bahram rahmani 01

سازش‌‌کاری حکومت اسلامی و آمریکا و سرکوب‌های داخلی، سیاست تازه‌ای نیست؟ (بخش چهارم و پایانی)

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

bahram rahmani 01

bahram rahmani 01بهرام رحمانی

اکبر هاشمی رفسنجانی، رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام دو روز پس از امضای موافقت‌نامه ژنو به روزنامه آمریکایی فایننشال تایمز گفت، بدون شکست تابوی مذاکره با آمریکا دست یافتن به این توافق ممکن نبود.

در سه ماه پایانی سال 2013 میلادی مذاکرات هسته‌ای که در هشت سال گذشته یا قطع بود یا به «گفتگو برای گفنگو» تقلیل یافته بود، به صورت جدی آغاز شد و با شتاب به توافق‌های اولیه رسید.

دور نخست مذاکرات هسته‌ای در ژنو در 15 و 16 اکتبر انجام گرفت و دور دوم‌، سه هفته بعد در هفتم نوامبر از سرگرفته شد. در دور دوم مذاکرات که مانند دور نخست در سطح معاونان وزیر برگزار می‌شد، مذاکره‌کنندگان در آستانه امضای موافقت‌نامه قرار داشتند.

روز دوم این مذاکرات جان کری به دعوت کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، سفر خود به خاورمیانه را نیمه‌کاره رها کرد و با شتاب به ژنو رفت. این اتفاق و مذاکرات پنج ساعته او با ظریف در حضور اشتون، امیدواری‌های فراوانی برای امضای یک توافق‌نامه به وجود آورد.

امیدواری به این دور از مذاکرات زمانی افزایش یافت که بقیه وزیران خارجه کشورهای 5+1 نیز یکی بعد از دیگری راهی ژنو شدند.

کم‌تر از دو هفته بعد بار دیگر نمایندگان ایران و کشورهای 5+1 در ژنو گردهم آمدند تا متن نهایی توافق‌نامه را امضاء کنند. این مذاکرات از 20 تا 24 نوامبر طول کشید.

در توافق‌نامه ژنو به صراحت تاکید شده که تمام برنامه‌های هسته‌ای ایران باید به گونه‌ای فروکاسته شود که خطر فعال سازی آن‌ها در جهت ساخت سلاح هسته‌ای در کوتاه مدت از بین برود.

اصول‌گرایان و شماری از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران انتقادهای تندی به توافق‌های ژنو کرده‌اند که تا کنون به هیچ اقدام عملی علیه موافقت‌نامه منجر نشده است.

توافق‌نامه ژنو در ایران و آمریکا مخالفانی دارد که هر دو کشور آن‌ها را «نیروهای تندرو» می‌خوانند. در ایران برخی نمایندگان مجلس خواستار برکناری ظریف شدند و 110 نماینده طرحی را امضاء کردند که در صورت تصویب، توافق ژنو را منتفی می‌کرد.

دفاع خامنه‌ای از توافق‌نامه ژنو و مسکوت ماندن طرح نمایندگان مجلس نشان داد که او پیش از روی کار آمدن حسن روحانی ضرورت عقب نشینی از برنامه‌های مناقشه‌برانگیز اتمی را پذیرفته بود و با تشکیل دولت یازدهم افراد مناسب برای پیش‌برد این منظور وارد صحنه شدند.

انتشار خبر پاسخ خامنه‌ای به نامه اوباما واکنش‌های وسیعی را در سطح رسانه‌های بین‌المللی و داخلی برانگیخت. یک ماه قبل از انتخابات سال 88، باراک اوباما چهل‌وچهارمین رییس‌ جمهور آمریکا، نامه‌ای خطاب به خامنه‌ای نوشت و از او درخواست کرد برای شروع فصل جدیدی از مناسبات بین آمریکا و ایران تلاش کند. اوباما در آن نامه اذعان کرده بود که هیچ موضوعی از موضوعات منطقه‌ غرب آسیا، بدون کمک و حضور ایران حل نخواهد شد.

باراک اوباما در بهمن‌ ماه سال 1391، مجددا به خامنه‌ای نامه نوشت و از آمادگی کشورش برای رسیدن به توافق دوجانبه در زمینه‌ پرونده‌ هسته‌ای با ایران خبر داد.

