اخباروگزارشات کارگری26دی1393
– واگذاری قطعی5/28درصد سهام شرکت سنگ آهن مرکزی ایران (معدن سنگ آهن بافق)
– گزارش کارگر فلزکار از ایران خودرو
– پایان موفقیتآمیز اعتصاب در صنایع خودروسازی ایران
– محاکمۀ مجدد بهنام ابراهیم زاده نقطۀ عطف دیگری در برخورد رژیم با زندانیان سیاسی
– قاچاق زنان
ترکیه، ایران، اسرائیل
– بیکاری هزاران کارگردرپی تعطیلی کارخانه های کفش دوزی
-9هزارنفرازکارکنان شرکت شلومبرژه، بزرگترین شرکت خدمات صنعت نفت اخراج می شوند
واگذاری قطعی5/28درصد سهام شرکت سنگ آهن مرکزی ایران (معدن سنگ آهن بافق)
سایت سازمان خصوصی سازی دربخش عرضه های سال1393درجدول شماره1(فهرست شرکت های خیلی بزرگ موردعرضه دربرنامه سال1393)ردیف 14واگذاری قطعی 5/28درص سهام شرکت سنگ آهن مرکزی ایران(معدن سنگ آهن بافق) رااعلام کرد.
1 |
1 |
ساتکاب |
مهندسین مشاور مهاب قدس |
49 |
گروه 2 |
|||
2 |
2 |
ملی پالایش و پخش فرآورده های نفتی ایران |
پالایش نفت بندرعباس |
45.07 |
گروه 2 |
|||
3 |
3 |
ساتکاب |
سرمایهگذاری صنایع برق و آب |
49.99 |
گروه 2 |
|||
4 |
4 |
ملی نفت ایران |
ملی حفاری ایران |
100 |
گروه 1 |
|||
5 |
5 |
توانیر |
تولید نیرو ی برق شهید رجایی |
100 |
گروه 2 |
|||
6 |
6 |
وزارت راه و شهرسازی |
هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران (هما) |
100 |
گروه 2 |
|||
7 |
7 |
شهرکهای کشاورزی |
کشت و صنعت دامپروری مغان |
100 |
گروه 1 |
|||
8 |
8 |
ملی پالایش و پخش فرآورده های نفتی ایران |
پالایش نفت لاوان |
51.46 |
گروه 2 |
|||
9 |
9 |
وزارت راه و شهرسازی |
آزمایشگاه فنی مکانیک خاک |
100 |
گروه 2 |
|||
10 |
10 |
سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران |
کشت و صنعت و نیشکر هفت تپه |
100 |
گروه 1 |
|||
11 |
11 |
ملی صنایع پتروشیمی |
پتروشیمی دماوند |
100 |
گروه 1 |
|||
12 |
12 |
وزارت جهاد کشاورزی |
توسعه نیشکر و صنایع جانبی |
20 |
گروه 1 |
|||
13 |
13 |
سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران |
آلومینیوم المهدی به همراه 80% ارزش طرح هرمزال |
77.22 |
گروه 1 |
|||
14 |
14 |
سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران |
28.50 |
گروه 1 |
لینک :http://www.ipo.ir/index.aspx?fkeyid=&siteid=1&pageid=1418
گزارش کارگر فلزکار از ایران خودرو :
با توجه به فعالیت شدید مدیران و سرپرستان قسمت ها و تهدید و فشار به کارگران و در نهایت شکسته شدن اعتصاب غذا از طرف کارگران تولید وانت ایران خودرو در بخش شمال کارخانه ، از دیروز کارگران ایران خودرو با دادن مهلت تا روز 15 بهمن به مدیران برای افزایش پایه حقوق و تسویه پاداش عقب افتاده و طبقه بندی مشاغل ، اعتصاب غذا را به حالت تعلیق در اوردند. کارگران منتظرند تا ببینند مدیریت در طی این چند روز چه خواهد کرد.
