آذر ماجدی
ده سال پیش شبانگاه ۲۰ مارس ۲۰۰۳، ارتش آمریکا نقشه یک بمباران و موشک باران هوایی عظیم و بی سابقه را در آسمان بغداد باجراء گذاشت. دونالد رامسفیلد، وزیر دفاع وقت آمریکا، این حمله وحشیانه را با هیجان و شادی یورش “شوک و بهت”نامید، عملیاتی که تا آن زمان دنیا نظیرش را ندیده بود. اعلام شد که این جنگ کوتاه، بصورت عمل جراحی هوشیار و پیروز خواهد بود. تاریخ شکست تمام این ادعاها را باثبات رساند.
تا سال ۲۰۰۸، ۵ سال پس از آغاز جنگ، حدود یک میلیون نفر از مردم عراق، که عمدتا غیرنظامی بودند در اثر خشونت مربوط به جنگ جان باختند؛ دست کم یک ششم مردم عراق آواره و به بخش های دیگر کشور یا کشورهای همسایه پناهنده شدند. کشور عراق به یک ویرانه کامل بدل شده است. از فقط چند ماه پس از اشغال عراق، تقسیم جامعه به سکت های مختلف شکل گرفته و جنگ سکتی میان گروه های مختلف شهروندان عراق، از جمله میان مردم منتسب به شیعه و سنی، آغاز گشته است. در همان روزهای اولیه عملیات “شوک و بهت” آینده و سرنوشت سیاه جامعه عراق رقم خورد.
ریشه های جنگ
چرا آمریکا به عراق حمله کرد؟ این سوالی است که اذهان بسیاری را به خود مشغول کرده است. از همان ابتدا پوچی و غیرواقعی بودن دلایلی که آمریکا ارائه می داد برای عموم مردم آشکار بود؛ شورای سازمان ملل این جنگ را تائید نکرد؛ صرفا بریتانیا و تعداد کشوری که بنوعی به کمک های آمریکا نیاز داشتند اعلام همکاری با آمریکا کردند. پیش از جنگ یک جنبش اعتراض جهانی علیه آن شکل گرفت؛ روز ۱۵ فوریه ۲۰۰۳، ۱۲ میلیون نفر در ۶۰۰ شهر جهان علیه این جنگ دست به تظاهرات زدند. تا آن مقطع چنین حرکت ضد جنگ در دنیا بی سابقه بود. اما علیرغم تمام این تلاش ها و موانع حکومت آمریکا به عراق حمله ور شد. چه واقعیتی این جنگ را این چنین برای حکومت آمریکا ضروری و مهم کرده بود؟
حکومت آمریکا و بدنبال آن رسانه های چکمه لیس، هر از چند گاهی دلیل جدیدی برای این حمله دهشتناک ارائه داده اند: ابتدا گفتند که به عراق میروند تا سلاح های کشتار جمعی را نابود کنند؛ بعد که معلوم شد این سلاح ها وجود خارجی ندارد، گفتند که حمله به عراق برای جلوگیری از کمک صدام حسین به تروریست ها است؛ سپس برای استقرار دموکراسی به عراق رفته بودند؛ و بالاخره برای ایجاد ثبات در کشوری که خود آمریکا ثباتش را ویران کرده بود. این توجیهات هیچ خریداری نداشت. در خود جامعه آمریکا که بدنبال عملیات تروریستی ۱۱ سپتامبر فضای ناسیونالیستی غلیظی بر آن حاکم بود، خیلی سریع دروغ های دولت برای مردم عیان شد. سربازان از جنگ بازگشته بویژه نقش مهمی در اشاعه واقعیات جنگ داشته اند.*
ریشه این جنگ به ۱۱ سپتامبر باز نمی گردد. ۱۱ سپتامبر صرفا شرایط مناسبی برای حکومت آمریکا برای حمله ایجاد کرد. ریشه این جنگ در عطش بخشی از هیات حاکمه آمریکا برای پیاده کردن تمام و کمال اصل “نظم نوین جهانی” نهفته است. ۱۰سال پیش از ۱۱ سپتامبر، در شرایطی که حکومت شوروی و بلوک شرق، قطب سرمایه داری دولتی تحت نام سوسیالیسم، فرو ریخته بود و جنگ سرد به پایان رسید، هیات حاکمه آمریکا و بریتانیا تحت ریاست سیاسی جرج بوش پدر و مارگارت تاچر، ضرورت حاکمیت جهان یک قطبی تحت حاکمیت آمریکا را تشخیص دادند. لذا، حمله عراق به کویت را بهانه یک حمله نظامی تمام عیار به عراق کردند؛ طی این جنگ فقط یک مورد از کشتار آمریکا در عراق عبور با تانک ارتش آمریکا از روی سنگرهای سربازان تسلیم شده عراقی است که منجر به کشته شدن صد هزار نفر شد. این جنگ از نظر آمریکا ناتمام رها شد. تلاش برای سرنگونی صدام بی نتیجه ماند. قرار بود این جنگ آمریکا را بعنوان تنها قدرت تام الاختیار دنیا برسمیت بشناسد؛ دنیا بپذیرد که آمریکا قادر است هر حکومتی را که اراده کند به زیر کشد و هر نظمی را که بخواهد مستقر سازد.