پس از آن که علی اکبر ولایتی، مشاور بین‌الملل خامنه‌ای و رییس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، در یک برنامه تلویزیونی، گفت که ما هم باید مثل طرف مقابل با تدبیر و پیچیدگی عمل کنیم و با هر شش طرف در گفت و گوی هسته ای مذاکرات جداگانه هم داشته باشیم، عباس عراقچی می‌گوید ما با آمریکا مذاکرات جداگانه داریم و آن را پنهان نکرده‌ایم.

به نوشته سایت رادیو فردا(radiofarda) ، دو روز پس از آن که علی‌اکبر ولایتی، مشاور بین‌الملل رهبر حکومت اسلامی،خواستار مذاکره جداگانه ایران با همه کشورهای 5+1 شد، عباس عراقچی، معاون وزیر امور خارجه و عضو ارشد تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای، تصریح کرد که ایران و آمریکا درباره پرونده هسته‌ای تهران در حال مذاکره مستقیم هستند.

به گزارش ایسنا، عراقچی روز یک‌شنبه هشتم دی 94، گفت که «ما در حال این مذاکره هستیم و در حاشیه تمامی مذاکرات با 5+1 که در دوره اخیر انجام شد مذاکره مستقیم با هر شش کشور از جمله آمریکا در دستور کار بود.» 

عراقچی تصریح کرد که «این موضوع گفته شده و آن را پنهان نکردیم. هم در نیویورک، هم در ژنو و هم در وین و هم در جلسات کارشناسی این نشست‌ها انجام شده و مذاکرات مستقیم جدی دوجانبه با آمریکایی‌ها داشتیم.»

علی‌اکبر ولایتی، هفته پیش در تلویزیون ایران، با اشاره به گفت‌وگوهای جمهوری اسلامی با 5+1 گفت: «ما باید با کشورهای مختلف به صورت جداگانه صحبت کنیم زیرا هر کدام از این کشورها خصوصیت و منافع خاص خودشان را دارند.»

به گفته ولایتی که در دولت‌های میرحسین موسوی و اکبر هاشمی رفسنجانی، 16 سال وزیر امور خارجه حکومت اسلامی بود، ایران «اگر با تک تک این شش کشور به اقتضاء تعامل» و «مذاکره دو به دو» نداشته باشد، از «روش درستی» استفاده نکرده است.

چند روز پیش از سفر حسن روحانی به شصت و ششمین مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال 1392، باراک اوباما به حسن روحانی نامه نوشت و روحانی به این نامه پاسخ داد. کاخ سفید گفت: «محتوای اصلی نامه اوباما به روحانی را منتشر کرده است. موضوع برنامه هسته‌ای ایران و مذاکرات مربوط به آن، محور اصلی این نامه را تشکیل می‌داده است؛ بنابراین، اوباما نسبت به یافتن راهکاری برای موضوع هسته‌ای ایران ابراز تمایل کرده است.» حسن روحانی نیز درباره نامه گفت: «این می‌تواند قدم‌های کوچکی برای آینده‌ای بسیار مهم باشد.»

در 28 شهریور 1392 حسن روحانی در گفتگو با شبکه ان.بی.سی آمریکا، در پاسخ به سئوالات آن کاری مجری این برنامه در خصوص مسائل گوناگون از جمله حضور و سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، مذاکرات هسته‌ای، رابطه با آمریکا و غیره سخن گفت. او در این مصاحبه گفت لحن نامه باراک اوباما به من مثبت و سازنده بود. هم‌چنین حسن روحانی از داشتن اختیارات تام در مذاکرات هسته‌ای با غرب خبر داد. در 30 شهریور 1392 برخی از روزنامه‌ها در ایران از احتمال دیدار حسن روحانی در شصت و ششمین مجمع عمومی سازمان ملل متحد که قرار است 31 شهریور ماه برگزار شود خبر دادند. حسن روحانی در 28 شهریور 1393، در گفتگو با شبکه ان.بی.سی آمریکا، گفته بود دیدار با باراک اوباما در دستور کار من نیست اما هر چیزی در دنیای سیاست امکان‌پذیر است. سخنگوی کاخ سفید هم گفته بود اوباما آماده دیدار با روحانی است. جان کری وزیر امور خارجه  آمریکا گفت اظهارات حسن روحانی مثبت است.