روابط عمومی سندیکای کارگران فلزکارمکانیک
۱۳۹۳/۱۰/۲۵
پایان موفقیتآمیز اعتصاب در صنایع خودروسازی ایران
در دو هفته ی گذشته، اعتصاب در صنایع خودروسازی ایران نقطهی عطفی در مبارزات این بخش از کارگران ایران بوده است. درابتدا کارگران خاور و پارس خودرو از گرفتن غذا خوداری کردند. خواست این کارگران افزایش دستمزد بود که در پارس خودرو پس از 5 روز اعتصاب، با حضورآقای آقامحمدی مدیرعامل پارس خودرو و قول افزایش دستمزد در بهمن ماه و همچنین افزایش بن کارت از 190 به 250 هزار تومان این اعتصاب پایان یافت.
از 15 دی ماه پس از خاتمهی موفقیتآمیز این اعتصاب، کارگران بخشهای مختلف ایران خودرو، نیز دست به اعتصاب غذا زده و از رفتن به رستوران و خوردن غذای کارخانه خودداری کردند. به تدریج بیش از سی هزار کارگر ایران خودرو که در بخشهای مختلف مشغول به کارند، دراعتراض به دستمزدهای پایین وارد این اعتصاب شدند. (لازم به ذکر است که بیش از سی هزار کارگر قراردادی و حدود 20 هزار کارگر پیمانی در ایران خودرو مشغول به کارند. کارگران پیمانی ایران خودرو نیز چندی قبل دست به اعتصاب زده بودند.)
از سوی دیگر مدیریت و نیروهای حراست که این اعتصاب گسترده و یک پارچه را مشاهده کردند، دست به کار شده و بارها از طریق آقای ضیایی ، معاون مدیرعامل به کارگران وعده و وعید میدادند که به زودی حقوقها افزایش خواهد یافت. در روز دوم اعتصاب به طور ناگهانی مدیریت اعلام کرد که سهام ترجیحی کارگران که چند سالی بود عقب افتاده بود، به کارگران پرداخت خواهد شد. (هفت هزار سهم) اما این مساله نیز در عزم کارگران در ادامه ی اعتصاب تاثیری نداشت. در روزهای بعد از طریق فرستادن پیامهای خصوصی به کارگران و یا احضار و تذکر به بیش از 170 کارگر تلاش کردند تا آنان را از اعتصاب بازداشته و به این طریق در اعتصاب کنندگان دودلی بوجود آورند.
بر طبق گزارشهای رسیده، یک روز پس از آغاز اعتصاب غذای کارگران، نیز تعداد زیادی نیروی پلیس در انباری در نزدیکی ایران خودرو مستقر شده بودند تا در صورتی که اعتصاب به بیرون از محل کار سرایت کرد، بتوانند با آن مقابله کنند.
رفتار مدیران مغرور ایران خودرو که در تمام سالها ی گذشته با تکبر و غرور همراه بود، در روزهای اعتصاب بسیار مهربانانه و در بعضی موارد متملقانه شده بود. از سوی دیگر کیفیت غذای کارخانه در این روزها بسیار بالا رفته و بهترین غذاها تهیه میشود تا شاید از این طریق کارگران برای خوردن غذا تشویق شوند، اما کارگران خوردن نان و ماست و حلوا و غذاهای حاضری را که خود همراه آورده بودند ، به آن غذاها ترجیح میدادند و تنها پس از گرفتن قول نیمه رسمی از مدیریت مبنی بر افزایش دستمزدها تا نیمه بهمنها به اعتصاب خود پایان دادند. این افزایش دستمزد به میزان 400 تا 700 هزار تومان برای رده های مختلف کارگران خواهد بود.
این درحالی است که در چند سال گذشته قیمت خودرو سه برابر شده و بعضا خبرهایی مبنی بر پرداخت پاداش های تا دویست میلیون تومان به برخی مدیران واحدهای تولیدی در این بخش از صنایع منتشر شده است اما به عنوان مثال میزان دریافتی کارگران ایران خودرو بین 700 تا یک میلیون و پانصد هزار تومان ، بسته به سابقه ، تخصص و میزان اضافه کاری متفاوت است و با توجه به این که بسیاری از کارگران به دلیل گرفتن وامهای مختلف ، بدهی دارند، این میزان دستمزد کفاف زندگی آنها و خانواده هایشان را نمیدهد و بسیاری از آنان مجبورند پس از شیفتهای سخت کاری به کارهای دیگر بپردازند.
