بهرام رحمانی
خانمها و آقایان روز به خیر!
من هم به نوبه خودم از برگزارکنندگان این کنگره، یعنی فراکسیون چپها و سبزهای اتحادیه اروپا، تشکر میکنم. بیتردید در این فرصت کم نمیتوان به عمق مسایل رفت و بحث همه جانبهای را پیش برد. اما در هر صورت، من سعی میکنم در این فرصت بحث خود را حول مسایل خاورمیانه، مسئله کرد و ایران متمرکز کنم.
خاورمیانه و شمال آفریقا در شعلههای جنگهای ملی و مذهبی میسوزد و ویران میشود. فقط در سال 2014، بیش از 100 هزار تن که بیش از یک سوم آنها را غیرنظامیان تشکیل میدادند، در جریان درگیریهای عراق، سوریه، لیبی، یمن و غزه، جان خود را از دست دادهاند که خونینترین سال تاریخ خاورمیانه را رقم زده است.
تاریخ گذشته، جریانات ملی و مذهبی داخلی و دولتهای سرمایهداری بینالمللی مانند آمریکا و غرب در شعلهور کردن این جنگها و ویرانیها دخیل و سهیم هستند. وضعیت دردناک و تکاندهنده افغانستان، عراق، لیبی و اکنون سوریه در مقابل ماست.
پس از فروپاشی جهان دو قطبی، شکست پروژه جهان تک قطبی بوش و شرکا، پروژه شکلگیری جهان چند قطبی در دست اجرا است. راهانداختن جنگهای ملی و مذهبی در منطقه قرار است جهان چند قطبی در حال شکلگیری را به نفع غرب و در راس همه آمریکا سازمان دهد.
تغییر جغرافیای سیاسی منطقه، فروپاشی کشورهای موجود و شکلگیری کشورهای جدید قرار است، بر متن ویرانی شهرها و تمدنهای موجود منطقه، بازارهای جدید خرید نیروی کار ارزان سرمایهگذاری و فروش کالا برای سرمایهداری ایجاد کند.
آمریکا، بریتانیا، فرانسه، روسیه، عربستان سعودی، اسرائیل، قطر، ترکیه، دولت اقلیم کردستان عراق و جمهوری اسلامی ایران، از جمله بازیگران فعال این سناریوی ضدبشری هستند.
تا آنجا که به جامعه ایران برمیگردد این جامعه نزدیک به هشتاد میلیون جمعیت دارد و از ملیتهای مختلفی چون فارسها، ترکهای آذری، لرها، بلوچها، عربها، کردها، افغانیها، ارمنیها و غیره تشکیل شده است. آن شخصیتها و گرایشات و احزاب و سازمانهای سیاسی که خود را متعلق به این ملیتها میدانند اگر از موضع انسانی و همبستگی تمام شهروندان جامعه ایران حرکت نکنند این که فاجعه انسانی یوگسلاوی سابق و پاکسازی ملی در ایران تکرار شود دور از انتظار نیست. در چنین موقعیتی طبیعی است که مبارزه برای آزادی زبان مادری و آزادیهای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی مهم است. اما باید این مبارزه از موضع همبستگی با تمام شهروندان ایران و منطقه صورت گیرد نه در رقابت و خصومت با آنها. به علاوه مهمتر از همه، ملیتهای ساکن ایران، یک دشمن مشترک دارند و آن هم حکومت اسلامی است. از اینرو، باید نوک تیز مبارزه خود را بر علیه کلیت حکومت اسلامی نشانه بگیرند و با سرنگونی این حکومت بتوانند در فضایی آزاد و برابر و انسانی در کنار هم یک زندگی دوستانه و همزیستی مسالمتآمیزی داشته باشند.
به علاوه حکومت اسلامی ایران و گروه پنج به علاوه یک و آمریکا، سالهاست که با هم مذاکره میکنند تا بر سر فعالیتهای هستهای حکومت اسلامی ایران به یک سازش دست یابند. از اینرو، متاسفانه دنیای غرب با سرکوبها و زندان و شکنجه و اعدامهای خیابانی و اعدامهای مخفی حکومت اسلامی مخالفت جدی ندارد. به عبارت دیگر، تاکید به رعایت حقوق بشر در ایران فقط در حرف است. من امیدوارم که مذاکرات حکومت اسلامی و گروه پنج به علاوه یک بر سر فعالیت هستهای حکومت اسلامی ایران، هم به لغو تحریمهای اقتصادی منجر گردد؛ هم تجربهای شود که هیچ دولتی حق تولید و نگهداری سلاحهای هستهای و شیمیایی کشتار جمعی را نداشته باشد؛ و هم حکومت اسلامی ایران، به دلیل جنایت علیه بشریت و دفاع از تروریسم، با بایکوت سیاسی اجماع جهانی مواجه شود تا مردم ایران بتوانند بدون دخالت نیروهای خارجی، این حکومت را از اریکه حاکمیت پایین بشکنند و جامعه دلخواه و انسانی خود را بسازند.