هنگامی که حسن روحانی در نیویورک به سر می‌برد اوباما امید به ملاقات روحانی داشت اما طرف ایرانی این ملاقات را بسیار پیچیده دانست و لذا ملاقاتی صورت نگرفت. در جریان این سفر، محمدجواد ظریف، در چارچوب مذاکرات هسته‌ای با جان کری وزیر امور خارجه آمریکا دیدار کرد که اولین دیدار وزرای امور خارجه دو کشور از 1358 تا آن زمان بود. پس از دیدار رضایت‌بخش وزرای خارجه ایران و آمریکا در تاریخ 4 مهر 1392 در قالب مذاکرات 5+1 و نیز مذاکره خصوصی دو طرف پس از پایان جلسه در تاریخ 5 مهر 1392، هنگامی که حسن روحانی در راه محل اقامت خود در نیویورک به سمت فرودگاه برای حرکت به سمت ایران بود، روسای جمهور ایران و آمریکا از طریق تلفن با یکدیگر صحبت کردند. در این تماس تلفنی، طرفین تاکید کردند که اراده سیاسی برای حل سریع مساله هسته‌ای ایران را دارند. دو طرف همچنین وزرای امور خارجه خود را مأمور کردند تا زمینه همکاری‌های لازم را هرچه زودتر فراهم آورند. این بالاترین سطح تماس میان دو کشور از زمان انقلاب ایران در سال 1357 بوده‌ است. کاخ سفید، عکسی از لحظه تماس تلفنی بین دو رییس جمهور را منتشر نمود.

روحانی در نشست خبری پس از بازگشت از نیویورک گفت سخنرانی اوباما را گامی مثبت برای حل مسایل ایران و غرب ارزیابی می‌کنیم. لحن سخنرانی برخی از مقامات عالی رتبه اروپایی و همچنین سخنرانی اوباما که لحنی متفاوت با گذشته داشت باید به عنوان یک قدم مثبت برای حل وفصل مسایل بین ایران و غرب ارزیابی کنیم. برنامه مقدماتی برای برگزاری نشست دو جانبه بین ایران و آمریکا فراهم شده بود که بین من و اوباما دیداری برگزار شود. طرف آمریکایی ابراز تمایل کرده بود و ما هم مشکلی برای دیدار نداشتیم اما دربرنامهریزی برای نحوه این دیدار و نتایجی که دیدار اول باید داشته باشد، وقت و زمان کافی نبود و دو طرف بر این توجه کردند که زمان کافی وجود نداشت.

حسن روحانی در رابطه با دیدار باراک اوباما در نیویورک گفت بین ما و آمریکا مسائل بسیاری از 60 سال گذشته وجود داشته است، آمریکا با ایران قبل و بعد از انقلاب تنش‌هایی داشته، مسائل مهمی در منطقه نسبت به ایران بوده است، این که ملاقاتی در سطح دو رییس جمهور بعد از 35 سال انجام شود نیاز به مقدماتی داشت به همین دلیل این کار نارس بود، به همین دلیل این ملاقات انجام نشد.

روحانی درباره مباحث مطرح شده در گفتگوی تلفنی گفت بحثی که با اوباما داشتیم عمدتا مسئله هسته‌ای بود، گفتیم این مسئله نه تنها حق مردم ایران است بلکه غرور ملی ملت ایران است که رییس جمهور آمریکا هم عنوان کرد ما به حقوق هسته‌ای ملت ایران اذعان داریم. وی ادامه داد: درباره 5+1 گفتم با دریچه‌ای که از سوی ملت ایران ایجاد شده باید از این فرصت استفاده و در این مسئله تسریع کرد که رئیس جمهور آمریکا گفت: من به وزیر خارجه دستور می‌دهم که در این امر تسریع داشته باشد؛ عمده بحث ما این بود که در بحث هسته‌ای با سرعت بیش‌تری عمل کنیم.

حسن روحانی در چهارمین و آخرین روز از سفر خود به نیویورک، در پاسخ به سئوال خبرنگار نیویورک رتایمز در باره دستاوردهای این سفر، گفت: می‌خواهم این سفر اولین گام برای رابطه بین دو ملت بزرگ ایران و آمریکا باشد. می‌خواهم این سفر اولین گام برای روابط بهتر دو ملت ایران و آمریکا باشد و نسبت به دو دولت، حداقل جلوی تنش‌های بیش‌تر را بگیریم و زمینه‌ای برای دست‌یابی به منافع مشترک فراهم کنیم.

