اخباروگزارشات کارگری27خرداد1394
جمهوری سرمایه داری اسلامی مسئول قتل کارگراخراجی معترض شرکت معدنجوی زرند است*
صدورفرمان سکوت خبری وسرپوش گذاشتن براین جنایت
باافشاگری و اعتراض هرچه گسترده ترخیال خام دولت ضد کارگری را خنثی کنیم
*یورش نیروی انتطامی به تجمع کارگران بیکارشده شرکت معدنجو وجان باختن یک کارگر معترض
حدود 60 نفر از کارگران شرکت معدنی معدنجو از ساعت 6 صبح روز (26 خردادماه) در اعتراض به توقف فعالیت این معدن و بیکاری بیش از 350 کارگر با تجمع در ابتدای جاده پابدانا، اقدام به بستن جاده کرده بودند.
مامورین به قصد متفرق کردن کارگران و باز شدن جاده برای عبور کامیونها از گاز اشکآور استفاده کردهاند. در همین هنگام محمدعلی میرزایی که از ناحیه چشم آسیب دیده بود و دید خوبی نداشت، ناگهان با تریلر حامل زغال که قصد عبور از بین تجمع کنندگان را داشت برخورد کرد و کشته شد.
محمد علی میرزایی 40 ساله و دارای دو فرزند بود که صبح امروز به همراه سایر کارگران شرکت معدنجو در اعتراض به 3 ماه بلاتکلیفی پس از تعطیلی معدن در ابتدای جاده پابدانا حضور یافته بود.
– خودسوزی وجان باختن کارگر اخراجی کارخانه فراسو
– کارگران کارخانه فنرسازی ایندامین سه روزاست که دراعتصاب بسرمی برند
– نامه کارگران کارخانه ایران برک در سیامین روز اعتصاب به مدیر کل کار گیلان
– کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری:تعطیلی شرکت پشتیبانی صنعت برق گیلان و عدم پاسخگویی مسئولین
– اخراج۱۱ کارگر کارخانه کاشی گلچین یزد
-۴ ماه دوندگی ۱۴ کارگراخراجی «سد شهربیجار» برای دریافت مقرری بیمه بیکاری
– تبعیض درپرداخت حقوق ومزایای کارگران شهرداری تهران
– آخرین اخبار درباره معدن سنگرود و وضعیت کارگران
– گزارش کوتاهی از حرکت اهدا خون معلمان در شهرهای مختلف ایران
– گزارشی از تجمع اعتراضی 27خرداد معلمان اصفهان
– فاجعه ملی در کمین آینده: مغز 800 هزار کودک ایرانی رشد نمی کند!
– برق گرفتگی مرگ یک کارگردرمشهد
– مصدومیت7کارگرشالیزاردرپی تصادف نیسان حاملشان- وخامت حال یکی ازکارگران
خودسوزی وجان باختن کارگر اخراجی کارخانه فراسو
در تاریخ 31 فروردین ماه سال جاری یک کارگر اخراجی کارخانه «فراسو» خود را در محوطه کارخانه آتش زد و پس از دو روز در بیمارستان سوانح سوختگی تهران جان باخت.
به گزارش27خردا ایلنا،همکاران این کارگر گفتند: آقای «ع ن» در اعتراض به نحوه اخراج اش اقدام به خودسوزی کرده است.
گفته میشود این کارگر که حدود هفت سال پیش به عنوان کارگر خط تولید به استخدام کارخانه فراسو در آمده بود و در زمان مرگش 27 ساله و دارای یک فرزند 6 ساله بوده است.
پرونده خودسوزی این کارگر در کلانتری شماره 17 رباط کریم تشکیل شده است.
کارگران این واحد تولیدی اخراج همکارشان را به دلیل وارد شدن اتهام سرقت در محیط کار از سوی کارفرما عنوان میکنند و در عین حال افزودند که هیچ مدرکی مبنی بر تخلف قطعی او وجود نداشته است.
کارگران کارخانه فراسو میگویند از آنجا که در این واحد تولیدی نهاد صنفی برای پیگیری مطالبات آنها وجود ندارد، در فرایند رسیدگی به اتهامات این کارگر عدالت رعایت نشده است.
