مرگ بر استعمار و بویژه مرگ بر انگلیس، در ایران شنیده می شود، همان موقع بیشترین منافع نصیب انگلیسی ها می شود. امروز شاهد هستیم که در زیر لوای مرگ بر آمریکا در پشت پرده، چه توافقات ننگینی از نوع گلستان و ترکمن چای در انتظار مردم ایران می باشد.
انتصاب شیخ حسن روحانی به ریاست جمهوری از آن جهت بود که وی سال های درازی مسئولیت امنیت (ملی) بخوانید؛ امنیت جمهوری اسلامی! را به عهده داشته است، و پرونده مذاکرات میان شش به علاوه آخوند! را حفظ کرده است، روحانی چند سال مسئول این مذاکرات بود.
و اما موضع فرانسه در این مورد چه می تواند باشد ؟ قرار است تا چند روز دیگر فرانسوا اولاند، رئیس جمهور سوسیالیست فرانسه به اسراییل سفر کند، با توجه به اینکه نیرومند ترین لابی یهودیان در اروپا در کشور فرانسه وجود دارد و از قدرت بسیاری برخوردار است؛ همواره نیمی از نمایندگان مجلس ملی، سنا و بخش مهمی از وزرای کابینه های چپ و راست فرانسه یهودی تبار می باشند، مانند همین آقای لوران فابیوس،وزیر امور خارجه کنونی و نخست وزیر پیشین فرانسه ،بنا براین فرانسه نمی تواند در باره امنیت اسرائیل بی توجهی نشان دهد.
رسانه های گروهی فرانسه چه نوشتاری و چه دیداری زیر نفوذ فرانسویان یهودی تبار می باشند، یهودیان در سیاست، اقتصاد، علوم و هنر فرانسه نقش بزرگی را بازی می کنند، بسیاری از اندیشمندان، دانشمندان، دانشگاهیان، پزشکان، وکلای دادگستری و هنرمندان یهودی تبار فرانسه، سرمایه ملی این کشور بشمار می روند، اگر اعراب، آفریقایی تبار ها و مهاجرین خارجی در فرانسه، از گزند نژاد پرستی و نژاد پرستان در امان می باشند به لطف وجود یهودیان فرانسوی است. هنگام تعطیلات، هر سال شمار بسیاری از جوانان فرانسوی یهودی تبار به اسرائیل می روند و به جای سربازان اسراییلی در مرز های این کشور و شهرک های یهودی نشین خدمت می کنند، تا سربازان اسراییلی بتواند به مرخصی بروند.
تکنولوژی اتمی اسرائیل از فرانسه به آنجا رفت. هواپیمای جنگی نوع کفیر اسراییلی (به زبان عبری، بچه شیر) از روی مدل هواپیمای میراژ فرانسوی ساخته شده است.
از سوی دیگرفرانسه روابط بسیار گرمی با بسیاری از کشور های عرب منطقه دارد، عربستان، کویت، امارات، قطر و … دولت فرانسه نمی تواند به معاملات یک جانبه آمریکایی ها دلخوش باشد و چشم بسته به دنبال ندانم کاری های آمریکا راه بیافتد، چند وقت پیش دیده شد که در مورد مسئله حمله شیمیایی در سوریه ، فرانسوا اولاند به سادگی فریب آقای اوباما را خورد و چشم بسته به دنبال وی راه افتاد و فریاد هل من مبارز! سر داد، حتی منابع آگاه گفتند که گروهی در سرویس های امنیتی فرانسه، دست به جعل اسناد و مدارک علیه نیرو های بشار الاسد زدند، تا آنان را مسئول حمله شیمیایی به مردم بیگناه سوریه نشان دهند، همان کاری که آمریکایی ها پیش از حمله دوم خود به عراق انجام دادند و با ارائه اسناد و مدارک جعلی، صدام حسین را دارنده بمب اتمی معرفی کردند.