روحانی با تاکید بر این که در بحث رابطه میان ایران و آمریکا گذشته تلخی وجود دارد، گفت: تنش‌ها و تخاصمی که از گذشته میان تهران و واشنگتن شکل گرفته یک شبه حل نمی‌شود. حسن روحانی در خصوص تمایل اوباما برای دیدار و مذاکره با وی گفت: من با اصل پیشنهاد موافق هستم اما دو طرف هر چه فکر کردیم که نتیجه این ملاقات چگونه برای دو ملت هدیه مناسبی باشد، متوجه شدیم که این مسئله در این فاصله زمانی کوتاه مسیر نیست.

خامنه‌ای در بازگشت هیئت حکومت‌شان از نیویورک، از تلاش‌های آن‌ها تقدیر و حمایت کرد اما گفت برخی اتفاق‌ها از نظر او «نا ‌به‌جا» بوده است. حامیان حکومت، اشاره خامنه‌ای را به گفتگوی تلفنی اوباما و روحانی و طولانی شدن مذاکره دو نفره ظریف و جان کری نسبت دادند اما بعید است این اقدام‌ها بدون موافقت خامنه‌ای صورت گرفته باشند. حسن روحانی و ظریف، قبل وبعد از سفر نیویورک تاکید کردند که با هماهنگی کامل با خامنه‌ای عمل می‌کنند و از خطوط قرمز مورد نظر او فراتر نخواهند رفت.

ظریف و کری پس از این «تذکر» دست‌کم ده بار‌(تا جایی که خود ظریف به آن‌ها اشاره کرده) با یکدیگر گفتگوی تلفنی و حضوری کرده‌اند که محتوای آن‌ها چنان که ظریف هفتم دسامبر به مجله تایم گفته بهتر است «خصوصی» بمانند.

وزیر خارجه ایران به تایم گفته است، بدون بحث و مذاکره با اعضای گروه 5+1 به ویژه با آمریکا امکان رسیدن به توافق‌های هسته‌ای در ژنو وجود نداشت.

او در این گفتگو تاکید کرده که مذاکره دوجانبه با آمریکا در حاشیه رایزنی با گروه 5+1 از زمان سعید جلیلی و با مذاکرات مستقیم او با بیل برنز، دستیار وزارت خارجه آمریکا آغاز شد.

به نظر می‌رسید برخی از اظهارنظرها در این‌باره دو انگیزه اصلی داشته باشد؛ یکی مصرف داخلی که عقب‌نشینی‌های صورت گرفته در برابر غرب را به پای «دولت سازشکار» بنویسد، دیگری منزه کردن خامنه‌ای در صورت به بن‌بست رسیدن مذاکرات.

عابد فتاحی  پس از نخستین جلسه مشترک حسن روحانی با نمایندگان مجلس در تاریخ 9 مهر 1392 از قول حسن روحانی گفت تاثیر گفتگوی ایران و آمریکا به حدی خوب بوده که مقرر شده در کنگره آمریکا گروه دوستی با ایران تشکیل شود که در این صورت نیز باید در مجلس شورای اسلامی، گروه دوستی با آمریکا تشکیل شود. حسن روحانی در جلسه‌ای که در تاریخ نهم مهرماه سال 92 با نمایندگان مجلس داشت توضیحاتی درباره تمایل اوباما و خودش برای گفتگوی تلفنی پرده برداشت. درخواست از روحانی برای مذاکره قبل از حرکت از ایران شروع شده بود. روحانی هدف از این مذاکره تلفنی را حفظ جایگاه اوباما و خنثی کردن لابی جمهوری خواهان که به منظور فشار بر اوباما ابجاد شده بود بیان کرد.

پس از مذاکرات ژنو ایران و گروه 5+1 در 23 و 24 مهر 1392 در مقر سازمان ملل در ژنو،سوییس به مذاکره پرداختند. ظریف و اشتون در پایان این مذاکرات بیانیه‌ای مشترک صادر کردند که بی‌سابقه بود.

دور بعدی مذاکرات 7 نوامبر – 17 آبان، آغاز شد. روز بعد وزرای امور خارجه آمریکا، آلمان، روسیه، بریتانیا و فرانسه هم به طور غیر منتظره‌ای به مذاکرات پیوستند. جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا و محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران به مدت پنج ساعت با حضور اشتون با یکدیگرگفتگو کردند. این مذاکرات پس از سه روز گفتگوی فشرده بدون دست‌یابی به توافق پایان یافت. کری پس از پایان گفتگوها، گفت پیشرفته‌ای چشم‌گیری داشته‌اند و به نقطه مشترک نزدیک شده‌اند.