کارگران گفتهاند که تا 15 بهمن ماه اگر مدیریت به قولش عمل نکند بار دیگر دست به اعتصاب خواهند زد.
کانون مدافعان حقوق کارگر این پیروزی را به جامعهی کارگری ایران تبریک گفته و خاطرنشان می کند که در صورت حرکت متحدانه ی کارگران ، این کارفرمایان هستند که مجبور به عقبنشینی میشوند.
26 دی ماه 1393
محاکمۀ مجدد بهنام ابراهیم زاده نقطۀ عطف دیگری در برخورد رژیم با زندانیان سیاسی
بهنام ابراهیم زاده فعال کارگری و زندانی سیاسی، پس از چهار سال و هفت ماه زندان کشیدن از دورۀ پنج سالۀ محکومیت خود، بنا به تصمیم رژیم و رأی قوۀ قضائیه مجدداً به نه سال و نیم زندان محکوم شد. بهنام در محاکمۀ مجددش به استناد ۴ مادۀ قانون مجازات اسلامی به نه سال و نیم زندان محکوم شده است، در حالی که این ۴ ماده هیچ کدام نمی توانند در مورد یک زندانی مصداق داشته باشند. جرم واقعی بهنام از نظر رژیم اسلامی دفاع از حقوق کودکان، دفاع از آزادی ها و حقوق مردم زحمتکش است. جرم واقعی بهنام از نظر این رژیم، دفاع از زندانیان سیاسی است، که حتی در دوران محکومیت، دستخوش یورش های زندانبانان و ضرب و شتم، و محروم ساختن شان از ابتدائی ترین وسایل زندگی و امکاناتی هستند که در قوانین کشور به رسمیت شناخته شده اند. در یک کلام موجز، محکومیت مجدد بهنام وسیلۀ زهر چشم گرفتن رژیم اسلامی از فعالان سیاسی و کارگری است.
درست است که محاکمۀ مجدد زندانیان سیاسی امر تازه ای نیست و در رژیم های شاهی و اسلامی هر دو اتفاق افتاده است، ولی این هاری رژیم های حاکم معمولا در دو شرایط مختلف صورت می گیرد. یکی در شرایطی که رژیم به پشتیبانی مردم کشور اطمینان دارد و در این حالت میزان خشونت و جنایاتش بی حد و حصر است؛ مانند کشتار هزاران زندانی سیاسی در دهۀ ۱٣۶۰. دیگری شرایطی که جدایی بین رژیم و اکثریت مردم رو به گسترش است، در این حالت شرایط اجتماعی بر درنده خویی رژیم حاکم تا حدی افسار می زند، اما وحشت رژیم از برآمد مبارزات تودۀ مردم موجب زهر چشم گرفتن و نسق کردن برخی از افراد به ویژه بعضی از زندانیان سیاسی می گردد. نمونۀ بهنام ابراهیم زاده از این دست است.
بهنام ابراهیم زاده می گوید دفاع از آزادی و دفاع از حقوق کودکان و مبارزه با ستم و استبداد وظیفۀ هر انسان آگاه است. او می خواهد هر شهروندی خوراک، پوشاک و تحصیل مناسب، کار و آرامش و رفاه و در یک کلام حق آزاد زیستن داشته باشد. آری دادگاه اسلامی او را به این جرم ها محکوم به پنج سال زندان کرد و چون او بر حقانیت افکار خود باور دارد، بر سر راه و خط خود ایستاده است و برای این افکار مبارزه می کند، رژیم اسلامی او را دوباره به نه سال و نیم زندان محکوم کرده است. بهنام ابراهیم زاده تسلیم طلبی را نشانه سر فرود آوردن به حکم غیرانسانی خود می داند و راه مبارزه برای آزادی را از درون زندان انتخاب کرده است. مسئولان زندان، پلیس امنیتی و قوۀ قضائیه رژیم برای شکستن روحیۀ انقلابی او و واداشتنش به تسلیم، او را کاملا به طور غیرقانونی محاکمه کرده اند و می خواهند او را نه سال و نیم دیگر به بند بکشند. او تاوان مبارزه برای آزادی را با محرومیت از حقوق اجتماعی و زندانی بودنش می پردازد.
