محمود خادمی
علی اکبر هاشمی رفسنجانی معروف به ” پدر خوانده ” که در دوران حاکمیت اصلاح طلبان ؛ از طرف یارانِ اصلاح طلب امروزی اش ــ اکبر گنجی ؛ سعید حجاریان و عباس عبدی ــ بوی لقب ” عالیجناب سرخپوش ” داده شده بود ؛ سر انجام در آخرین لحظاتِ ثبت نامِ کاندیداها برای انتخابات ریاست جمهوری ؛ بهمراه خانواده محترم و سایر بستگانش برای ثبت نام به نخست وزیری رفتند و نام خود را برای کاندیداتوری ریاست جمهوری به ثبت دادند .
موضوع ثبت نام رفسنجانی ؛ علیرغم طاقچه بالا گذاشتن های اولیه ؛ بیام و نیام گوئی روزهای قبل از ثبت نام و سایر بازار گرامی ها و اینکه آمدن خود را مشروط به رضایت رهبری کرده بود ؛ هیچ چیز عجیبی نبود و از قبل نیز قابل پیش بینی بود و خود وی در دیدار با علی اکبر ناطق نوری مدتها پیش بر آن تأکید گذاشته بود .
روزنامه ” آرمان ” ارگان روابط عمومی مجمع تشخیص مصلحت نظام : هاشمی رفسنجانی در دیدار با علی اکبر ناطق نوری تأکید کرده است که بدون هیچ واهمه ای در صحنه انتخابات ریاست جمهوری آتی حضور خواهم یافت .
اتفاقا” و بر عکس بر خلاف تعارفات آخوندی رفسنجانی ؛ که نظر خامنه ای برای کاندید شدن خود را ارجح بر شمرده بود و گفته بود که بدون رضایت وی کاندید نخواهد شد ؛ وی در جدال و جنگ با خامنه ای ــ ولی فقیه ــ به صحنه آمده است . یعنی این بار خامنه ای باید خود را برای نبرد و رویاروئی در دو جبهه ــ باند احمدی نژاد و هاشمی رفسنجانی ــ آماده کند .
باند ولی فقیه برای رد صلاحیت کردن رفسنجانی بشدت ؛ دست اش بسته است و به آسانی نمی تواند او را از صحنه رقابت حذف کند ( رفسنجانی نه تنها از صافی شورای نگهبان عبور خواهد کرد و هدف تصفیه قرار نخواهد گرفت بلکه از پشتیبانی بسیاری از جریانها و شخصیت های اصولگرایان نیز بر خور دار میشود ) .
امّا در صورت تائید صلاحیت رفسنجانی از طرف شورای نگهبان ؛ احتمالا” باید کاندیدای احمدی نژاد یعنی مشایی را هم برای شکستن آرای رفسنجانی و رقابت با او تائید صلاحیت کنند ؛ که در ادامه مقاله بیشتر توضیح خواهم داد .
رفسنجانی که از بحرانهای گستردهِ دامنگیر رژیم ؛ انزوای بین المللی و ضعف موقعیت ولی فقیه ــ که بوسیله طغیان های احمدی نژاد سکه یک پول شده است و دیگر فصل الخطاب نظام دینی نمی باشد ــ استفاده کرده و علیرغم موج حملات و فشارهای باند ولی فقیه به جلوی صحنه آمده است ؛ در واقع خود از بانیان و کارگزاران اصلی وضعی است که امروزه کشور و مردم ایران دچار آن هستند ــ رفسنجانی در دوران حیات خمینی نفر دوم قدرت بود ــ .
امّا بهرحال جدای از اینکه آیا واقعا” آقای هاشمی رفسنجانی در لحظه آخر برای نجات کشور و اسلام عزیز !! تصمیم بشرکت در انتخابات گرفته است و یا از مدتها پیش چنین تصمیمی داشته است ؛ کارنامه این مرد جانی ؛ فاسد ؛ مکار و دروغگو مملو از توطئه و جنایت و خونریزی جوانان میهن و مملو از تباهی و سیاهکاری است .