دور بعدی گفتگوها 20 نوامبر آغاز شد. پس از سه روز گفتگوی بی نتیجه وزاری امور خارجهٔ هر شش کشور در 23 نوامبر به مذاکرات پیوستندو نهایتا پس از روزها مذاکره فشرده در ساعت 3 بامداد روز یکشنبه ایران و 5+1 به توافقی دست یافتند و مذاکرات به پایان رسید. خبرگزاری آسوشییتد پرس یک روز پس از پایان این گفتگوها اعلام کرد ایران و آمریکا از مدت‌ها قبل‌(از دولت محمود احمدی‌نژاد) درگیر مذاکراتی مخفیانه بودند که از متحدین آمریکا هم مخفی نگه داشته شده بود.

بخش مهم فعالیت دولت غیر از ابعاد رسانه‌ای و بسترسازی اجتماعی، تدارک دیدن روابط گسترده‌ای با آمریکا‌(اکثرا پنهان و برخی علنی) در راستای «تعامل با آمریکا» بود. عدم شفافیت، نامحرم دانستن مردم، مخفیانه بودن دیدارها و محتواهای آن‌ها مساله‌ای است که تا امروز «دلواپسی» جدی درباره آن وجود دارد.

شائبه‌هایی جدی وجود دارد که توافقات اساسی انجام گرفته باشد و تنها می‌خواهند در زمان طولانی‌تری از آن رونمایی کنند.

اما مسئولان اصلی تیم دولت بعد از انتشار خبر غیر رسمی، ضمن گفتن جملات چندپهلو، مواضع متناقض و… ابتدا سعی کردند، اصل وجود نامه‌نگاری را تایید نکنند.

اما امتیازات عمده‌ای که آمریکا و غرب در قبال این خوش خدمتی‌های بزرگ به حکومت اسلامی می‌پردازد؛ توسعه روز افزون نفوذ نظامی و سیاسی حکومت اسلامی ایران در عراق است. به عبارت دیگر، سپاه قدس حکومت اسلامی ایران و گروه‌های شبه‌نظامی شیعه عراقی در صفوف نیروی قدس، عملا نقش نیروی پیاده نظام عملیات هوایی آمریکا و متحدانش در عراق را ایفا می‌کنند.

اسناد و شواهد ثابت می‌دهند که سپاه قدس و حزب‌الله؛ همانند پیشمرگه‌های اقلیم کردستان عراق؛ به ارتش‌های خصوصی و به نیروی پیاده نظام آمریکا و ناتو در عراق تبدیل شده‌اند و با هماهنگی کامل حملات هوایی ناتو به پیشروی‌های خود در شهرها و ولایات عراق ادامه می‌دهند… و این موضوع تحقق همان استراتژی است که توسط هنری کیسنجر در آغاز حملات امریکا و ناتو به عراق و سوریه؛ طراحی و به سران آمریکا پیشنهاد شده بود. یعنی حملات هوایی از آمریکا و انگلیس و پیشروی و فتح سرزمین‌های سوخته از آن سپاه قدس و حزب‌الله و پیشمرگه‌ها!…

 

فهرست این دیدارهای مقامات ایرانی و آمریکایی، رفتارها و موج‌سازی‌های رسانه‌ای برای تابو‌شکنی از رابطه با حاکمیت آمریکا و ایران، این‌چنین جمع‌بندی کرد:

