رضا پرچیزاده
توضیحاتِ رضا پرچیزاده: اصلِ این مقاله یکی دو روز پیش به زبان انگلیسی در وبسایت ایرانیان منتشر شد. به محض انتشار، مقالهای که در آن با عباس خسروی فارسانی مصاحبه شده بود و در این مقاله موردِ ارجاعِ من قرار گرفته بود از روی نت حذف شد.
با این وجود، من قبلا از مقالهی مذکور عکس و پیدیاف تهیه کرده بودم، و در این مقالهی فارسی لینکِ پیدیاف را جایگزینِ لینکِ مقالهی آنلاین میکنم. علیرغمِ کاملا مستند بودنِ این مقاله، برخی وبسایتهای پُربیننده حاضر به انتشارِ این مقاله – چه به انگلیسی و چه به فارسی – نشدند. همهی اینها نشانگرِ وضعیتِ اسفناکِ آزادی بیان در برخی رسانههای خارج از کشورِ مرتبط با مسائلِ ایران است. زحمتِ ترجمهی فارسیِ مقاله را دوستان کشیدهاند، و موردِ تاییدِ من است. اصلِ مقاله به همتِ دوستِ عزیزم محمود دلخواسته در دو نوبت در بلاگِ ایشان در وبسایتِ ایرانیان و در وبلاگ شخصیشان (با توضیح و تصحیح) به انتشار رسید، که همینجا از ایشان فراوان سپاسگزاری میکنم. بدیهی است که مسئولیتِ محتوای مقاله کاملا با شخصِ من است.
آزادی بیان در ایران تقریبا وجود خارجی ندارد. بر اساس «شاخص آزادی مطبوعات درسال۲۰۱۳» که توسط «گزارشگران بدون مرز» منتشر شده، در میان ۱۷۹ کشوری که از نظر آزادی بیان یا نبود آن مورد ارزیابی قرار گرفتهاند، ایران جایگاه ۱۷۴ – ششم از آخر – را به خود اختصاص داده است. به همین دلیل است که «آژانس پناهندگان سازمان ملل متحد» ایران را «بزرگترین زندان روزنامهنگاران در خاورمیانه» دانستهاست.
در نبود آزادی بیان در ایران، قدرت در دستان جمهوری اسلامی و ماموران و کارگزاران آن تمرکز یافته که انحصار رسانهای سختی برقرار ساختهاند. به این ترتیب، آنان به دیگران اجازه نمیدهند که آزادانه دیدگاههای خود را در زمینه مسائل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، محیط زیستی و… بیان کنند. این مسائل و مشکلات به شکل گستردهای باعث ایجاد دولتی تکصدایی و متصلب در ایران شده است.
این شرایط، به نوبه خود، بسیاری از نویسندگان، روزنامهنگاران، منتقدان و مخالفان رژیم را مجبور ساخته تا آزادی بیان را در جایی دیگر و معمولا بهبهای سنگین جستجو کنند، که آنها را با مشکلات بسیار و حتی خطر از دست دادن جانشان مواجه ساخته است. در واقع، میتوان گفت تقریبا تمام تریبونهای همگانی که به نحوی از انحاء مخالف یا منتقد رژیم حاکم بر ایران هستند، در خارج از ایران، بویژه در اروپا و آمریکا پایهگذاری شدهاند.
در میان این تریبونها، وبسایتهای اشتراک لینک، با توجه به اینکه به کاربران امکان انتخاب محتوای وبسایت را میدهد – ویژگی «دموکراتیکی» که قطعا در جریان اصلی رسانهای ایران غایب است – بسیار محبوبیت دارند. یکی از موفقترین وبسایتها در این زمینه، «بالاترین» است. بر اساس صفحهویکیپدیایمعرفیاینوبسایت، «بالاترین یک وبسایت فارسیزبان اجتماعی و سیاسی اشتراک لینک است که در درجه نخست برای مخاطبان ایرانی طراحی شده است. بالاترین خودش اخبار تولید نمیکند، بلکه فضایی را فراهم میسازد تا کاربران بتوانند لینکهای خود را به انتخاب خودشان به این وبسایت ارسال کنند، و بر اساس تمایل یا اهمیت مورد نظرشان به لینکها رای دهند یا نظرات خود را منتشر سازند.»
هرچند «بالاترین» خیلی پیشتر تاسیس شده بود، اما درخشش آن پس از انتخابات تقلبآمیز ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ در ایران بود؛ که کاربرانِ مستقلِ آن، شهروندان و روزنامهنگارانی که کاربر این وبسایت بودند، میتوانستند اخبار خود را در آن به اشتراک بگذارند و برای تظاهرات علیه نتایج انتخابات اطلاعیه بدهند. با این وجود، به موازاتِ جذب نیروها و جلب توجه بسیار، «بالاترین» خود شروع به نشان دادن گرایشهای سرکوبگرانه کرد. در موجهایی از تصفیه، کاربران مشهور و معتبر (یا «آیدی»ها) ابتدا ازامکان ایجاد «موضوع داغ» محروم شدند و سپس حساب آنها توسط مدیریت سایت تعلیق گردید، و «بالاترین» عموما گرایشی محافظهکارانه در ارتباط با هر نوع محتوای اعتراضی و در مخالفت با جمهوری اسلامی در پیش گرفت.