در ماجرای مسمومیت یاسر عرفات، رهبر درگذشته فلسطینی ها به وسیله پلوتونیوم، انگشت اتهام پس از اسراییل بسوی فرانسه دراز شد، فرانسه متهم شد که هنگام درمان عرفات در بیمارستانی در پاریس از نوع مسمومیت عرفات آگاه شده بود ولی جلوی افشای این مسئله را گرفته است.
آقای اولاند، به طمع باز یافتن جایگاه از دست رفته فرانسه در سوریه بود. آقای اولاند، پس از این اشتباه بزرگ سیاسی مورد تمسخر گروه های سیاسی و مردم فرانسه قرار گرفت و اعتبار خود را زیر سؤال برد، سه چهارم فرانسوی ها مخالف شرکت فرانسه در حمله به سوریه بودند.
آمریکایی ها هنگامی که با سرسختی روس ها روبرو شدند ،عقب نشینی کردند و آقای اولاند را که هنوز در باره حمله به سوریه پافشاری می کرد زیر ضربات سخنان تحقیر آمیز ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه رها کردند و خود به تنهایی با روس ها به گفتگو نشستند
هم اکنون فرانسه با مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم می کند و نیازمند پشتیبانی لابی قدرتمند یهودیان و کشور های ثروتمند عرب مخالف جمهوری اسلامی و سرخورده از سیاست های آقای اوباما می باشد. هر دو این گروه ها به سوی فرانسه گرایش پیدا کرده اند. لابی یهودیان، مایل به نزدیکی آمریکا و غرب به جمهوری اسلامی نیست و به چیزی کمتر از سرنگونی رژیم اسلامی تن در نخواهد داد ، و از هیچ کوششی در راه بهم زدن توافق احتمالی؛ شش به علاوه آخوند، فرو گزار نخواهد کرد.
ار سوی دیگر، با آغاز بهار عربی و نقش محوری آمریکا در رخداد های؛ تونس، لیبی، مصر و سوریه، و قدرت گرفتن نیروهای اسلامی در این کشور ها و پشتیبانی محسوس آمریکا از این گروه ها، سران کشور های عربی با نظر شک و تردید به سیاست های دولت کنونی آمریکا می نگرند، و از آینده رژیم های خود بیمناک می باشند. با توجه به اینکه فرانسه از اعضای دائمی شورای امنیت سازمان ملل می باشد و از حق وتو برخوردار است می تواند پشتیبان قابل اعتمادی برای اسرائیل و حاکمان ثروتمند عرب باشد.
فرانسه از حق وتوی خود به ندرت استفاده کرده است. آخرین بار، بطور یک جانبه در سال ۱۹۷۶، در جریان استقلال جزایر کومور، بود. در سال ۱۹۸۹ در جریان اشغال پاناما، توسط نیروهای آمریکایی، فرانسه، مشترکاً به همراه آمریکا و انگلیس قعطنامه پیشنهادی شورای امنیت سازمان ملل، مبنی بر خروج نیرو های آمریکایی از پاناما را به سود آمریکا وتو کرد. تهدید فرانسه به وتوی قعطنامه حمله به عراق در سال ۲۰۰۳، باعث ایجاد بحران دیپلوماتیک میان فرانسه و آمریکا شد.
پس از پایان ریاست جمهوری ژاک شیراک، رئیس جمهور گلیست فرانسه در سال ۲۰۰۲، میلادی، نقش گلیسم (پیروان اندیشه های سیاسی ژنرال دوگل) ، در سیاست فرانسه بیرنگ شده است، و تنها بخش سنتی آن یعنی نزدیکی به اعراب و آفریقایی ها در دستور کار دولت سوسیالیست فرانسه بجای مانده است. ارتش فرانسه در مالی در حال جنگ با مسلمانان افراطی می باشد، میزان سرمایه گذاری اعراب جنوب خلیج فارس، در فرانسه در حال افزایش است.