اگر چه حملات متعدد دار و دسته خامنه ای به رفسنجانی و خانواده اش و دستگیری و زندانی شدن فرزندانش به بهبود چهره سیاسی وی تا حدودی کمک کرده است ولی همه میدانند رفسنجانی کسی است که باعث و بانی اصلی ورود علی خامنه ای به جایگاه ولی فقیه و سپاه به عرصه های سیاسی و اقتصادی کشور بوده است .
رفسنجانی در دیدار با استانداران دوران ریاست جمهوری اش میگوید : ورود خامنه ای به ” شورای انقلاب ” و دادن بخشی از مسئولیت های اقتصادی به سپاه پس از پایان جنگ بنا به درخواست های او صورت گرفته است . رفسنجانی در همین دیدار میگوید : امروزه سپاه پاسداران نه تنها نبض اقتصاد کشور را در اختیار دارد بلکه مدیریت سیاست خارجی و داخله رژیم را هم بعهده گرفته است .
رفسنجانی کسی است که سردمدار اصلی قتل و ترور مخالفین و رهبران اپوزیسیون کردی ــ عبدالرحمان قاسملو و یارانش ــ در اتریش ؛ کاظم رجوی برادر مسعود رجوی رهبر سازمان مجاهدین در سوئیس ؛ عبدالرحمن برومند و دکتر شاپور بختیار در پاریس و همچنین ترور صادق شرافکندی از رهبران اپوزیسیون کردی و چهار تن از همراهانش در رستوران میکونوس در برلین ــ پایتخت آلمان ــ را در کارنامه سراسر فساد و جنایت ۸ سال ریاست جمهوری خود ؛ دارد ــ بهمین خاطر از ترس دستگیری توسط دولت آلمان نمی تواند به این کشور سفر کند ــ .
امّا حالا باید دید در حالیکه سید علی خامنه ای ؛ هفته اول بعد از انتخابات مسئله برانگیز ۱۳۸۸ گفته بود نظرات ایشان به احمدی نژاد نزدیکتر از نظرات رفسنجانی است . آیا در این تفاوت نظر ( خامنه ای در آخرین لحظات ثبت نام کاندیدا ها به کاندید شدن رفسنجانی رضایت داد ) تغییری ایجاد شده است ؟ یا رفسنجانی دیدگاه هایش را به ولی فقیه نزدیک تر کرده است ؟ و این موضوعی است که در ادامه مقاله به آن پرداخته میشود .
امّا حال جدای از اینکه آیا واقعا” هاشمی در لحظه آخر تصمیم بشرکت در انتخابات گرفته است و یا از مدتها پیش چنین تصمیمی داشته است . ابتدا در باره مواضع هریک در این رابطه توضیح میدهم .
الف ــ چرا خامنه ای رضایت داد :
سر انجام علیرغم مخالفت های اولیه و فشارها برای جلوگیری از ثبت نام رفسنجانی از طرف باند خامنه ای ؛ ولی فقیه در دقایق پایانی مهلت ثبت نام ؛ به ثبت نام رفسنجانی رضایت داد . خامنه ای در گذشته و در آستانه یکی از انتخابات رژیم با اشاره به رفسنجانی گفته بود : مملکت را بدست ” شاه سلطان حسین ها ” نخواهیم داد . امّا چرا خامنه ای بر خلاف ادعاهای سابق خود ؛ کوتاه آمد و اجازه داد که رفسنجانی کاندید شود ؟
در واقع با توجه به شرایط کنونی کشور ؛ بحرانهای کشنده و مرگبار ؛ بن بست کامل نظام در داخل و خارج و ترس از شورش و قیام مردم گرسنه و ناراضی ؛ باید گفت تنها راه پیش روی خامنه ای برای خروج از این وضعیت ؛ توسل به رفسنجانی و اجازه ثبت نام به وی بوده است . یعنی اجازه کاندید شدن به رفسنجانی از طرف ولی فقیه ؛ برای او تنها راه گریز از این وضعیت بوده است .