او که در چهارچوب تنگ سلول به بند کشیده شده و زیر انواع شکنجه های جسمی و روحی قرار دارد، چه راهی برای افشای این بی عدالتی ها و ناحقی ها می تواند داشته باشد؟ او برای افشای این ستمگری ها از جان خود مایه می گذارد و با اعتصاب غذا اعتراض خود را نشان می دهد. او می خواهد با این عمل خود، توجه توده های مردم را به احکام غیرانسانی، رفتار سبعانۀ مسئولان و سرکوب آزادی و دموکراسی معطوف دارد. برای یک زندانی سیاسی وفادار به راه خود چه راهی جز این باقی می ماند؟
ما افکار عمومی و وجدان آگاه توده های مردم را به قضاوت فرا می خوانیم و از همۀ آزادیخواهان و تشکل های کارگری و فعالان سیاسی – اجتماعی دعوت می کنیم که برای مقابله با این حکم ناروا و ضد انسانی به پا خیزند و برای آزادی بهنام ابراهیم زاده و همۀ زندانیان سیاسی مبارزه کنند. دفاع از بهنام ابراهیم زاده، دفاع از آزادی و دموکراسی و ابراز تنفر از خفقان و استبداد است.
زندانی سیاسی آزاد باید گردد!
کارگران پروژه های پارس جنوبی
جمعی از کارگران پتروشیمی های منطقه ویژه ماهشهر و بندر امام
فعالان ضد سرمایه داری گیلان
فعالان کارگری جنوب
بخشی از کارگران محور تهران- کرج
قاچاق زنان ترکیه، ایران، اسرائیل*
شهناز نیکوروان
کانون مدافعان در سلسله مقالاتی که در عرصههای گوناگون، مطالبات جنبش کارگری دارد، سعی کرده است به زوایای مختلف فجایع و عملکرد سرمایهداری و تاثیرات آن در جنبش کارگری جهانی و ایران بپردازد. این بررسیها نه از زاویه جامعهشناسی صورت میگیرد و نه میخواهد خود را به شکل آکادمیک مطرح کند. زیرا بررسیهای آکادمیک و جامعهشناسانه در چارچوب تبیین وضع موجود است ولی اعضا و یاران کانون به عنوان کسانی که در عرصه اجتماعی به طور روزمره این فجایع را میبینند و درک میکنند و خواهان تغییر بنیادی این مناسبات به سود زحمتکشان هستند.
مساله قاچاق کودکان و زنان در روند خصوصیسازهای دو دهه گذشته بسیار فراگیر شده است و تاثیرش آن چنان روح جوامع را از درون پوسیده کرده است که اگر نتوانیم با بسیج عمومی در مقابل این عملکرد انگلی جامعه سرمایهداری بایستیم، ناگزیر خواهیم شد که ببینیم که هر روز بیشتر از روز قبل، فرزندان زحمتکشان به عنوان بردگان جنسی در درون این نهادهای مافیایی همانند گل پرپر شوند و دارندگان قدرت از جوابگویی شانه خالی میکنند و تنها آمار و ارقام این فاجعه در سازمان ملل بررسی میشود و بس. سازمان ملل متحد اعلام کرده است “دست کم دو و نیم میلیون قربانی قاچاق انسان به رغم میل باطنیشان برای بردگی و کار اجباری از خانههای خود به اماکن دیگر انتقال مییابند. هفتاد و نه درصد قربانیان صنعت قاچاق انسان در واقع زنان و کودکان کم سنی هستند که مورد بردگی جنسی قرار میگیرند. ” امری که در قرن بیست و یکم میتوان از آن به عنوان بردهداری مدرن نام برد. یک سازمان رسمی بینالمللی معروف بردهداری مدرن را این گونه تعریف میکند: بردهداری مدرن شامل بردهداری، از طریق شیوههایی مانند بردهداری (اسارت بدهی، ازدواج اجباری، و فروش یا بهرهبرداری از کودکان)، قاچاق انسان و کار اجباری است.