کارگران دیگری نیز که به دلیل اشتغال در این کارخانه نمیخواهند هویتشان اعلام شود، گفتند:این کارگر ساعتی پیش از اقدام به خودسوزی در حضور آنها از یکی از مسئولین کارخانه خواسته بود تا بدون درج اتهام در پرونده استخدامیاش او را اخراج کند. درخواستی که در نهایت مورد موافقت قرار نگرفت.
همکاران این کارگر در توضیح علت درخواست وی می گویند احتمال دارد او با هدف مراجعه به مراجع تشخیص و حل اختلاف برای اعتراض به اخراجش و یا آزمودن شانس استخدام در یک کارگاه دیگر از کارفرما چنین درخواستی کرده است.
آنها به یاد دارند که این کارگر در حضور آنها گفته بود که چنانچه کارفرما با خواسته او موافقت نکند با ریختن بنزین خودسوزی خواهد کرد.
به گفته کارگران این آخرین باری بود که آنها همکار سابق خود را زنده دیدند و کمی بعد مطلع شدند که او در محوطه کارخانه اقدام به خودسوزی کرده است.
برپایه این اطلاعات، کارگر اخراجی کارخانه فراسو که دچار سوختگی شدید شده بود ابتدا به بیمارستان فاطمهالزهرا رباط کریم و سپس به بیمارستان سوانح سوختگی تهران منتقل شده بود که پس از حدود دو روز در این بیمارستان جان باخت.
یک منبع مطلع در اداره کار رباط کریم با تایید وقوع این حادثه گفت از نظر قوانین کار این اتفاق حادثه شغلی محسوب نمیشود اما اداره کار برای اعلام موضع در این رابطه منتظر گزارش دادگستری رباط کریم است.
گفتنی است تلاش برای انتشار واکنش مدیران کارخانه فراسو تا لحظه تنظیم این خبر به نتیجه نرسیده است. به طور مشخص برای کسب اطلاع با آقای حسین برخورداری، مدیر این کارخانه تماس گرفته شد اما ایشان از بیان هر سخنی در این رابطه خودداری کرد و پیگیری این ماجرا را بر عهده معاونت انتظامی فرمانداری رباط کریم دانست.
از سوی دیگر آقای سرخیر، معاون انتظامی رباط کریم هر نوع اظهار نظر در این رابطه را منوط به هماهنگی با دادگستری رباط کریم ذکر کرد. تا هنگام تنظیم خبر موفق به انجام این هماهنگی انجام نشده است.
کارگران کارخانه فنرسازی ایندامین سه روزاست که دراعتصاب بسرمی برند
مطالبآت کارگران اعتصابی کارخانه فنرسازی ایندامین:پرداخت حقوق معوقه، افزایش مزد پایه، بازبینی طرح طبقه بندی مشاغل، افزایش پاداش تولید و تشکیل نهاد صنفی کارگری
کارگران کارخانه «فنرسازی ایندامین» در سه روز گذشته دست از کار کشیده و در محوطه کارخانه تجمع میکنند.
به گزارش27خرداد ایلنا، اعتصاب کارگران این واحد سازنده قطعات خودرو از صبح روز دوشنبه 25 خرداد ماه شروع و تا به امروز ادامه داشته است. در این مدت کارگران در ساعت کار در محوطه کارخانه تجمع میکردهاند.
مطالبه کارگران فنرسازی ایندامین، پرداخت حقوق معوقه، افزایش مزد پایه، بازبینی طرح طبقه بندی مشاغل، افزایش پاداش تولید و تشکیل نهاد صنفی کارگری ذکر شده است.
در این رابطه مسئولان واحد امور اداری کارخانه فنرسازی ایندامین ضمن تکذیب وقوع هرنوع حرکت اعتراضی گفتند ممکن است افرادی خارج از محیط کارخانه چنین ادعایی را مطرح کرده باشند اما در عمل کارگران ایندامین مشغول کار هستند و از اعتراضات در این واحد تولیدی خبری نیست.