نامه اوباما به روحانی و پاسخ روحانی‌(مرداد 1392- نامه در اواخر شهریور 92 و هم‌زمان با حضور روحانی در آمریکا افشا شد)؛ سفر سلطان قابوس به تهران و ادعاهای مبنی بر آوردن پیام از آمریکا‌(3 شهریور 1392)؛ سفر فلتمن‌(معاون سابق وزارت امور خارجه آمریکا، سفیر سابق آمریکا در بیروت به تهران درباره موضوع سوریه‌(4 شهریور 92)؛ دیدار پنهانی عراقچی وزیر امور خارجه، با آمریکایی‌ها در مسقط‌(تابستان 92)؛ دیدار وزرای خارجه ایران و آمریکا در نیویورک‌(4 مهر 92)؛ تماس تلفنی روحانی با اوباما در نیویورک‌(5 مهر 92)؛ طرح لزوم پرواز مستقیم تهران-واشنگتن اکبر ترکان‌(مهر 92)؛ تلاش برای حذف شعار مرگ بر آمریکا‌(مهر 92)؛ اعتراض سیستماتیک به بیلبوردهای ضد آمریکایی‌(آبان 92)؛ دیدارهای محرمانه معاونان وزیر امور خارجه ایران با آمریکایی‌ها در مسقط که منجر به توافق‌نامه ژنو شد‌(مهر و آبان 92)؛ نامه‌ روحانی به اوباما – که خبر چندانی از آن منتشر نشده است‌(زمستان 92)؛ زمزمه‌ی بازگشایی سفارت آمریکا در ایران توسط مسئولین دولتی‌(بهمن 92)؛ دیدار وزرای خارجه ایران و آمریکا در کنفرانس مونیخ (بهمن 92)؛ فرود آمدن هواپیمای مسافربری آمریکایی در فرودگاه مهرآباد‌(فروردین 93)؛ انتشار خبر راه‌اندازی اتاق بازرگانی ایران و آمریکا‌(اردیبهشت 93)؛ مذاکرات رسمی دو جانبه ایران و آمریکا‌(خرداد 93)؛ اظهارات مستمر دولتی‌ها درباره دوستی با آمریکا و کنار گذاشتن کدورت‌ها و…

فهرست بلندبالای فوق تنها بخشی از اقدامات انجام شده از سوی حاکمیت آمریکا و ایران است که به رسانه‌ها درز پیدا کرده است. انتشار مقالات، گزارش‌ها، مصاحبه‌ها و سایر فعالیت‌های خاص رسانه‌های حامی دولت نیز در همین برهه گستردگی فراوانی داشته است. در حالی که بخش اعظم مذاکرات و بده و بستان‌های تاکنونی آن‌ها،، در پشت درهای بسته و بدون حضور رسانه‌ها و با مفخی‌کاری تمام از افکار عمومی صورت گرفته است.

در جمع‌‌بندی می‌توان تاکید کرد که مرور تجربه‌ رفتار سران حکومت اسلامی و آمریکا، نشان می‌دهد که استراتژی توافق سران هر دو حکومت با محدودیت‌هایی در هر دو کشور روبه‌رو هستند به خصوص احتمال دارد کنگره آمریکا که اکثریت کرسی‌هایش در دست جمهوری خواهان است، این توافق را رد کند. بنابراین اصلی‌ترین توافق ایران با آمریکا، در خفا صورت گرفته است. از این‌رو، هر دو دولت، همواره تلاش می‌کنند اصل وجود روابط و توافقات را پنهان کنند. و اتفاقا آمریکایی‌ها نیز علاقه‌ جدی دارند تا این توافقات را افشا نکنند. اما در همه موارد، مذاکرات پنهانی آمریکا و ایران به نوعی رسانه‌ای می‌شود. موضع هر دو دولت پس از افشای برخی روابط‌ نیز تلاش برای تکذیب اصل ماجرا با گرفتن مواضع مبهم، چندپهلو و متناقض است. پس از گسترده‌شدن ماجرای رسانه‌ای سعی می‌کنند تا با تایید تلویحی، روابط افشا شده را خیلی عادی نشان دهند. اما معمولا این رسانه‌های آمریکایی و غربی هستند که اشاره‌هایی به بخشی از روابط پنهانی آن‌ها می‌کنند. هر چند همین توافقات محرمانه‌ دوجانبه است که سند اصلی خروجی جلسات 5+1 می‌شود و مبنای عمل قرار می‌دهد.

 

در جمع‌بندی می‌توان تاکید کرد که برخلاف پذیرش قطعنامه خاتمه جنگ با عراق که نخستین رهبر جمهوری اسلامی، روح‌الله خمینی آن را آشکارا به «نوشیدن جام زهر» تشبیه کرده بود، جانشین او، علی خامنه‌ای تمام ابراز تبلیغاتی موجود را به کار گرفته تا چرخش و عقب‌نشینی از شعارها و برنامه‌های پیشین را به عنوان «نرمش قهرمانانه» و «ایستادگی در برابر زیاده‌خواهی‌ها» غرب جلوه دهد. به علاوه پس از پذیرش قطعنامه 598، خمینی بلافاصله فرمان کشتار زندانیان سیاسی را صادر کرد که در بهار و تابستان 1467، چندین هزار زندانی سیاسی را قتل‌عام کردند سئوال این است که اکنون خامنه‌ای چه طرحی برای سرکوب‌های هولناک جنبش‌هاس سیاسی – اجتماعی و مردم آزاده ایران دارد؟ دلیل این همه وحشی‌گری‌های حکومت اسلامی، با هدف پیش‌گیری و زهرچشم گرفتن از جامعه صورت می‌گیرد که کسی جرات اعتراض به خود راه ندهد. به ویژه راه انداختن اعدام‌های خیابانی و دست و پا بریدن افرادی که از سر نداری و ناچاری دست به دزدی زده‌اند. در حالی که دزدها کلان و میلیارد دلاری اموال عمومی مردم ایران، مانند بابک زنجانی‌ها و…، ظاهرا در «هتل اوین» و در تجملات زندگی می‌کنند.