این مقاله به بخش کوچکی از این فاجعه عظیم میپردازد و قاچاق زنان را در کشورهای ایران، ترکیه و اسرائیل بررسی میکند، سه کشوری که مذهب رکن اصلی را در سیاست دارد.
لینک متن کامل:http://www.kanoonm.com/1645
بیکاری هزاران کارگردرپی تعطیلی کارخانه های کفش دوزی
طی9 ماه اخیر مطابق آمار گمرک جمهوری اسلامی ایران آمار واردات کفش به لحاظ وزنی حدود 131 درصد افزایش و صادرات کفش ایرانی حدود 20درصد کاهش یافته است. این مسئله میتواند به معنی تعطیلی بسیاری از کارخانه های تولیدی کوچک و ورشکستگی بسیاری از کارخانه های بزرگ و بیکاری هزاران کارگر ایرانی باشد. این در حالی است که چین در مدت زمان کوتاهی که پا در اقتصاد ایران باز کرده است به خوبی توانسته موفق عمل کند.
سهم واردات کالاهای چینی روز به روز در بازار ایران به گونه ای افزایش یافته است که در حال حاضر چین در رتبه های ابتدایی واردات به ایران قرار گرفته است.چینی ها با استقبال کالاهای خود هیچگاه جایگاه خود را در بازار ایران متزلزل نمیبینند. چرا که بازار ایران همواره با روی باز پذیرای اجناس چینیها بوده است.
اما واقعیت ماجرا این است که بنگاه های کوچک تولیدی ایرانی یک به یک با واردات بی رویه از کشورهای مختلف ناچار به تعطیلی هستند، و همین مسئله باعث شده است وقتی پای درد و دل تولیدکنندگان کفش که مینشینیم به این واقعیت تلخ پی میبریم که چینیها بدون هیچ نگرانی پا در کفش ایرانی ها کردهاند و با این رویه بیکاری روز افزون سهم کارگران ایرانی شده است.
درکنارآمار و ارقام واردات کفش طبق گزارش های گمرک جمهوری اسلامی ایران ،ابراهیمی، دبیر شورای مشترک اتاق ایران و ترکیه ازسفارش 200 هزار کفش چینی از سوی یکی از اعضای اتحادیه کفش ،خبرداد.
*صنعت کفش به اندازی خودروسازی اشتغالزایی دارد
علی لشکری، رئیس هیات مدیره صنعت کفش ایران با اشاره به اینکه طی 8ماه گذشته به لحاظ وزنی حدود 131درصد واردات کفش داشتیم میگوید: در حالی که با کاهش 20 درصدی در صادرات روبرو بودهایم.
وی با اشاره به اینکه در چند سال اخیر به علت گران شدن چرم و مواد اولیه جوانان و کفاشان از صنعت کفاشی فاصله گرفتن و به کارهای کاذب مشغول شدند میگوید: گران شدن مواد اولیه باعث گران شدن قیمت کفش های داخلی شده است. اگر به طور مثال مقایسه ای بین یک کفش ورزشی ایرانی و خارجی داشته باشیم به راحتی متوجه میشویم که کیفیت کفش ایرانی در کفشهای خارجی یافت نمیشود.