نامه کارگران کارخانه ایران برک در سیامین روز اعتصاب به مدیر کل کار گیلان
کارگران ایران برک در این نامه مطالباتشان را «پرداخت به موقع حقوق و مزایای ماهانه که هم اکنون 9 ماه به تعویق افتاده است، رفع مشکلات بیمه ای کارگران، پرداخت سهمیه سالیانه پارچه کارگران، برقراری غذای کارگران، تامین امنیت شغلی و افزایش مدت قراردادهای منعقده، حذف قرار دادهای سفید امضا و کوتاه مدت و جلوگیری از اخراج کارگران قراردادی به بهانه تعدیل نیرو…» ذکر کردهاند.
به گزارش27خرداد ایلنا، کارگران کارخانه ایران برک در سیامین روزاعتصابشان طی نامه ای به مدیر کل کار استان گیلان خواستار رسیدگی سریع به مطالباتشان شدند.
در نامه کارگران ایران برک که به امضای بیش از 80 کارگر معترض رسیده آمده است: آقای مدیر کل، اکنون که سه ماه از آغاز سال جاری (94) می گذرد ما کارگران ایران برک 9 ماه است که حقوقی دریافت نکرده ایم. مدیریت فعلی کارخانه هیچگونه برنامه مشخصی برای بهبود وضعیت نابسامان کارخانه ایران برک ندارد وجوابگوی مشکلات کارخانه و کارگرانش نیست.
کارگران ایران برک در این نامه مطالباتشان را «پرداخت به موقع حقوق و مزایای ماهانه که هم اکنون 9 ماه به تعویق افتاده است، رفع مشکلات بیمه ای کارگران، پرداخت سهمیه سالیانه پارچه کارگران، برقراری غذای کارگران، تامین امنیت شغلی و افزایش مدت قراردادهای منعقده، حذف قرار دادهای سفید امضا و کوتاه مدت و جلوگیری از اخراج کارگران قراردادی به بهانه تعدیل نیرو…» ذکر کردهاند.
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری:تعطیلی شرکت پشتیبانی صنعت برق گیلان و عدم پاسخگویی مسئولین
کارگران شرکت پشتیبانی صنعت برق گیلان که به دلیل تعطیلی شرکت بیکار شده اند از روز 94/03/12 مقابل فرمانداری رشت تجمع کرده و خواهان بازگشت به کار شدند که به آنها قول داده شد به مشکلات آنها رسیدگی خواهد شد که مطابق معمول بعد از گذشت دو هفته هنوز هیچ خبری در این رابطه به کارگران داده نشده و هیچ نتیجه ای عاید کارگران نشده است.
در طول این مدت کارگران بارها در مقابل دفتر شرکت، سازمان برق منطقه ای و فرمانداری رشت تجمع کرده و خواهان مذاکره با مدیرعامل سازمان برق شده اند. اما مدیر عامل علیرغم اینکه وعده داده بود که با آنها دیدار و مذاکره خواهد نمود، تا به امروز هیچ اقدامی در این خصوص به عمل نیاورده است. در حال حاضر این کارگران همه روزه در مقابل شرکت، واقع درکیلومتر6 جاده رشت ـ تهران، محلی به نام سه راه سنگر جمع شده و پی گیر خواسته های خود می شوند.
لازم به توضیح است پشتیبانی صنعت برق منطقه ای گیلان قبلا بخشی از سازمان برق منطقه ای بوده است که به دنبال سیاست خصوصی سازی ابتدا به شرکت ساتکاب و سپس به قیمت ناچیزو مضحک (سه میلیون تومان) به یکی از پرسنل سازمان برق منطقه ای به نام سلحشور فروخته شده و ازآن زمان مشکلات کارگران صد چندان شده است. طوری که بارها و بارها برای مدت چند ماه دستمزدشان پرداخت نشده است. این مشکلات همچنان ادامه پیدا کرد تا این که شرکت به کلی تعطیل شده وکارگران آن با درهای بسته مواجه شده و بیکار شدند. مهم ترین خواسته کارگران این شرکت این است که مانند گذشته پرسنل سازمان برق منطقه ای گیلان محسوب شوند و از این طریق از بیکاری نجات یابند. اما مدیر عامل سازمان برق منطقه ای با استناد به واگذاری شرکت به بخش خصوصی هیچ مسئولیتی را در قبال این کار گران نمی پذیرد.