به این ترتیب، این روزها لینکهایی با محتوای قابل توجه در مخالفت با یا در انتقاد از رژیم به سختی امکان دیده شدن در «بالاترین» را به دست میآورند؛ و اکنون حجم عظیمِ محتوای وبسایت به حمایت از گروه ویژهای از رژیم به نام «اصلاحطلبان» متمایل شده، کسانی که مدت مدیدی است با مهاجرت گسترده به کشورهای غربی، در رسانههای این کشورها نفوذ کردهاند. در واقع، گروه بزرگی از کاربران، نسبت به سانسور شدید و انتشار جهتدار محتوا به سود «اصلاحطلبان»، حتی از طریق نقض قوانین داخلی خود «بالاترین»، معترض هستند.
در نتیجه، بارها ادعا شده که «بالاترین»، هر چند از موسسات بینالمللی کمکهایی برای حمایت از آزادی بیان و دموکراسی دریافت میکند، و همچنین از خدماتگوگل، ظاهرا به منظور حمایت از خود در حملات سایبری توسط جمهوری اسلامی بهرهمند میشود، در واقعادامهدهندهی مواضعِ جمهوری اسلامی (یا حداقل بخشی از آن) است؛ یعنی همان موجودیت سیاسی که بالاترین درابتدا به خاطر مخالفت با آن به شهرت رسیده بود.
اخیرا یکی از کاربران قدیمی و از فعالان سیاسی شناختهشده به نام عباس خسروی فارسانی ادعاکرده که «بالاترین» اطلاعات کاربری او را فروخته یا به روشی در اختیار جمهوری اسلامی قرار داده است. او مدعی شده که این در واقع فعالیتهای او با هویت ناشناس در «بالاترین» بوده که باعث دستگیریاش توسط وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در سالهای پیش شده است.
خسروی که در آن زمان دانشجوی دوره دکتری رشته فلسفه غرب در دانشگاه اصفهان بود، وبلاگنویسی برجسته و فعالی سیاسی بود که به صورت ناشناس فعالیت میکرد و از آیدی غیرواقعی اما شناختهشده استفاده میکرد. او بعدا، در حالی که نزدیک بود حکم سنگینی در دادگاه دریافت کند، مجبور شد از ایران فرار کند، و از آن زمان در خارج از کشور به عنوان پناهنده سیاسی زندگی میکند. به گفته او، هنگامی که ماموران وزارت اطلاعات به خانهاش ریختند، حتی آیپی (پروتکل اینترنتی) او را با خودشان داشتند و همانجا آیپی را به او نشان دادند.
از آنجا که بالاترین تنها وبسایتی بود که – به خاطر ویژگی اجباری آن – به آیپی خسروی دسترسی داشت، و به نظر میرسد که برخی آیدیها که در آن زمان با او ارتباط داشتند و گرایشهای حمایتی شدیدی نسبت به جمهوری اسلامی داشتند امروز مسوولیتهای مدیریتی بالایی در «بالاترین» دارند، خسروی ادعا میکند که مطمئن است این «بالاترین» بوده که اطلاعات او را به وزارت اطلاعات داده، و حق مسلم اوست که در زمان مناسب و در یک دادگاه عادلانه علیه «بالاترین» اقامه دعوی کند.
ادعای خسروی اثبات شود یا نه، این تنها یکی از اتهامهای مستندی است که در مدتِ اخیر علیه «بالاترین» طرح شده که مدعی هستند این وبسایت در زمین جمهوری اسلامی فعالیت میکند؛ از جمله میتوان به اینها اشاره کرد:
- تحریم«بالاترین»توسطجمعیازکاربران
- معجزاتبالاترینی:آیانهادهایمدافعدموکراسیدرواشینگتن،ازروندتغییراتدربالاترینمطلعهستند؟
- سانسوردربالاترین: اینبارموضوعداغدربارهبخشفارسیصدایآمریکا
- امامیحیینژاد(یح)وحذف۷موضوعداغبخشفارسیصدایآمریکادر«بالاترین»
- جنبش “لینکمنکو؟” – یکداستانتخیلیولیجدی
- تسخیربالاترینبالینکهای 18+
- عکسهایجنیفرلوپزولیندسیلوهانمهمترندیامطالبخودنویس؟!
- اورولنبودیببینی – بالاترینو۱۹۸۴
- فتوایتحریمبالاترین
- بالاترین،ولینکهاییکهدیگر«داغ»نیستند
- پیشنهادبرایایجادوطراحیسایتیبهترازبالاترین
با این وجود، مدیریت «بالاترین»، گرچه مسوول تریبونی همگانی است که از کمکهای انسانی و حقوق بشری برای ترویج آزادی بیان و دموکراسی استفاده میکند، هیچوقت کوچکترین نشانهای از مسوولیتپذیری اجتماعی در پاسخ دادن به اتهامهایی که به صورت عمومی و رسمی نسبت به این وبسایت مطرح شده از خود نشان نداده است. در نتیجه، این نوشتار به این منظور انتشار مییابد تا هشداری باشد برای همه کسانی که در هر کجای جهان، بهویژه در ایران، نگران و دلمشغول آزادی بیان هستند؛ و همچنین نشان دهد که چگونه سرمایههایعمومی که برای اهداف خوب در نظر گرفته شدهاند، وقتی که نظارتی آگاهانه و مسوولانه بر مصرفِ آنها وجود نداشته باشد، میتوانند در جهت دستیابی به اهداف مشکوک و نامناسب مورد بهرهبرداری قرار گیرند.
*این مقاله در وبسایت ایرانیان
*این مقاله در وبلاگ دلخواسته