رئیس هیات مدیره صنعت کفش ایران میافزاید: متأسفانه کالای ایرانی در شبکه توزیع به صورت اقساط خریداری میشود، اما کالای خارجی در شبکه توزیع به صورت نقد به فروش میرسد. بسیاری از کفشهای وارداتی غیر شناسنامه دار و بدون گارانتی است. اما اگر کفش ایرانی به فروش برسد، خریدار در صورت عدم رضایت میتواند آن را عوض کند. کفشهای داخلی شناسنامه دار هستند و در صورت بروز هر گونه مشکل فروشندگان به آنها رسیدگی می کنند. استفاده از کالای ایرانی نیازمند فرهنگ سازی است.
لشکری با اشاره اینکه نیروی انسانی در صنعت کفش به صورت خرد، خانگی و کارگاهی فعالیت میکند بیان میکند:حدود 58 درصد از واحدها در این صنعت کمتر از 9 نفر نیرو دارند و حدود 37 درصد از این واحدها بین 10 تا 50 نفر نیرو دارند.
وی به قاچاق نیز اشاره کرد و گفت: قاچاق، صنعت کفش ایران را از پای درمیآورد، چراکه به دلیل ورود از مبادی غیررسمی، آمار رشدش چندین برابر واردات رسمی است.کفشهای وارداتی عمدتا از چین و مقدار کمی از ایتالیا است، البته بیشتر اوقات برند اروپایی دارد اما در واقع در آسیای شرقی تولید میشود؛ از امارات نیز واردات صورت میگیرد که البته صادرات مجدد است.
وی ادامه میدهد: تعداد زیادی از نیروی کار به صورت غیر رسمی در آمارها لحاظ نمی شوند و مربوط به واحدهای خرد هستند که نباید از آنها غافل باشیم. واحدهای تولید کفش که بین 50 تا 100 نفر نیرو دارند. همچنین تنها 500 واحد صنعتی تولید کفش کشور که از وزارت صنایع جواز فعالیت دریافت کردهاند در حالی که 25 هزار واحد صنفی کارگاهی خانگی و خرد در زمینه تولید کفش در ایران به صورت رسمی و غیررسمی فعالیت می کنند که از دولت انتظار میرود به منظور توسعه این صنعت و امر اشتغال همکاری لازم را داشته باشد.
وضعیت نامطلوب واردات بی رویه تنها برای صنعت کفش ایران پیش نیامده است، به نظر میرسد، بازار صنایع دستی و فرش ایرانی هم با واردات بی رویه از چین و سایر کشورها برای همیشه تعطیل شود. در حال حاضر که هیچ راهکاری برای رونق تولید و کاهش واردات صورت نگرفته است و صنایع تولیدی کوچک همچنان با ورشکستگی دست و پنجه نرم میکنند و کالاهای خارجی هم در بازارهای ایران جولان می دهند، معلوم نیست کارگران بیکار ایرانی چه خواهد شد. چرا که ارتباط بین افزایش نرخ بیکاری و افزایش میزان واردات، رابطه مستقیم است.
منبع:تسنیم-25دی-بخشی ازیک گزارش
9هزارنفرازکارکنان شرکت شلومبرژه، بزرگترین شرکت خدمات صنعت نفت اخراج می شوند
شرکت شلومبرژه، بزرگترین کمپانی فعال در ارائه تجهیزات و خدمات بخش صنعت نفت روز جمعه برنامه تجدید ساختار خود را تشریح کرد. براساس این برنامه ۹ هزار پست این شرکت معادل ۷ درصد نیروی کار آن حذف خواهد شد.
به گزارش16ژانویه یورونیوز،نوسان قیمت نفت در بازار و کاهش شدید قیمت آن از ماه ژوئن سال ۲۰۱۴ از جمله مهمترین عوامل اجرای برنامه تجدید ساختار در این شرکت است.
پیش از این میزان سود خالص شرکت شلومبرژه افت شدید کرده بود. در سه ماهه آخر سال ۲۰۱۴ سود خاص آن ۲۶۰ میلیون یورو بود این در حالی است که در زمان ماشبه در سال ۲۰۱۳ به رقم ۱ میلیارد ۶۶۰ میلیون یورو دست یافته بود.
بیست وششم دی ماه1393