واقعیت این است که در جریان این خصوصی سازی بخش دولتی (سازمان برق منطقه ای) برای کاهش هزینه های این سازمان در کمال لاقیدی و بی مسئولیتی در قبال سرنوشت و زندگی بخشی از کارگران و خانواده های آنان، مسئولیت را از دوش خود برداشته و آن را به بخش خصوصی (سلحشور) واگذار کرده است. این کارفرمای تازه به دوران رسیده هم از سال 86 تا به امروز با افزودن بر شدت کار و نهایت بهره برداری از کارگرانی که هیچ نقشی در این تغییر و تحولات و جابجایی ها نداشته اند ضمن عدم پرداخت حقوق و مزایای کارگران برای چند ماه از سال، وهمچنین نهایت بهره برداری از ماشین آلات و امکانات رایگان سازمان برق به ناگهان درهای شرکت را به روی کارگران بسته و ضمن تعطیلی شرکت و مواجهه آن ها با انواع و اقسام فشارها کارگران را به امان خدا رها کرد. در این میان این کارگران هستند که متضرر شده اند و هستی و زندگی خود و خانواده شان دستخوش خطر شده است.
تعطیلی و بیکارسازی کارگران این شرکت و وقایعی از این دست بار دیگر نشان می دهد که تا زمانی که کارگران نتوانند با یکدیگر متحد شده و در قالب تشکلهای مستقل و خودساخته به میدان بیایند و از حقوق و منافع خود دفاع کنند ما همواره شاهد چنین اتفاقاتی خواهیم بود.
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
27 خرداد 1394
اخراج۱۱ کارگر کارخانه کاشی گلچین یزد
کارگران کارخانه کاشی گلچین میگویند در یک ماه گذشته حدود 11 نفر از نیروهای کار قراردادی و پیمانی این واحد تولیدی اخراج شدهاند.
به گزارش27خردادایلنا،در پی توقف فعالیت برخی از خطوط تولید کارخانه کاشی گلچین در یک ماهه گذشته 11 کارگر این کارخانه اخراج شده اند.
فروش پایین محصولات در بازار داخلی، وابستگی به صادرات محصولات کاشی و سرامیک و همچنین توقف فعالیت در برخی از خطوط کارخانه از جمله دلایل این اخراج ذکر شده است.
در همین حال «موسوی» مدیریت کاشی گلچین یزد دلیل اخراج این کارگران را «مشکل انضباطی» ذکر کرد.
وی توقف خط تولید این کارخانه را تکذیب کرد و گفت: در حال حاضر 5 خط مشغول به کارند و در برخی از خطوط هم مشغول بازسازی و تعمیر هستیم.
گفته می شود در کارخانه کاشی گلچین واقع در میبد یزد، بیش از 400 کارگر قراردادی کار میکنند.
۴ ماه دوندگی ۱۴ کارگراخراجی «سد شهربیجار» برای دریافت مقرری بیمه بیکاری
با گذشت 4 ماه از اخراج 14نفر از کارگران پروژه در حال احداث سد مخزنی شهربیجار، هنوز مقرری بیمه بیکاری این کارگران بر قرار نشده است.
به گزارش27خردادایلنا،کارگران گفتند:دوازدهم اسفند ماه سال 93 با اتمام عملیات خاکریزی بدنه سد مخزنی شهربیجار در شهرستان رودبار، شرکت پیمانکاری جهاد توسعه 14 نفر از کارگران بخش ماشین آلات پروژه را با اتمام قرارداد کار اخراج کرد.
با وجود آنکه این کارگران اخراجی به بیمه بیکاری معرفی شدهاند اما اداره کار منجیل به بهانه اتمام ساخت این سد از برقراری بیمه بیکاری آنان خودداری می کند. با این حال کارگران میگویند هنوز پروژه سد شهر بیجار به اتمام نرسیده و اکنون حدود 150 کارگر در بخشهای مختلف این پروژه مشغول کارند.
به گفته کارگران اخراجی, در این پروژه عمرانی که از آذرماه 86 آغاز شده است بیش از 370 نفر مشغول کار بودند که به مرور تعداد کارگران با اتمام بخش هایی از پروژه به کمتر از 150 نفر کاهش پیدا کرده است.