یعنی خامنه ای به رفسنجانی ؛ بعنوان جهره ای نسبتا” موجه ــ در داخل و خارج ــ که مورد وثوق مردم است و احتمالا” میتواند عمر بیشتری برای نظام پوسیده و رو به سقوط آن ذخیره نماید ؛ نگاه میکند . یعنی در واقع رضایت خامنه ای به حضور رفسنجانی در انتخابات ؛ در شرایطی صورت گرفته است که یا باید وی شاهد فروپاشی نظام دینی باشد و یا از قدرت مطلقه اش به مقداری عقب نشینی و قسمتی از آن را به رفسنجانی منتقل نماید . یعنی رفسنجانی تنها گزینه خامنه ای برای فرار از قیام و شورش مردم و تنش زدائی داخلی و بین المللی بوده است .
بعبارتی خامنه ای فکر میکند با این انتخابِ ناگزیر :
یکم ــ بحران انتخابات و چالش های مربوط به آنرا با دردسر کمتر و آسانتر پیش خواهد برد . یعنی با وجود رفسنجانی در عرصه انتخابات ؛ با القاء یک پیروزی کاذب به جنبش اجتماعی و مخالفین نظام ؛ نارضایتی ها و اعتراضات مردمی تا حدودی مهار خواهد شد . بعلاوه رژیم با حضور رفسنجانی چهره ای متعادلتر و آراسته تر می یابد و راحت تر می تواند ؛ مشروعیت از دست رفته و آبروی ریخته شده در جریان قیام اعتراضی ۸۸ را ؛ باز سازی نماید .
یعنی حضور رفسنجانی باعث امید های واهی در میان ناراضیان و مخالفین رژیم شده و کماکان امکان استحاله و اصلاح رژیم را در باور مخالفین ؛ زنده نگه میدارد . یعنی در واقع وجود رفسنجانی به این توهم دامن خواهد زد که گویا با تغییر چهره ها و بدون نیاز به تغییر بنیادی در کلیت ساختار می شود اوضاع را سر و سامان داد .
دوم ــ خامنه ای در حضور و همراهی رفسنجانی ؛ خود را در مقابله با باند احمدی نژاد و کاندیدای این جریان ــ مشایی ــ که قصد پایان بخشی به نظام دینی و سلطه آخوندها را دارد ؛ قوی تر و شکست ناپذیر تر می بیند . خامنه ای خوب میداند ؛ نیروهای متزلزل و بشدت پراکنده اصولگرایان ؛ قدرت رویاروئی و مقابله با باند احمدی نژاد را ندارند . یعنی با ورد رفسنجانی توازن قوا در ساختار فعلی حاکمیت به نفع باند وی ــ اصولگرایان سنتی ــ که اکنون در وضعیت آشفته و متزلزلی بسر می برند ؛ در مقابله با باند احمدی نژاد چرخش خواهد کرد .
سوم ــ ولی فقیه می تواند با ورود رفسنجانی به عرصه انتخابات ؛ این انتخابات را به عنوان انتخاباتی آزاد و رقابتی قالب کرده و بهره برداری نماید و از این طریق به میزانی ؛ مشروعیت بدست آورده و از انزوای کشنده بین المللی رهائی پیدا کند .
ب ــ رفسنجانی و اعلام جنگ با ولی فقیه :
امّا در واقع ورود رفسنجانی به انتخابات ؛ اعلام جنگ با خامنه ای ــ ولی فقیه ــ است ؛ بی علت نیست که خانم رفسنجانی در موقع ثبت نام وی خطاب به مردم گفت : در صورت مشاهده تقلب در انتخابات به خیابانها بریزید . یعنی این بار این جنگ درونی نظام که می تواند زمینه ساز حضور خیابانی معترضین و مخالفین رژیم بشود ؛ واقعی تر است و این یعنی ؛ بدترین سناریوئی که میتوانست به ولی فقیه تحمیل شود .
بنابراین اگر چه ممکن است ورود رفسنجانی بانتخابات ؛ به آن ظاهر یک انتخابات رقابتی و آزاد را بدهد و باعث گرم شدن تنور انتخابات بشود ؛ ولی هاشمی رفسنجانی به این خاطر ؛ وارد کار زار انتخاباتی خرداد ۹۲ نشده است .
بهمین دلیل است که آخوند محمد یزدی عضو هیئت رئیسه مجلس خبرگان با اشاره به رفسنجانی ؛ بوی میگوید که در سن ۸۰ سالگی ” آخرت را به دنیا ” نفروشد و با وحشت و زبونی میگوید : امروز رهبری تنهاست و دوستان نزدیکش هم شمشیر را از رو بسته اند .