بدنبال جنگ یک تحریم اقتصادی خانمان برانداز بر عراق حاکم شد. طبق تحقیقات دانشگاه هاروارد طی یک دهه تحریم، حدود یک میلیون کودک و سالمند در اثر کمبودهای غذایی و دارویی جان باختند. بزرگترین سلاح کشتار جمعی توسط دولتهای غربی در راس آن آمریکا در عراق بکار گرفته شد.** ۱۱ سپتامبر یک شرایط طلایی برای تحقق نقشه و رویای نیمه کاره سال ۱۹۹۱ در اختیار حکومت آمریکا به ریاست جرج بوش پسر قرار داد. آنهمه کشتار و ویرانی، تحمیل دربدری و فلاکت به میلیون ها انسان، هزینه ۳ تریلیون دلار برای تامین این جنگ ده ساله، سازماندهی یک ماشین بزرگ نظامی و دروغ و مانیپولاسیون برای تحقق این هدف هیات حاکمه آمریکا است. از اینرو است که ژنرال آمریکایی، اُدیرنو، در اوت ۲۰۱۰، در مراسم پایان رسمی جنگ در عراق اعلام کرد که “این جنگ بخاطر ایده آل های مشترک آزادی، رهایی و عدالت انجام گرفت.” “نیروی رهایی جهان” تصویری است که هیات حاکمه آمریکا می کوشد از خود به جهان ارائه دهد. جنگ و ویرانی عراق حرکتی در تثبیت این تصویر است. همچنین معاون وزیر دفاع پیشین، پل ولفوویتز، در نیویورک تایمز نوشت که آمریکا “در شرایطی عراق را ترک می کند که این کشور کاملا پاک شده است و آماده شده تا به یک کره جنوبی دیگر بدل شود، بعنوان موتور پیشرفت اقتصادی و سیاسی در خاورمیانه.”
درد و مشقت مردم عراق همچنان ادامه دارد. هیچ پایانی هنوز بر این مشقت و ویرانی در افق بچشم نمی خورد. این جنایت وحشیانه، یک نسل کشی و جنایت علیه بشریت است که مسببین آن، هیات حاکمه آمریکا و بریتانیا، در راس آنها جرج بوش، تونی بلر، رامسفیلد و چینی باید توسط یک دادگاه عادلانه و مردمی محاکمه شوند. متاسفانه شاهدیم که نه تنها بهبودی در وضعیت مردم عراق بوجود نیامده، بلکه لیبی و سوریه نیز در شرایط مشابهی قرار گرفته اند. نیروهای آزادیخواه، برابری طلب و کمونیست باید در همبستگی با مردم این جوامع بسیج شوند. باید قدر قدرتی و قلدری کشورهای غربی و ناتو به سرکردگی آمریکا و نیروهای متخاصم سرکوبگر، تروریسم اسلامی را به پایان رساند. به میدان کشیدن بشریت آزادیخواه و انساندوست علیه این قدرتهای جنایتکار، سرکوبگر و تروریست و برای پایان دادن به مشقت و فلاکت مرد م عراق در دستور ما است.
٢٠ مارس ٢٠١٣
* در این جنگ ۴ هزار سرباز آمریکایی کشته و ۳۲هزار نفر مجروح شده اند که بسیاری از آنها دچار جراحت های جدی مغز و ستون فقرات هستند. افسردگی و بیماری های روانی میان سربازان از جنگ بازگشته بسیار بالا است. تحرکات بسیاری از طرف سربازان از جنگ بازگشته برای ختم آن و افشای دروغهای دولت آمریکا و وادار کردن آن برای پرداختن غرامت به مردم عراق در جریان است.
** مرگ و میر کودکان در عراق از سال ۱۹۹۰ زمانی که اولین تحریم های اقتصادی بر عراق تحمیل شد، ۱۵۰ درصد افرایش یافته است. در سال ۲۰۰۸ فقط ۵۰٪ کودکان سن مدرسه ابتدایی به مدرسه می رفتند؛ این رقم در سال ۲۰۰۵، ۸۰٪ بود. در سال ۲۰۰۷، ۵ میلیون کودک یتیم در عراق وجود داشت. بیش از ۲ میلیون عراقی پناهنده شده اند و ۳ میلیون نفر در خود کشور عراق آواره هستند. ۷۰٪ مردم عراق به آب آشامیدنی دسترسی ندارند. طبق آمارهای خود دولت آمار بیکاری ۵۰٪ است؛ اما گزارشات غیر دولتی از رقم ۷۰٪ سخن می گویند. حدود ۴۳٪ مردم در فقر کامل بسر می برند. ۸ میلیون نفر به کمک های اورژانس نیاز دارند؛ ۴ میلیون نفر گرسنه اند. ۸۰٪ مردم به امکانات بهداشتی دسترسی ندارند.
ده سال پس از این جنگ وحشیانه، عراق کاملا ویران شده و مردم در شرایطی بسیار اسفناک قرار دارند. تحقیقی در مورد شهرهای قابل زیست در سال ۲۰۱۰، بعلت ویرانی تاسیسات تولید انرژی، فاضل آب، کارخانه ها، مدارس، بیمارستان ها و موزه ها، شهر بغداد را در رده آخر قرار داد. منابع طبیعی عراق همگی بمدت ۵۰ سال به مقاطعه کاران بین المللی به رهن گذاشته شده است.
منابع: پاتریشیا هاینز، “جنگ عراق و جراحت معنوی”، دیرک آدریانسنز، “زمان تاریکی” گزارش رویتر و نشریه واشنگتن پست.