پیش از این در شهریور ماه سال 93 نیز حدود 30 نفر از کارگران اخراج شده بودند که آن زمان مقرری بیمه بیکاری این کارگران از سوی اداره کار تایید شد.
کارگران اخراجی درباره پیگیریهای انجام شده در خصوص برقرای بیمهٔ بیکاری میگویند: در ماههای گذشته بارها پیگیر این موضوع بودهایم اما با گذشت 4 ماه هنوز بیمه بیکاری به ما پرداخت نشده است.
تبعیض درپرداخت حقوق ومزایای کارگران شهرداری تهران
از سال 84 که برای نخستین بار طرح طبقهبندی مشاغل بصورت هماهنگ در همه سازمانهای زیر مجموعه شهرداری تهران به اجر آمده است تاکنون هیچ اقدامی برای بازبینی این طرح و یا افزایش منطقی ضریب ریالی آن نشده است.
در حال حاضر نزدیک به 15 هزار کارگر رسمی و قراردادی در سازمانهای مختلف شهرداری تهران مشغول کارند .بصورت مشخص از سال 90 تاکنون رقمی که بابت ضریب ریالی طرح طبقه بندی مشاغل سایر کارگران شهرداری تهران اختصاص یافته است ناچیز بوده است و مزایای طرح طبقه بندی مشاغل فقط به کارگران شرکت مترو پرداخت میشود.
هرچند هنوز ضریب ریالی طرح طبقه بندی مشاغل سال 94 کارگران شاغل در سازمانهای تابع شهرداری تهران اعلام نشده است اما تا به این لحظه شیوه اجرای این طرح طوری بوده که عموم کارگران ساده، نیمه ماهر و ماهر شهرداری از این مسئله زیان کرده اند.
طبق طرح مورد نظر در حالی که در سال 93 دستمزد روزانه کارگران شاغل در شرکت واحد اتوبوسرانی از حدود 24 هزار تومان تا 29 هزار تومان متغییر بوده است اما به کارگرانی که با همین شرایط در شرکت متروی تهران مشغول کار بوده اند روزانه از 27 تا 56 هزار تومان مزد پرداخت شده است.
وضعیت سایر کارگران رسمی و قراردادی که در دیگر سازمانهای زیر مجموعه شهرداری تهران کار می کنند بیشتر به وضعیت کارگران شرکت واحد نزدیک است .
مسئولان شهرداری دست کم ضریب ریالی طرح طبقه بندی مشاغل دیگر سازمانهای شهرداری تهران را به اندازه شرکت مترو افزایش دهند.
این وضعیت در حالی است که هنوز معلوم نیست که تاچه میزان پیمانکاران شهرداری تهران خود را متعهد می دانند تا معادل همین مزایا را به کارگرانی که از طریق آنها برای شهرداری کار می کنند پرداخت کنند.
بطور کلی محیط کار در سازمانهای شهرداری تهران از نظر چگونگی پرداخت مزایای شغلی یکدست نیست. از یک طرف طبق آمارها حدود 50 هزار کارمند در این سازمانها مشغول کارند که مزایای شغلی بسیاری خوبی دریافت میکنند و در مقابل این گروه حدود 65 هزار کارگر رسمی، قراردادی و پیمانکاری در سازمانهای شهرداری تهران با شرایط تحصیلی و تخصصی مشابه مشغولکارند که در عمل مزایای شغلی قابل توجهی به آنها پرداخت نمیشود و تا این لحظه مسئولان شهرداری تهران حاضر به گفتگو برای بهبود شرایط نشدهاند.
منبع:ایلنا
آخرین اخبار درباره معدن سنگرود و وضعیت کارگران
معدن سنگرود یا زغالسنگ البرز غربی سال گذشته منحل و۳۲۳ کارگرش از کار بیکار شدند.
با انحلال این معدن وضعیت کارگران آن نامشخص شد و همین امر اعتراضاتی را از سوی آنها درپی داشت.
کارگران این معدن معتقد بودند ذخایر معدن سنگرود تا ۲ سال دیگر که بخش عمدهای از کارگران به سن بازنشستگی میرسیدند قابل استحصال بود.
