جنبش ماه می ۱۹۶۸ فرانسه

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

پروفسور اورانوس افشار

جنبش دانشجویی بی تردید برای بسیاری از قعالین سیاسی و دانشجویی یادآور حوادث ماه می ۱۹۶۸ فرانسه است. وقایعی خاص که شاید از توصیفی کامل مبنی بر انقلاب ناموفق، شورش، نهضت و … برای آن باز بمانیم اما بدون شک تاثیر آن بر روند قرآیندهای اجتماعی غیرقابل انکار است. دانشجویان همواره نقش پیشرو در جنبشهای اجتماعی سطح جهان داشته اند. دهه ۶۰ میلادی نیز از این قاعده مستثنی نبود و در نزدیکترین واقعه، ۱۱ ماه پیش از جنبش قرانسه شاهد کشته شدن یک دانشجوی آلمانی در تظاهراتی همزمان با سفر شاه ایران به آلمان هستیم. نقش پیشرویی دانشجویان در جنبش فرانسه نیز مشهود است و اعتراضات از دانشگاه شروع شد.

جنبش دانشجویی-کارگری می ۶۸ متکثر بوده و ایدئولوژی خاصی نداشت اما گفتمان قالب بر آن چپ مارکسیستی و در واقع علیه امپریالیسم هم از نوع آمریکا و هم از نوع شوروی بوده است. ژنرال دوگل رئیس جمهور فرانسه سیاستمداری کاتولیک و محافظه‌کار بود و فضای حاکم بر فرانسه نیز رنگ و بوی یک توسعه‌گرایی آمرانه داشت. ریشه ی آن وقایع را می توان در اعتراض به توسعه آمرانه راستگراهای محافظه کار همراه با خشک‌اندیشی کلیسا، جنگ ویتنام، استعمار الجزایر، ناکارآمدی ایدئولوژیهای مختلف ازجمله استالینیسم در شوروی، تبعیض نژادی و جنسیتی، آغاز تدریجی شکاف طبقاتی و مشکلات افتصادی(که بعدها در دهه ۷۰ نمود بیشتری پیدا کرد)، دیوان سالاری و بوروکراسی اداری و … دانست. دانشگاهها و مدارس نیز وضع بهتری نداشتند بطوری که همچنان یونیفرم در دبیرستان‌های فرانسه اجباری بود. سیستم کهنه آموزشی همراه با گزینشهای سختگیرانه، فضای بسته سیاسی و پادگانی کردن دانشگاه، تفکیک جنسیتی و ایجاد محدودیت در روابط پسران و دختران از جمله فشارهای وارد بر دانشجویان بوده است که موجب آغاز اعتراضات در اواخر ماه آوریل در دانشگاه نانتری در حومه پاریس شد. با تعطیلی دانشگاه نانتری اعتراضات به دانشگاه سوربن کشیده شد. دانشگاهی که دو ماه قبل از آن ۸ دانشجو به کمیته انضباطی احضار شده و احتمال تعلیق تحصیلی آنها می رفت. با ورود پلیس به داخل دانشگاه سوربن و بازداشت دسته جمعی دانشجویان اعتراضات شدت بیشتری گرفت ازجمله مقاومت دانشجویان برای دفاع از محله کرتیه لاتین(محل اصلی خوابگاه دانشجویان). به تدریج با اضافه شدن کارگران و مردم اعتصابات عمومی در سرتاسر فرانسه شکل گرفت و بسیار ی از دانشگاهها، مدارس و کارخانجات توسط دانشجویان و کارگران تسخیر شد. این اعتراضات تا چند هفته ادامه پیدا کرد بطوریکه جمعیت برخی راهپیماییها به هشتصدهزار نفر رسید. در اواخر ماه می موافقت نامه ای میان نخست وزیر و رهبران اتحادیه های کارگری در مورد سطح دستمزدها، ساعات کاری و… به امضا رسید. رهبران احزاب سوسیالیست و کمونیست آمادگی خود را برای بدست آوردن قدرت اعلام کردند. سقوط دوگل حتمی به نظر می رسید. در سی ام ماه می در حالی که ترس از گسترش کمونیسم در فرانسه افزایش یافته و آینده دموکراسی در این کشور در ابهام بود، ژنرال دوگل سلاح مخفی خود که همان نفوذ کلامش بود را به کار گرفت و در نطقی ۴ دقیقه ای با مردم خسته از شورشهای پیاپی فرانسه سخن گفت و خود را پادشاه این کشور نامید. پس از آن فریاد «زنده باد فرانسه» همه جا شنیده می شد.

چند نکته: – ژنرال دوگل با انحلال مجلس، یک ماه پس از پایان اعتصابات انتخابات پارلمانی را برگزار و با فاطعیت به پیروزی رسید. یک سال بعد وی با «نه» مردم فرانسه در همه پرسی برای کسب اختیارات بیشتر مواجه شده و از سمت خود استعفا داد. – مارشال دوگل، قهرمان جنگ جهانی دوم، ناجی فرانسه از جنگ الجزایر و به نوعی «پدر» ملت فرانسه محسوب می شد اما در ماه می مردم فرانسه «قیومیت پدر» خود را هم برنتافتند. – درحالیکه در فرانسه انجمنها، احزاب و اتحادیه های غیر دولتی فراوانی وجود داشت اما یکی از اعتراضات مردم این کشور به عدم مشارکت بدنه ی اعضا انجمنها در تصمیم گیریها بوده و خواستار دموکراسی کامل در انجمنها و مشارکت بیشتر در اداره کشور بوده اند. – اعتراضات می ۶۸ موافق و مخالفانی میان روشنفکران داشت. ژان پل سارتر، میشل فوکو، بلانشو و لاکان ازجمله موافقین و آندره مالرو و ریمون آرون ازجمله مخالفین بودند. نگرانی اصلی هردو گروه «دموکراسی فرانسوی، اومانیسم و آزادی» بوده هرچند که روشهایشان متفاوت بوده است. – دانیل کوهن بندیت، یکی از رهبران دانشجویان معترض بعدها با چرخش کامل در افکارش و انتشار کتابش با عنوان «۶۸ را فرامش کن»! به مبارزه ی پارلمانتاریستی روی آورده و نماینده پارلمان اروپا شد. – در حالیکه در درگیریها و اعتراضات شدید ۴۰ روزه ی فرانسه چندهزار نفر مصدوم یا بازداشت شده و صدها اتومبیل خسارت دید اما تعداد کشته شدگان از هردوطرف بسیار کم بوده است. – عبارت پایانی بیانیه رهبران دانشجویی حوادث می ۱۹۶۸ معروف به بیانیه «نانتر»:

یک اقلیت روشنفکر اگر در سربازخانه ای که برایش فراهم ساخته اند محبوس بماند و دلخوش باشد، کاملًا بی تاثیر خواهد بود

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.