فرانسه نیز مانند دوستان غربی خود چشم به بازار ایران دوخته است، فرانسه می خواهد مطمئن باشد که پس از رفع تحریم ها و حل مناقشات اتمی ایران، فراموش نشود و سهم خود را از این بازار دریافت کند. فرانسه خاطره خوشی از ایران اسلامی ندارد. یک بار هنگامی که میزبان آیت الله خمینی بود گمان کرد که آخوند ها پس از رسیدن به قدرت احترامی برای این میزبانی قائل خواهند شد، ولی چند ماه بعد نخستین جرقه های خشم آخوند های بی وفا! چون شلاقی بر پشت مسئول دفتر هواپیمایی ایر فرانس در تهران نشست، و او را به بهانه نگهداری مشروبات الکلی شلاق زدند.
کمک های تسلیحاتی فرانسه به ارتش صدام حسین، در دوران جنگ میان ایران وعراق، باعث شد که حکومت اسلامی چند عملیات تروریستی در فرانسه انجام دهد، بیشترین مخالفین سیاسی رژیم اسلامی تاکنون در فرانسه کشته شده اند.
فرانسه بخوبی دریافته است که تحریم ها در همه زمینه ها مؤثر بوده و حکومت اسلامی را از پای در آورده است. فرانسه خلاف آمریکا و انگلیس که مایل به بازی دو دوزه و سود آور با حکومت اسلامی از یک سو و اعراب خلیج فارس از سوی دیگر می باشند، می داند که نباید به گفته های حکومت اسلامی اعتماد کرد، فرانسه حق ایران را مبنی بر استفاده از انرژی اتمی به رسمیت می شناسد، و بر این باور است که ایران بایستی نیروگاه آب سنگین اراک را برچیند و در باره مسئله غنی سازی، یکبار برای همیشه به این بحران پایان داده شود.
فرانسه دریافته که حکومت اسلامی ایران را باید به مرگ گرفت تا به تب راضی شود. یک زبانزد فرانسوی می گوید:
(Il faut battre le fer tandis qu’il est chaud) تا آهن گرم است باید بر سرش کوفت! به نظر می رسد که ضد و نقیض گویی های حکومت اسلامی ایران در درازای سی و چهار سال گذشته، تبدیل به طبیعت ثانوی! این رژیم شده است.
خنده های تصنعی و مزورانه جواد ظریف، فتوای مصلحتی! آیت الله خامنه ای، مبنی بر حرام بودن سلاح اتمی و کلید شیخ حسن روحانی، نتوانسته اند در های اعتماد را بگشایند. گفتگوی جواد ظریف با روزنامه فرانسوی لوموند در مدت سفر اخیر خود به پاریس،نشان داد که دروغ و تزویر در سرشت سران جمهوری اسلامی نهادینه شده اند، آقای ظریف گفته است: هیچ کس در ایران به دلایل سیاسی اعدام نشده است.
هنوز سخنان فریبنده آیت الله خمینی در پاریس فراموش نشده اند. خمینی در دوران اقامت خود در پاریس، در باره دموکراسی و آزادی بیان در حکومت آینده خود سخنسرایی می کرد، ولی هنگامی که در ایران به قدرت رسید، به هیچ یک از وعده هایش وفا نکرد و در پاسخ به روشنی مسئله تقیه در فقه شیعه را پیش کشید و گفت؛ خدعه کردم.
هفته پیش در حاشیه شرکت جواد ظریف، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی در اجلاس یونسکو در پاریس، ملاقاتی میان وی و لوران فابیوس وزیر امور خارجه فرانسه صورت گرفت، گویا ظریف نتوانسته است اعتماد فرانسویان را بدست آورد، فرانسویان نگران هستند که پس از سازش جمهوری اسلامی با آمریکا، بازار ایران به انحصار آمریکا و همدست انگلیسی اش در آید و آخوند ها باز هم بی وفایی! کنند و سهم کافی به فرانسه نرسد. همان کاری که آمریکا و انگلیس در عراق علیه فرانسه انجام دادند. پیش از سرنگونی صدام حسین در عراق، فرانسه در زمینه فروش سلاح و ابزار های نظامی دارای سی و پنج در صد سهم بود و پس از روسیه در جایگاه دوم قرار داشت.
۱۹ آبان ۱۳۹۲