به گزارش27خرداد روزنامه گسترش صمت،مسعود غضنفری، مدیرعامل معدن البرز غربی درباره آخرین وضعیت بازنشستگی کارگران این معدن گفت: شرکت البرز غربی منحل شده و درحال تسویه حساب با کارکنان این مجموعه هستیم.
وی ادامه داد: ۱۰۰ نفر از کارکنان سابقه فعالیتشان به بازنشستگی نمیرسید که به واحدهای زیرمجموعه ایمپاسکو انتقال یافتند و ۱۳۸ نفر نیز براساس مصوبه هیات وزیران به سمت بیمه بیکاری با شرایط خاص سوق داده شدند؛ یعنی آنان، در مدت زمان باقیمانده با دریافت مستمری بیکاری، سابقه کارشان براساس مشاغل سخت و زیانآور محسوب شده و با حقوق زمان اشتغال بازنشسته میشوند.
وی با بیان اینکه ۱۱۰ نفر را نیز در سال ۹۳ بازنشسته و تعیین تکلیف کردیم تاکید کرد: برای تامین مالی تعیین وضعیت کارگران این معدن تفاهمنامهای بین ایمیدرو و تامین اجتماعی امضا شد.
وی درباره سرانجام تجهیزات این معدن نیز گفت: بخش عمدهای از این تجهیزات بابت بدهی در اختیار ایمیدرو و ایمپاسکو قرار میگیرد.
گزارش کوتاهی از حرکت اهدا خون معلمان در شهرهای مختلف ایران
امروز چهارشنبه 27 خرداد ماه در بسیاری از شهرهای ایران معلمان بصورت دستجمعی برا ی ایجاد روحیه همبستگی بین معلمان به مراکز اهدا خون برای دادن خون مراجعه کردند. مراکز اهدا خون اسامی معلمان را یادداشت کردند و در کرمانشاه روزنامه محلی از داوطلبین عکس دستجمعی گرفتند.
آنچه که امروز اتفاق افتاد بر اساس تصمیم خود جوش معلمان در بسیاری از شهرهای ایران بود و کانون صنفی معلمان در سازماندهی این حرکت نقشی نداشت.
گزارش شده که تعداد شرکت کنندگان در این حرکت قابل توجه نبوده است فقط در کرمانشاه تعداد بیشتری شرکت کرده بودند.
برخی از فعالین عدم شرکت فعال معلمین در این حرکت را سازماندهی ضعیف و نا کارآمد می دانند.
گزارشی از تجمع اعتراضی 27خرداد معلمان اصفهان
در این تجمع از همه معلمان در سرتاسر ایران در خواست شدبه مناسبت سیزدهم مهر، روز جهانی معلم، در مقابل مراکز آموزش و پرورش استان ها تجمع کنند.این پیشنهاد با تایید همگان در سطح استان اصفهان تصویب شد.
حدود پنجاه نفر از معلمان اصفهان امروز بیست و هفتم خرداد ماه 1394 در مقابل درب اداره کل آموزش و پرورش اصفهان تجمع کردند. تجمع کنندگان خواستار تحقق مطالباتی هستند که چندین سال است روی هم انباشته شده اند.
در این تجمع اکبر زارعین یکی از فعالین معلمان اصفهان سخنرانی کردند. ایشان در این سخنرانی به اهمیت آگاهی معلمان از حقوق حقه خود در رسیدن به خواسته هایشان پرداخت. اکبر زارعین همچنین به اهمیت اتحاد بین معلمان پرداخت ایشان گفتند که بدون داشتن اتحاد بین صفوف معلمان امکان دست یابی به مطالباتی که چندین ساله انباشته شده نخواهند رسید.
یکی دیگر از سخنرانان به اهمیت خبر رسانی در بین معلمان پرداخت. این سخنران تاکید بر تحرکات هدفنمد و با برنامه برای رسیدن به اهداف معلمان کردند.
همچنین در این تجمع از همه معلمان در سرتاسر ایران در خواست شدبه مناسبت سیزدهم مهر، روز جهانی معلم، در مقابل مراکز آموزش و پرورش استان ها تجمع کنند.این پیشنهاد با تایید همگان در سطح استان اصفهان تصویب شد.
فاجعه ملی در کمین آینده: مغز 800 هزار کودک ایرانی رشد نمی کند!
