شکوه میرزادگی
به دنبال اعلام نام دریافت کنندگان جایزه ی سالانه ی «نوروز» امسال که از جانب بنیاد میراث پاسارگاد به کوشندگان میراث فرهنگی و طبیعی ایران اعطا می شود، دوستان و همراهان این بنیاد در ایران پیشنهاد کردند که دیپلم های «جایزه ی نوروز» طی انجام مراسمی ساده و کاملاً فرهنگی در تهران به شخصیت هایی که در سه سال گذشته از داخل ایران دریافت کننده ی این جایزه بوده اند اهدا شود.
چنین مراسمی چند سال قبل نیز در محل «کانون وکلای حقوق بشر ایران» و به همت دکتر محمدعلی دادخواه، وکیل بنیاد میراث پاسارگاد در ایران، و نیز کوشش آقای مهندس کورش زعیم، عضو هیئت امنای بنیاد و همراهان گرامی دیگری در ایران، به زیبایی انجام شده بود.
با این حال امسال، از آنجا که خبرها و گزارش های رسیده ی رسمی و غیر رسمی از ایران نشان می دهند، فضای فرهنگی کشور حتی از چند سال پیش نیز تنگ تر شده، و از آنجایی که امکان سخن گفتن از وضعیت آن دسته از میراث های فرهنگی و طبیعی که گرفتار بحران های بیشتر و تازه تری شده اند کمتر از همیشه وجود دارد، اعضای بنیاد در خارج از کشور اجرای چنین برنامه هایی را در ایران بعید می دانستند. اما آقای کورش زعیم معتقد بودند که چون انجام این مراسم جنبه ای کاملاً فرهنگی دارد، مشکلی برای اجرای آن وجود نخواهد داشت و اجازه ی آن را هم خواهند گرفت. در این مورد، آقای دکتر محمدعلی دادخواه نیز اعلام کردند که امسال نیز سالن اجتماعات کانون وکلای حقوق بشر را در اختیار این برنامه خواهند گذاشت.
متاسفانه، پس از انجام همه ی تدارکات ممکن، و درست سه ساعت به برنامه مانده، به آقای دکتر دادخواه گفته شد که: «برنامه را باید لغو کنید». و این دستور غیر مسئولانه و غیر منطقی سبب شد که علاوه بر ایجاد مشکلات و هزینه های مالی برای شخصیت های فرهنگی که از شهرهای دیگر به تهران آمده بودند، ده ها تن از روزنامه نویس ها، هنرمندان و فرهنگ دوستانی که برای حضور و شرکت در این برنامه دعوت شده بودند پشت درهای «کانون وکلای حقوق بشر» سرگردان شوند؛ وضعیتی که به نظر می رسد برای مسئولین امور در ایران ـ که برای شهروندان کشور خود حقی قائل نیستند ـ از کمترین اهمیتی برخوردار نیست.
ما، تا این لحظه، نمی دانیم که این دستور از جانب چه کسانی صادر شده است و در مورد چگونگی و چرایی لغو این برنامه نظرات متفاوتی از سوی افراد گوناگون به دست مان رسیده است. برخی می گویند این ممنوعیت کار وزارت اطلاعات است، برخی آن را مربوط به سازمان میراث فرهنگی می دانند، برخی دفتر نخست وزیری و برخی سپاه را منشاء آن می خوانند و…! و طبیعی است که در چنین فضای بی در و پیکر و هر که هر که ای نمی توان انتظار هیچ کار اصولی و درستی از این نوع را داشت.
بنیاد میراث پاسارگاد، ضمن پوزش خواهی از همه ی کسانی که در روز دوشنبه دوم اردیبهشت از شهرهای دیگر به تهران آمده بودند، و از همه ی کسانی که برای شرکت در این برنامه پشت در بسته کانون حقوقدانان حقوق بشر ماندند، آرزو می کندکه روزگاری مردمان سرزمین ایران نیز بتوانند، همچون مردمان کشورهای متمدن جهان، امکان برگزاری این نوع گردهمآیی ها را بدون دغدغه و ترس و اجازه و غیره داشته باشند.
و همینجا لازم است که از اعضای بنیاد میراث پاسارگاد در ایران و دیگر دست اندرکاران و پشتیبانانی که علیرغم همه ی مشکلات برای میراث فرهنگی و طبیعی کشورمان صمیمانه دل می سوزانند و تلاش می کنند تقدیر به عمل آید. یقین است که در زیر آسمان تاریخی ایران پاداش اینگونه کوشش ها هرگز گم نخواهد شد.
شکوه میرزادگی
از سوی بنیاد میراث پاسارگاد
۲۳ آوریل