یعنی ورود رفسنجانی به عرصه انتخابات علیرغم هر تصوری که خامنه ای داشته باشد ؛ نه تنها ناشی از توافقات پشت پرده ــ رفسنجانی و خامنه ای ــ برای گردم کردن تنور انتخابات و یا مشروعیت بخشی به ولی فقیه نمی باشد ؛ بلکه رفسنجانی آمده است تا به قیمت حتی حذف ولی فقیه هم که شده ؛ نظام دینی را که با سیاست های ولی فقیه و دار و دسته اش در معرض سقوط و فروپاشی قرار گرفته است ؛ نجات دهد .
رفسنجانی ۱۴ بهمن ۱۳۹۱ در سخنانی ؛ نقل قول خمینی در سال ۱۳۶۰ را یادآوری نمود که خطاب به کارگزاران نظام گفته بود : اهمیت حفظ نظام جمهوری اسلامی از حفظ یک نفر ــ ولو امام عصر باشد ــ بیشتر است . بنابراین رفسنجانی آمده است که این رهنمود را به اجرا بگذارد . یعنی در شرایطی که نظام دینی به سردمداری ولی فقیه ؛ بسمت نابودی و انحطاط میرود ؛ برای حفظ این نظام به صحنه آمده است .
رفسنجانی در سخنانی برای جوانان اصلاح طلب گفت : حکومت برای مردم است . این نمی شود که هر کس هر کاری دلش خواست بکند و به مردم هم اجازه ندهد اعتراض بکنند . مردم صاحب حکومت هستند . خدا هم حق حکومت را تنها به ۱۲ معصوم ــ امامان شیعه ــ داده است و بعد از آنها هر فردی که مسئول حکومت شده به رأی مردم بوده است . وی در ادامه میگوید : انتظار داریم کسانی که صلاحیت دارند بی جهت رد نشوند ؛ چرا که مردم خودشان اصلح را می شناسند و نمی گذارند کشور خراب شود .
رفسنجانی با تهدید ؛ با اشاره به خامنه ای گفت : اگر بخواهند شرایطی بوجود آید که بین من و او ــ خامنه ای ــ اختلاف و حالت نزاع بوجود آید ؛ همه ما ضرر می کنیم . می بینیم که رفسنجانی هاله تقدس دور رهبری نظام را در هم دریده است . وی میگوید بعد از دوازده امام شیعه که خدا حق حکومت کردن را به آنها داده است ؛ هر کس دیگر باید به رأی مردم برگزیده شود .
واقعیت این است که هاشمی رفسنجانی اگر خود را بالاتر از خامنه ای نداند ؛ حداقل همطراز با وی میداند . از اینکه در این سالیان ؛ بوسیله وی و با همدستی دار و دسته ولی فقیه به حاشیه رانده شده و اینچنین وی و خانواده اش مورد تحقیر و توهین افراد ولی فقیه قرار گرفته اند ؛ دل چرکین و بشدت زخمی است .
بعلاوه اختلافات وی و خامنه ای ریشه ای است و در تفاوت دیدگاههای سیاسی وی و خامنه ای ریشه دارد . اکنون بعد از بی حاصلی تلاش هایش برای سر عقل آوردن خامنه ای برای تغییر رویه ؛ خود به صحنه آمده است تا با ارائه قرائت دیگری از اسلام و با ایجاد تغییراتی در ساختار نظام دینی و حذف تدریجی ولی فقیه و …. ؛ نظام دینی را با جایگزینی عده ای دیگر از روحانیون که کمتر آلوده اند ؛ از خطر سقوط و فروپاشی نجات دهد .
بعبارتی همانطور که رفسنجانی در بیانیه انتخاباتی مدعی شده ؛ وی در پاسخ به ” ادعاهای کذب در مورد ناکار آمدی نظام اسلامی ” آمده و قصدش نجات نظام اسلامی از بحرانهای خفه کننده گریبانگیر آن ؛ میباشد . ……… ادامه دارد
۲۱.۰۵.۲۰۱۳