همچنین در مقابل امثال گروه تروریستی «داعش»، فقط با تکیه بر قدرت سازمانیافته مردمی، متکی به معیارهای کاملا سکولار، غیر مذهبی، غیر ملی، غیر شووینیسم مردانه و آزادیخواهانه میتوان ایستاد.
تجربه پیروزی در کوبانی و همه 3 کانتون روژاوا(کردستان سوریه) صحت و امکانپذیری این نظر را ثابت میکند.
خبر بسیار مثبت دیگر در منطقه تغییر مواضع ایدئولوژیک و سیاسی عبدالله اوجالان رهبر زندانی پ.ک.ک و جریانهای اجتماعی-سیاسی سمپاتیک به آنها در منطقه است. اوجالان پروژه و سمبلیسم ملیگرایانه و کیش شخصیت را کنار گذاشته، طرفدار سکولاریسم، هویت شهروندی، دموکراسی مستقیم و از پائین و اشکال دموکراتیک مبارزه سیاسی در ترکیه شده است.
روژاوا را که یک روشنایی و یک روزنه امید کوچک در قلب دنیای تاریک منطقه گشوده شده است را باید تقویت کنیم. جامعهای که در آن عربها، ترکمنها، آسوریها، چچنها، کردها و غیره بدون توجه به ملیت و جنسیت و باورهای سیاسی در کنار هم کار و زندگی و فعالیت سیاسی بسیار فعالی دارند. بنابراین، مدل سیاسی روژاوا مدل بسیار مناسبی برای کشورهای منطقه از جمله ایران است.
به این ترتیب، اگر واقعا میخواهید جلوی جنگهای ملی و مذهبی در خاورمیانه را بگیرید به قوانین مدنی و قوانین زنان و عملکردهای سه ساله کانتونهای روژاوا اتکا کنید. در این کانتونها بر خلاف کلیه کشورهای عربی و منطقه آزادیهای فردی و جمعی، حقوق زنان، کودکان، سالخوردگان و همچنین حقوق اقلیتهای ملی و مذهبی تامین شده است.
این کانتونها را به عنوان بخشی از جغرافیای سیاسی سوریه به رسمیت بشناسید و سریعا برای بازسازی کوبانی ویران شده توسط داعش اقدام کنید و یاری برسایند.
پ.ک.ک را از لیست سازمانهای تروریستی خارج کنید، برای آزادی عبدالله اوجالان و دادن امکان بهتر برای او و یارانش برای مبارزه با تروریسم و ویرانگری تلاش کنید.
در غیر این صورت منتظر باشید که در آینده نزدیک، باز هم میلیونها پناهجو، پس از غرق شدن هزاران نفرشان در دریاها، به مرزهای اروپا میرسند و در فضای بحران اقتصادی و بیکاری کنونی خواستار کار و تامین خواهند بود.
هزاران تروریست جنگ آزموده امثال داعش در همین لباس پناهجو وارد اروپا شده و جلوههایی از جهنم خاورمیانه را در قلب اروپا خواهند کاشت. این مسئله دردناک را در حمله به دفتر شارلی هبدو در فرانسه تجربه کردیم.
حقیقتا اگر در کانون پرتلاطم خاورمیانه، مسئله مردم فلسطین و مردم کرد از راههای مناسب سیاسی حق و فصل نشود و مردم کرد و فلسطین به حق تعیین سرنوشت خود نرسند بحث از صلح ماندگار در خاورمیانه افسانهای بیش نخواهد شد.
اگر میخواهید کشوری همچون ایران از مرکز و پناهگاه تروریستها به مرکز و پناهگاه انسانهای آزاده و حامی آزادی و برابری و سکولاریسم در منطقه خاورمیانه تبدیل گردد، این حکومت را در بایکوت سیاسی قرار دهید و فضایی درست کنید که رسانهها و احزاب و تشکلهای دموکراتیک مردمی، از لغو سانسور و اختناق، شکنجه و اعدام، سرکوب سیستماتیک زنان و همچنین از حقوق انسانی اقلیتهای ملی و مذهبی و آزادی همه زندانیان سیاسی و زبانهای مادری دفاع کنند.
به امید تحقق آزادی و برابری و عدالت اجتماعی در سراسر خاورمیانه و آفریقا و جهان و ایران!
از این که حوصله کردید و به سخنان من گوش فرا دادید بینهایت سپاسگزارم.
لینک سخنرانی: https://youtu.be/nb2sCptAyVQ