اسماعیل هوشیار
زندهکُشی و مُردهپرستی شیوه و سنت و اخلاق دیرینه جامعه ماست. توجه به بزرگان یا نخبگان جامعه هنگامی رخ میدهد که آنان مرده باشند. پی بردن به دلیل اینکه چرا ما اینگونه هستیم ، کار سختی نیست توجه به زندهها خرج و زحمت دارد ایجاد مسئولیت میکند. اما مرده پرستی و توجه به مردهها هیچیک از اینها را ندارد . یک مشت حرف مفت و تظاهر به ماتمسرایی و ننه من غریبم است که مسئولیتی ایجاد نمیکند جناب حضرت مرده انتظار و توقعی هم ندارد . توجه به زندهها موجب زحمت و زیان میشود ، اما توجه به مردهها موجب رحمت و منفعت . انسان دلالپیشه و فرصتطلب و منفعتگرای جامعه امروز ما همواره حساب سود و زیان را میکند .
به گزارش رسانه ها ، شش کارگردان سرشناس ایرانی کمپینی در حمایت از توافق هسته ای میان ایران با گروه پنج بعلاوه یک راه انداخته اند . عباس کیارستمی، اصغر فرهادی، مجید مجیدی، رخشان بنی اعتماد، رضا میرکریمی و محمد مهدی عسگرپور، کارگردانان معروف سینمای ایران با ایجاد سایتی در اینترنت و چاپ پوستری با عکس های خود ، همچنین در فیس بوک و توئیتر ، خواستار رسیدن به توافق هسته ای و حمایت مردم از این توافق شده اند . بر روی پوستر این کمپین نوشته شده که “هر توافقی بهتر از توافق نکردن است” و افزوده شده است که این مردم معمولی ایران هستند که از تحریم ها ضربه خورده اند نه برنامه هسته ای حکومت اسلامی ایران….
راستش ایمان را میفهمم ، ولی پرستش را نمیفهمم . کمپین علیه اعدام یا سنگسار را میفهمم ولی خرج کردن عناوین جهت عقد قرار داد برایم جذابیتی ندارد ! مثلا هیچ کمپینی از طرف هنرمندان در حمایت از جنبش عمومی مردم ایران در خرداد 1388 ندیدم . هیچ محکومیتی در وقایع کهریزک….آیین پرستش با ایمان فرق میکند . پرستش ، اعمالی جبری عبادی و الهیات متنوع ، که برای آرامش روحی تجویز شده است . البته همهٔ ادیان موجود بر سه اصل کلی توافق دارند :
۱- رابطه با خدا۲- تزکیه روح فردی ۳- پیوندهایی که روح را محدود به وجود میکند .
هدف از پرستش عبارت است از رهانیدن روح خود از بردگیها و بندگیها . یعنی جاهل و ابله روح خودش که جنبه مادی ندارد را با یک سمبل مادی میخواهد رها کند ! ایمان دارم که هر پایانی شروعی دیگر است . اما این ماهییت یک شکل مادی ندارد . ایمان ندارم که حتما باید یک امامی برای پرستش باشد ! ایمان به هر ماهییتی که شکلی نمادین و مادی داشته باشد ، همان خرافات و جهل مطلق است . اینکه فلان زندانی به فلان امام ایمان نیاورد و اعدام شد ، پس امامت و تقدس چیز بدی نیست فقط خوب و بد دارد….!! چوب همین جهالت وتفکر را 35 سال است خورده و میخوریم .
من ایمان دارم که درجغرافیای عراق زندانی به اسم زندان لیبرتی هست که 3000 زندانی دارد .مطابق گزارش زندانبان اصلی آن طی 10 سال گذشته هنوز و هر روز در محاصره آبی و پزشکی و باقی محاصرات متنوع قرار دارد و هی تلفات میدهد . ولی بعد از تلفات ، کامیونهای دسته گلهای زیبا برای بدرقه جنازه ها وارد میشود . گلهای تازه که از گلفروشی اروپا هم تازه ترند ، و یا با همان آبهای محاصره ایی رشد کرده اند ! یعنی کامیون گل جزو مقوله های محاصراتی نیست . پس میشود نتیجه گرفت که دولتهای مختلف عراقی چقدر لطیف و حساس هستند که همه الزامات را مختل میکنند به جز کامیونهای گل تازه و ارتباطات….! این روحیه لطیف را قبلا تاریخ تجربه کرده است جناب آقای هیتلر هم نوازنده بود و هم نقاش و لطافت از سرورویش میبارید و در همان حال با لطافت 6 میلیون نفر را سوزاند !
جنازه ها در هرموقعییتی و در زمان حیاتشان انبوهی خصائص مثبت هم داشته اند . ولی عادت ندارم که همین خصائص مثبت را بعد از مرگ پدیده ها پرستش کنم ! من ایمان دارم که این دوران سپری میشود و حکومت اسلامی وغرب یحتمل توافق میکنند ، اما این صحنه با تمام بازیکنانش بعد از توافق لایق هیچ پرستشی نیست ! من ایمان دارم که بقیه زندانیان لیبرتی از آن شرایط برزخی روزی و به هرشکلی بالاخره رها میشوند ، اما چنین روزی و جبری شایسته تقدیر و پرستش نیست !