چیزی بنام برابری انسانها در دین اسلام وجود ندارد. «شیخ فضل الله نوری»

با درود میل دارم چند پرسش را با ابوالحسن بنی صدر در میان بگذارم امید که جوابی دریافت کنم. ۱- ایا شما اسناد تاریخی موجود در رابطه با پیدایش اسلام و نحوه مسلمان کردن دیگر مردمان را معتبر میدانید یا نه؟ کتابهای تاریخی مانند«طبری – بیهقی – راوندی …» اگر پاسخ منفی است لطفا منابع مورد قبول خود را معرفی کنید. ۲- شما از چه زمانی متوجه شدید که خمینی دوغ میگوید؟ ۳- شما در رابطه با اسلامی کردن اقتصاد کشور در 16 دیماه 1356 «کتاب اقتصاد توحیدی» را انتشار دادید چون امکان دارد که بعضیها در ان زمان حتا بدنیا نیامده باشند٬ بد نیست قسمتی از توضیح شما را اینجا بیاوم.گفته اید که: «باید گفت که این کتاب مجموعه مباحثاتی است که نخست بر نوار ضبط و سپس توسط خواهران و برادران، نوشته و تنظیم و تصحیح و تکمیل شده است. اینک که پس از 4 سال (زمان انجام مباحثات) کتاب به همت کسانی به چاپ می رسد که بر موانع بسیار غلبه جسته اند و راه را بر عرضه اندیشه اسلامی گشوده اند و امکان مباحثه آزاد را بیشتر کرده اند، از این برادران مصمم و صمیمی تشکر می کنم. مخفی نماند، که درباره این کتاب و لزوم طرح اینگونه مسائل با عالم مجاهد برادر شهید حاج سید مصطفی خمینی گفتگو به میان آمده بود، و هم در دیماه عالم مجاهد حاج سید حسن غفاری به شهادت رسیده است، اینست که کتاب را تقدیم این دو عالم و همه علمائی می کند که مبارزه بزرگ آزادسازی انسان را تا مرگ ادامه دادند. کوشش بر این بود که بیان اسلام پاک و منزه ارائه گردد، چه اندازه توفیق حاصل گشته، خداوند داناتر است.» 16 دیماه 1356 – ابوالحسن بنی صدر البته منابع مورد استفاده در کتابتان را هم ذکر کرده اید مثلا٬ از میان کارهائی که بعنوان منبع و مأخذ در دسترس ما بوده، اقتصاد ما، اثر محمد باقر صدر است. ایشان این توجه را کرده اند که پایه مالکیت در اسلام کار است و فضل تقدم با ایشان است – قرآن، سوره یوسف، خصوص آیه های 43 تا 47 – قرآن سوره بقره، آیه 261 و …. همانطور که در نوشته هایتان ادعا کرده اید« در جریان انقلاب ایران وقتی خمینی شعار جمهوری اسلامی را مطرح کرد خبرنگاران مکرر می پرسیدند: جمهوری اسلامی چگونه جمهوری است؟ او ناگزیر شد تصریح کند: ولایت با جمهور مردم است. هر عاقلی می داند که میزان رأی مردم است. جمهوری که می خواهیم همچون جمهوری است که در فرانسه برقرار است. الا اینکه اسلامی است.» همانطور که توضیحی داده اید کتاب شما حاصل سخنرانیهای شماست که از روی نوار پیاده شده است٬ باز هم برابر ادعای خودتان سخنرانیهای شما در سال۱۳۵۲ انجام شده بنابر این شما یکی از کسانی بوده اید که این نظریه را بمیدان سیاست ایران افکندید.با توجه به اینکه شما مدعی هستید که«دکترای اقتصاد»دارد٬ حال سوال اینجاست شما که دکترای اقتصاد از دانشگاه فرانسه دارید ؟ وقتی‌ خمینی گفت: اقتصاد مال خر! است چه موضعگیری کردید؟ زمانی‌ که خمینی وعده آب و برق مجانی ، داد شما چه گفتید؟؟!!! شما که اقتصاد خوانده بودید؟ هنوز در وبسایت شما آیه‌های قرآنی و قوانین اسلامی چشم می آزارد. هنوز نام نشریه شما انقلاب اسلامی«در تبعید» است… ببینیم اصل پنجم قانون اساسی حکومت اسلامی مورد اشاره بنی صدر در سابق و حال به چه صورت بوده و هست؟ «اصل سابق: در زمان غیبت حضرت ولی عصر (عجل‏الله تعالی فرجه)، در جمهوری اسلامی ایران ولایت امر و امامت امت بر عهده فقیه عادل و با تقوی، آگاه به زمان، شجاع، مدیر و مدبر است، که اکثریت مردم او را به رهبری شناخته و پذیرفته باشند و در صورتی که هیچ فقیهی دارای چنین اکثریتی نباشد رهبر یا شورای رهبری مرکب از فقهای واجد شرایط بالا طبق اصل یکصد و هفتم عهده‏دار آن می‌گردد.» بعد از تغیر تبدیل شده است به«در زمان غیبت حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه)، در جمهوری اسلامی ایران ولایت امر و امامت امت بر عهده فقیه عادل و با تقوی، آگاه به زمان، شجاع، مدیر و مدبر است که طبق اصل یکصد و هفتم عهده‏دار آن می‌گردد.» بد نیست به چند اصل قانون اساسی اسلامی نظر بیندازیم و ببینیم تغیر در اصل ولایت فقیه بعد از مرگ خمینی واقعا چه مقدار تعیین کننده بود است؟ «اصل ۲جمهوری اسلامی، نظامی است بر پایه ایمان به:‏۱-خدای یکتا (لا اله الا الله) و اختصاص حاکمیت و تشریع به او و لزوم تسلیم در برابر امر او. ۲- وحی‏ الهی و نقش بنیادی آن در بیان قوانین. ۳- معاد و نقش سازنده آن در سیر تکاملی انسان به سوی خدا. ۴- عدل خدا در خلقت و تشریع. ۵- امامت و رهبری مستمر و نقش اساسی آن در تداوم انقلاب اسلام. ۶- کرامت و ارزش والای انسان و آزادی توأم با مسیولیت او در برابر خدا، که از راه‏‏: اجتهاد مستمر فقهای جامع‏الشرایط بر اساس کتاب و سنت معصومین سلام الله علیهم اجمعین، استفاده از علوم و فنون و تجارب پیشرفته بشری و تلاش در پیشبرد آنها، نفی هر گونه ستمگری و ستم‏کشی و سلطه‏گری و سلطه‏پذیری، قسط و عدل و استقلال سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و همبستگی ملی را تأمین می‌کند. «اصل۱۱- به حکم آیه کریمه «ان هذه امتکم امه واحده و أنا ربکم فاعبدون» همه مسلمانان یک امت‏اند و دولت جمهوری اسلامی ایران موضف است سیاست کلی خود را بر پایه ایتلاف و اتحاد ملل اسلامی قرار دهد و کوشش به عمل آورد تا وحدت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جهان اسلام را تحقق بخشد.» «اصل۱۲- دین رسمی ایران، اسلام و مذهب جعفری اثنی‌عشری است و این اصل الی‏الابد غیر قابل تغییر است » «اصل سانزدهم:از آنجا که زبان قرآن و علوم و معارف اسلامی عربی است و ادبیات فارسی کاملاً با آن آمیخته است این زبان باید پس از دوره ابتدایی تا پایان دوره متوسطه در همه کلاسها و در همه رشته‏ها تدریس شود.» «اصل۲۴- نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند مگر آن که مخل به مبانی اسلام یا حقوق عمومی باشد. تفصیل آن را قانون معین می‌کند.» جدا از این بهانه ها ببینیم قدرت شورای نگهبان چکاره است؟ «کلیه قوانین و مقررات مدنی، جزایی، مالی، اقتصادی، اداری، فرهنگی، نظامی، سیاسی و غیر اینها باید بر اساس موازین اسلامی باشد. این اصل بر اطلاق یا عموم همه اصول قانون اساسی و قوانین و مقررات دیگر حاکم است و تشخیص این امر بر عهده فقهاء شورای نگهبان است.» خودتان قضاوت کنید . به بقیه صحبتهای بنی صدر نمیپردازم زیرا تکرار مکررات است