حقیقت این است که در پس این توافق و این‌گونه تعهدات غرب مسائل دیگری نیز نهفته است. بدین ترتیب قرار است که تضمین داده شود تا دست حکومت اسلامی ایران، برای سرکوب‌های گسترده داخلی باز شود و خیال سران حکومت از سوی نهادهای بین‌المللی آسوده باشد. همان‌طور که در جریان کشتار تابستان 1367، حکومت اسلامی ایران با خیال آسوده هزاران نفر از زندانیان سیاسی را در زندان‌ها به جوخه اعدام سپرد و هیچ‌یک از دولت‌ها و نهادهای «مدافع حقوق بشر» هم سخنی نگفتند! از این‌رو، ضروری‌ست که شهروندان مترقی ایران، به ویژه جنبش‌های اجتماعی و در پیشاپیش همه جنبش کارگری ایران، خودشان را برای تحولات آتی جامعه‌مان آماده کنند و منتظر حوادث خود‌به‌خودی نباشند.

چرا که برای کارگران و محرومان جهان، فرقی نمی‌کند که کدام یک از ابرقدرت‌ها و حکومت‌ها، قدرت سرمایه‌داری و نظامی خود را توسعه می‌دهند به این دلیل جنبش‌های اجتماعی برابری‌طلب و در پیشاپیش همه، جنبش کارگر کمونیستی باید در تمام جهان به فکر بدیل طبقاتی و منافع طبقاتی خود باشد و برای جهانی بدون تبعیض و ستم، جنگ و خونریزی، شکنجه و اعدام، سانسور و اختناق، فقر و فلاکت اقتصادی مبارزه کند تا به جهانی بدون طبقه دست یابد. به عبارت دیگر، همان‌طور که نظام سرمایه‌داری‎ صرف‌نظر از نیروهای مدافع آن هم چون ملی، لیبرالی، مذهبی، فاشیستی، دولتی، غیردولتی و خصوصی، کلاسیک، امپریالیستی و غیره، همگی یک هدف را دنبال می‌کنند و آن هم اعمال ستم و تبعیض و استثمار بر نیروی کار‌(فیزیکی و فکری)، افزایش نرخ سود و انباشت سرمایه و پیش‌برد رقابت آزاد و انحصاری شرکت‌های بزرگ و چند ملیتی در میان سرمایه‌داران برای تامین هرچه بیش‌تر این انباشت است.

طبقه کارگر نیز به مثابه دشمن سیستم سرمایه‌داری، همواره مخالف هدف این سیستم بوده و مبارزه برای براندازی نظام طبقاتی متکی بر مالکیت خصوصی بر وسایل تولید و مبادله و استثمار و ستم و نهایتا ایجاد جهانی فارغ از استثمار انسان از انسان دنبال کرده است.

براساس جهان‌بینی سیستم سرمایه‌داری که فردگرایی و منافع خصوصی را اصل مقدس خود می‌داند و چند صد شرکت عمده و چند هزار سرمایه‌دار، اکثریت ساکنان کره زمین را زیر یوغ استثمار و ستم کشانده‌اند. در حالی که طبقه کارگر رهایی کل انسان‌های تحت استثمار و ظلم و ستم را در جهان بدون هیچ‌گونه مرزی و بدون توجه به ملیت، جنسیت، باورهای سیاسی و مذهبی، خواستاراست.

