جزئیات کشته شدن قاسم سلیمانی

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

ایرج مسجدی سفیر جمهوری اسلامی ایران در عراق در گفتگو با شبکه خبر در رابطه با جزئیات کشته شدن قاسم سلیمانی، گفت: حدود ساعت ۱ بامداد امروز جمعه دو خودرو که سلیمانی و «ابومهدی المهندس» را از فرودگاه بغداد به شهر بغداد انتقال می‌دادند مورد اصابت حمله موشکی قرار گرفتند و همه سرنشینان که ۱۰ نفر از همراهان و محافظان المهندس و سلیمانی بودند تماماً کشته شدند.

سفیر ایران در عراق در رابطه با واکنش عراقی‌ها به خبر کشته شدن سلیمانی، گفت: از ساعات اولیه بامداد جمعه زمانی که خبر حدود ۲ و نیم یا ۳ بامداد منعکس شد مقامات و مسئولان عراقی و شخصیت‌ها در حال تماس با ما بودند و می‌خواستند به سفارت ایران بیایند که من خواهش کردم اجازه دهند کارهای ما برای انتقال پیکر انجام شود.

مسجدی خاطرنشان کرد: همه از این خبر ناراحت هستند و تسلیت می‌گویند و اقدامات جنایتکارانه آمریکا را محکوم می‌کنند. به طور مرتب به اشکال مختلف تماس می‌گیرند و اظهار همدردی می‌کنند.

رسانه‌های آمریکایی گفته‌اند که قاسم سلیمانی و فرماندهان نیروهای حشد‌ شعبی در حال حرکت در دو خودرو از فرودگاه بغداد در قسمت بارگیری بودند که توسط پهپادهای ارتش آمریکا خودروهایشان هدف قرار گرفته و کشته شدند.

این رسانه‌ها می‌گویند که آقای سلیمانی از لبنان و یا سوریه به بغداد سفر کرده بود.

چندین موشک از پهپاد به سوی کاروان خودرهای حامل قاسم سلیمانی و فرماندهان گروه حشد شعبی اصابت کرده و به گفته سفیر ایران در بغداد، به جز آقای سلیمانی و معاون حشد شعبی، مجموعا ۱۰ نفر کشته شده‌اند.

پنتاگون، وزارت دفاع آمریکا در بیانیه‌ای تصریح کرده است که دستور این حمله هوایی را دونالد ترامپ، رئیس جمهوری این کشور صادر کرده است.

در بیانیه پنتاگون آمده است: “این حمله جهت جلوگیری از برنامه‌ریزی برای حملات بعدی ایران صورت گرفته است. ایالات متحده هر اقدامی را که موجب حفاظت از شهروندان آمریکا و منافع‌اش باشد در هرجای جهان نیاز ببیند، انجام خواهد داد”.

این حمله تنها چند روز پس از حمله تظاهرات کنندگان به سفارت آمریکا در بغداد صورت گرفت که منجر به درگیری با نیروهای آمریکایی در سفارت شده بود.

مطالب مرتبط با این موضوع :

یک پاسخ

  1. در یکی از سایتها سیدی با فحاشی به منتقدین حاج قاسم سلیمانی که او را قاتل مردم سوریه و برنامه ریز شکنجه و تجاوز دانسته اند تاخته و هر چه از دهانش بیرون آمده نثار نویسنده مقاله احسان مهرابی و نظر دهندگان کرده. من با بسیاری از محدودات و فیلترشکن نظری نوشته بودم و پاسخی دادم. اما انگار بدستشان نرسیده و نمی رسد. حالا چون زحمتی در نوشتنش کشیدم در اینجا می آورم شاید شما به من رحم کردید و منتشرش نمودید. متشکرم و نظر این است:
    جناب سید من اصلا و ابدا بنای توهین ندارم بلکه بنای من بنای تاریخی ست. البته کسی که حاصل تجاوز است اصلا گناهی ندارد اما باید برود سراغ پدر متجاوزش و او را مردانه به سزای عمل تجاوزش برساند. چرا که طبق تاریخ پرخون ایران و شمشیر خونین اسلام، عربان وقتی به ایران رسیدند تا توانستند مردان را گردن زدند و به زنان تجاوز کردند و تمامی کتابهای مزدائی میترائی و زروانی و زرتشتی ما را سوزاندند تا جائی که ابن خلدون عرب می نویسد که هفت سال اعراب بر ای غسل جنابت تجاوز به زنان ایرانی و پس انداختن سید آب گرمابه ها را با سوزاندن کتاب گرم می کردند. و کتاب نخوانی ملت ما از آن جاست که زبان عرب نمی دانستند و از قرآن قاتل زجرکش بدشان می آمد. و اینکه مردمان ما به قرآن امروز دخیل می بندند را باید سندروم اسلام شیعی دانست. یعنی از دست ظلم امیر غضب به خود او پناه بردن! سیدها البته تقصیری ندارند و حاصل این تجاوزات هستند و این داستانی من درآوردی نیست و تاریخی ست و مستند به سند. اینرا و اینها را تاریخ می نویسد. و آما اسلام و تشیع و سیدی امروز یک بیماری بسیار خطرناک است که چاره اش درمان است. مشایعت بدن سوخته ی کسی که باعث و بانی دست کم یک میلیون نفر کشته و شکنجه های عجیب و غریب در سوریه و تجاوز جنسی به دختران و پسران سیستمیک و سیستماتیک است و اسنادش هست اگر نشان از بیماری نیست پس نشان از چیست. وقتی از اسلام به عنوان بیماری یاد می کنم مقصودم توهین نیست. مقصودم این است که اسلام مثل ایدز مثل سرطان مثل آنفولانزا ست اگر کسی یکی از این بیماریها را گرفت باید درمان کرد. اسلام و تشیع همانند وبا و طاعون است که در قرون گذشته میلیونها که به مقایس امروز میشود میلیاردها را به کام مرگ فرستاده. برای اسلام این بیماری خطرناک که ایران و سوریه و عراق یمن و پاریس و لندن و آمریکا و عربستان و افغانستان را به خاک خون و جنون کشیده باید درمانی جست. حالا تو بگو که کون من و کون دیگران سوخته است. بله کون من همچون کون پاستور که برای بیماران طاعون و وبا می سوخت برای ملتی این چنین احمق که درست ۱۳۹۳ سال است در عزای کسانیکه آمدند به زنان و دخترانش تجاوز کردند و سید و امامزاده پس انداختند و کتاب سوزاندند و تاریخ و تمدن و فرهنگ ایرانی را تخریب کردند توی سر خودش میزند و دست کم چهارماه از سال را در سوگ و عزا و شیون توی سر خودش می زند آری کون من که هیچ دلم سرم و قلبم می سوزد. و به آن کسی که نویسندگان نظرات ضد رژیم را مجاهد نامیده اند باید بگویم که سازمان مجاهدین خلق اگر نزد مردم ایران به منفوریت زژیم ضد بشری نباشد به همان اندازه است و اشتباه مردم ایران این است که نمیدانند که مریم و مسعود رجوی با همه آدمخوریشان به گرد پای حاج قاسم سلیمانی هم نمی رسند. پس منافق خطاب کردن نویسندگان نظر از بلاهت است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.