حدود 800 هزار کودک زیر6 سال ایرانی از سوء تغذیه رنج می برند که حدود یک چهارم کل کودکان ایرانی در این سن هستند.
آیا تا 20 سال آینده، یک چهارم جمعیت جوان ایران عقب ماندگی های ذهنی خواهند داشت؟ حتی فکر کردن به این موضوع هم دلهره آور است چه رسد به این که بدانیم این یک خطر واقعی است.
90 درصد رشد مغزی انسان ها، تا 6 سالگی آنها شکل می گیرد. بنابراین اگر رشد مغزی کودکی در این سنین تکامل نیابد، او تا آخر عمر، با ذهنی تکامل نیافته زندگی خواهد کرد.
این عقب ماندگی ذهنی، نه فقط زندگی شخصی او که کل جامعه را متأثر خواهد کرد: از زندگی خانوادگی و زناشویی و تربیت فرزندان گرفته تا آسیب های اقتصادی و بزه های اجتماعی.
علت این عقب ماندگی و رشد ناکامل مغزی نیز بسیار ساده است: “سوء تغذیه”.
یک خبر بد
خبر بد – و واقعاً بد – این است که حدود 800 هزار کودک زیر6 سال ایرانی از سوء تغذیه رنج می برند که حدود یک چهارم کل کودکان ایرانی در این سن هستند.
برآوردها حاکی از آن است که نیمی از این تعداد، بر اثر عواملی مانند بیماری و فقر فرهنگی درگیر سوء تغذیه اند و نیمی دیگر از این کودکان زیر 6 سال، فقط و فقط به این خاطر دچار سوء تغذیه و رشد ناکامل مغزی هستند که در خانواده های تهیدست به دنیا آمده اند.
روزها و ماه ها و سال های این کودکان در شرایطی سپری می شود که نرسیدن مواد غذایی لازم به وجود کودکانه شان، آنها را محکوم می کند که عمری را با مغزهایی تکامل نیافته به سر کنند.
این کودکان چگونه شناسایی می شوند؟
وزارت بهداشت، در تمام مناطق کشور شبکه بهداشتی گسترده ای دارد که همه روستاها را تحت پوشش خود قرار می دهد.
هر کودکی بعد از تولد، تحت پایش سلامتی قرار می گیرد و رشد قد و وزن و نیز واکسن های او در کارت پایش رشد ثبت می شود.
فاجعه ملی در کمین آینده: مغز 800 هزار کودک ایرانی رشد نمی کند!
کارشناسان بهداشت در سراسر کشور به ویژه در مناطق روستایی و محروم متوجه شده اند که تعداد قابل توجهی از کودکان، رشد متناسب با سن شان را ندارند. بررسی ها نشان داد که بسیاری از این کودکان زیر 6 سال در خانواده های مستمندی زندگی می کنند که قادر به رفع نیازهای غذایی کودکانشان نیستند.
این وضعیت باعث شد که سازمان ملل، ایران را در زمره کشورهایی بداند که دارای شیوع بالای سوء تغذیه در میان کودکان زیر 6 سال هستند.
در سال های گذشته، طرحی برای رفع سوء تغذیه کودکان زیر 6 سال در کشور اجرا شده است که طی آن، تنها 85 هزار کودک تحت پوشش قرار گرفتند. با این حال، گزارش بعدی سازمان ملل حاکی از بهبود نسبی در کشور و قرار گرفتن ایران در میان کشورهای با شیوع متوسط سوء تغذیه بود.
در این طرح، کارشناسان و پزشکان وزارت بهداشت کودکان درگیر سوء تغذیه را شناسایی و به کمیته امداد معرفی می کنند. کمیته امداد نیز بعد از بررسی وضعیت مالی خانواده ها، به سرپرستان این کودکان، کارت بانکی ویژه و کد داری می دهد که صرفاً برای خرید در فروشگاه های مواد غذایی محل اقامت تعریف شده اند. شبکه بانکی نیز در این پروژه دخیل است.
تا سال گذشته این رقم، ماهانه 60 هزار تومان بود ولی امسال قرار است به 70 هزار تومان برسد.