البته نهایتا حرف اول و آخر را مردم ایران با مبارزات و اعتصابات خود خواهند داد و مسیر تحولات آینده ایران را تعیین خواهند کرد. اما روشن است آن‌چه در معادلات آمریکا و اروپا و معاملات آن‌ها با حکومت اسلامی، به حساب نمی‌آید نیروی اکثریت قریب به اتفاق کارگران و محرومان جامعه ایران است. نیروی تعیین‌کننده‌ای  که عزم راسخ دارد تا این حکومت جنایت‌کار و تروریست را به زیر کشد.

 

پی‌نوشت‌ها:

1- جلد سوم کتاب «شصت سال صبوری و شکوری خاطرات دکتر ابراهیم یزدی، 111 روز در نوفل لوشاتو‌(14 مهر تا 12 بهمن 1357)» در دی ماه 1392 به صورت الکترونیک انتشار یافت.

2- هویدا، فریدون: سقوط‌ شاه، ترجمه‌ ح.ا. مهران، تهران، اطلاعات، 1374 ش، ص‌ 202. 

3- ناگفته‌های‌ انقلاب‌ در گفت‌وگو با دکتر صادق‌ طباطبایی: ماجرای‌ گوادلوپ‌ چه‌ بود»، ص 7.

4- اسکارت، آرمسترانگ، آمریکا و سقوط‌ شاه، ترجمه‌ خورشید، تهران، برهام، 1360 ش، ص 70.

5- سولیوان، ویلیام‌ و آنتونی‌ پارسونز: خاطرات‌ دو سفیر، ترجمه‌ محمود طلوعی، تهران، علم، 1357 ش، ص‌ 457.

6- یزدی، ابراهیم؛ همان، صص‌ 96-97.

7- ر.ک: نجاتی، غلامرضا، ص‌ 213.

8- همان، ص‌ 251-256.

9- مازندی، یوسف، ایران‌ ابرقدرت‌ قرن، به‌ کوشش‌ عبدالرضا هوشنگ‌ مهدوی، تهران، البرز، 1373 ش، ص‌ 657.

10- برژینسکی، زیبگنیف، ص 82.‌

11- سولیوان، ویلیام، ماموریت‌ در ایران، ترجمه‌ محمود مشرقی، تهران، هفته، 1361 ش، ص 141.

12- مازندی، یوسف؛ ص 657.‌

13- روبین، باری؛ همان، ص 176.

14- «ناگفته‌های‌ انقلاب‌ در گفت‌وگو با دکتر صادق‌ طباطبایی: ماجرای‌ گوادلوپ‌ چه‌ بود»، ص‌ 7.

15- غفاری، هادی، خاطرات‌ هادی‌ غفاری، تهران، حوزه‌ هنری‌ سازمان‌ تبلیغات‌ اسلامی، 1374 ش، ص‌ 343.

16- هایزر؛ ماموریت‌ مخفی‌ در ایران‌(خاطرات‌ ژنرال‌ هایزر)، ترجمه‌ محمد حسین‌ عادلی، تهران، مو‌سسه‌ خدمات‌ فرهنگی‌ رسا، 1365، ص‌ 210.

17- کریس امری در کتاب «روابط خارجی ایالات متحده و انقلاب ایران»، 2013.

18- کیهان 5 خرداد 58.

19- روزنامه آزادگان، 28 شهریور 1363.

20- ‌روزنامه جمهوری اسلامی، 6 فروردین 1359.

21- خاطرات آیت‌الله حسینعلی منتظری. چاپ دوم دی ماه 1379 ص 310.

22- روزنامه آیندگان، 7 اسفند 1357.

23- روزنامه «بامداد»، 20 مهر.

24- روزنامه «بامداد» 25 فروردین 59.

25- روزنامه «جمهوری اسلامی»، 66 اردیبهشت 59.

26- کیهان اول مهر 59.

27- اطلاعات 3 آبان 1361.

28- روزنامه اطلاعات 2 مهر 1362.

29- کیهان 9 مهر 62.

30- کیهان 4 تیرماه 64.

31- نشریه مجاهد، شماره 358، 11 مهر 1373.

32- کیهان 22 خرداد 64.

33- کیهان 26 شهریور 1365.

34- رادیو جمهوری اسلامی، اخبار ساعت 14، 27 تیرماه 67.

35- رادیو جمهوری اسلامی،  29 تیرماه 1367.

36- رادیو جمهوری اسلامی، 18 مرداد 1370.

37- کیهان 12 بهمن 1362.

38- رادیو جمهوری اسلامی، 15 مرداد 1367.

 

چهارشنبه هجدهم شهریور 1394 – نهم سپتامبر 2015

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.