بعد از ارائه این کارت بانکی، هم به مادر کودک درباره نحوه تغذیه فرزندش آموزش داده می شود و هم مجدداً پایش رشد کودکان در خانه های بهداشت ادامه می یابد تا مشخص شود که واقعاً کارت خرید برای تغذیه فرزند به کار رفته است. نمودارهای رشد، نشان دهنده وضعیت تغذیه کودک و تفاوت آن با دوره قبل از کارت تغذیه است.
صدها هزار کودک باقی مانده اند!
همان طور که گفته شد، از میان 400 هزار کودک فقیر که دچار سوء تغذیه هستند، تنها 85 هزار نفرشان تحت پوشش اند. منابع مالی موجود نیز اجازه نمی دهد بقیه کودکان تحت پوشش قرار بگیرند و این در حالی است که آنها هر روز بزرگ تر و بزرگ تر می شوند و تنها فرصت تمام زندگی شان برای تکامل مغزی که تا 6 سالگی است، از دست می رود؛ زمان علیه آنهاست.
به علاوه باید درباره 400 هزار کودکی دیگر که نه به خاطر فقر مالی که عمدتاً به دلیل ناآگاهی خانواده ها ، درگیر سوء تغذیه هستند، فکری شود و آموزش های گسترده ای از طریق سیستم آموزشی، رسانه ها و شبکه بهداشت ارائه شود تا زندگی این کودکان معصوم نجات یابد.
چقدر پول لازم است؟
برای رفع سوء تغذیه هر کودک در طول یک سال ، فقط 840 هزار تومان نیاز است. با ضرب این رقم در عدد 400 هزار، به عدد 336 میلیارد تومان می رسیم. یعنی کافی است روزانه 920 میلیون تومان خرج شود تا 400 هزار کودک زیر 6 سال از سوء تغذیه و عدم رشد مغزی نجات یابند و متعاقب آن، جامعه آینده، از آثار منفی جمعیتی با ذهن های عقب مانده، رها شود.
کودکان فقیر ایران دچار سوء تغذیه اند. آینده ایران در خطر است. کسی متوجه این فاجعه هست؟!
منبع:عصرایران
برق گرفتگی مرگ یک کارگردرمشهد
منابع خبری در مشهد از کشته شدن یک کارگر نصاب داربست در اثر برق گرفتگی خبر می دهند.
به گزارش27خرداد ایلنا، این کارگر عصر روز سه شنبه 27 خرداد ماه، هنگام نصب داربست در طبقه دوم یک بیمارستان در دست احداث در انتهای بلوار فکوری واقع در شهرک دانش و سلامت دچار برق گرفتگی شد و بر اثر این حادثه جان خود را از دست داد.
مدیر منطقه یک عملیات سازمان آتش نشانی مشهد گفته است علت دقیق این حادثه در دست بررسی است.
گفتنی است، کارگران نصاب داربستهای ساختمانی به همراه کارگران مقنی و کارگران نصب کننده سقفهای شیروانی جزء کارگران ساختمانی محسوب نمی شوند واز مزایای بیمه کارگران ساختمانی محرومند.
مصدومیت7کارگرشالیزاردرپی تصادف نیسان حاملشان- وخامت حال یکی ازکارگران
در این سانحه هفت نفر از سرنشینان نیسان که همه کارگران شالیزاری بودند مصدوم شدند.حال یکی ازمصدومان وخیم است.
به گزارش26خردادفارس،سخنگوی اورژانس مازندران گفت: تصادف نیسان حامل کارگران شالیزار و کامیون در ساری هفت مصدوم برجای گذاشت.
ذکریا اشکپور از وقوع سانحه تصادف دو دستگاه نیسان و کامیون در محور ساری به تاکام در محدوده علویکلا این شهرستان خبر داد.
وی تصریح کرد: در این سانحه هفت نفر از سرنشینان نیسان که همه کارگران شالیزاری بودند مصدوم شدند.
سخنگوی اورژانس مازندران بیان کرد: اورژانس مازندران برای انتقال مصدومان سه دستگاه آمبولانس به محل سانحه اعزام کرد.
وی با اشاره به اینکه مصدومان پس از اقدامات اولیه به بیمارستان اخمینی ساری اعزام شدند، از وخامت حال یکی از مصدومان خبر داد.
بیست وهفتم خردادماه1394