اکبر نوروزی
امروز رژیم جمهوری اسلامی و رسانههای رنگارنگ آن در داخل و خارج از کشور در ارتباط با نزدیکی با آمریکا و در واقع علنی شدن روابط جمهوری اسلامی با آمریکا یعنی همان قدرتی که در ۳۴ سال گذشته آن را “شیطان بزرگ” می نامیدند به توهم پراکنی و فریبکاری مشغولند. و این موضوعی است که باید مورد توجه همه نیرو های انقلابی قرار گرفته و در باره اش روشنگری شود. در این میان مسئله ای که باید خیلی زیاد رویش دقت شود این امر است که دستگاه حاکمه با تبلیغات آگاهانه و سازمان یافته از طریق رسانههای داخلی و خارجی در تلاش است تا مردم را متقاعد کند که با نزدیکی رژیم به قدرت های امپریالیستی و به ویژه امپریالیسم آمریکا مشکلات شان از بین خواهد رفت. مضحک بودن این ادعا به خصوص در آن جاست که چنین جلوه داده می شود که مثل اینکه در ۳۴ سال گذشته جمهوری اسلامی با امپریالیست ها و از جمله با آمریکا هیچ رابطه ای نداشته است. در این میان آن چه بسیار دردناک و تاسف انگیز است این امر است که حتی افرادی که ظاهرا منافعی در این میان ندارند فکر میکنند که اگر آمریکا و قدرت های امپریالیستی با رژیم ارتجاعی جمهوری اسلامی رابطه علنی داشته باشند مشکلات جامعه برطرف خواهد شد وحتی جامعه استبداد زده ما به جامعهای دموکراتیک ارتقا خواهد یافت!
جامعه دمکراتیک آن هم زیر سلطه جمهوری اسلامی ! رژیمی که از همان آغاز سرکار آمدنش تمام دستاوردهای دموکراتیک مبارزات تودهها را یکی پس از دیگری درهم کوبید و در جهت حفظ و تحکیم مناسبات سرمایهداری وابسته از حمله به کردستان و ترکمن صحرا و زندانی و اعدام کردن بهترین فرزندان خلق و اعدام و قتل عام آن ها ووو… نیز دریغ نکرد. نگاهی به کارنامه سراسرسرکوب و جنایت و سرسپردگی جمهوری اسلامی هر فرد آگاهی را متعجب می کند که چطور ممکن است این رویداد ها در مقابل چشم مردم ما رخ داده باشد اما باز هم کسی دچار این توهم شود که در زیر سلطه رژیم سرکوبگر جمهوری اسلامی هم امکان حل مشکلات معیشتی مردم و تحقق “حقوق شهروندی” وجود دارد !
کسانی که خیال می کنند که جمهوری اسلامی تازه امروز به فکر رابطه با آمریکا و امپریالیست های هم پیمانش افتاده فراموش کرده اند که از بدو بوجود آمدن رژیم جمهوری اسلامی تا امروز این رژیم چه بطور آشکار و چه غیر آشکار هم با امپریالیست ها رابطه داشته و هم مجدانه سیاست های آن ها را در ایران و منطقه پیش برده است. و در تمام این سال ها کوشیده تا ضمن تحکیم نظام سرمایهداری وابسته و کمک به انحصارات امپریالیستی از هیچ کمکی به آن ها کوتاهی نکند. البته روشن است که به دلیل شرایط روی کار آمدن جمهوری اسلامی که وظیفه سرکوب انقلابی بزرگ را در مقابلش قرار داده بود این کمک ها در حالی پیش می رفت که رهبران رژیم جهت فریب مردم بر علیه امپریالیسم و آمریکا شعار می دادند. و در این فریب کاری تا آن جا پیش رفتند که توسط دانشجویان خط امام به اشغال سفارت آمریکا مبادرت نمودند تا با استفاده از احساسات ضدامپریالیستی تودهها بتواند تمام سیاست های اقتصادی خود جهت حفظ و تحکیم سرمایهداری وابسته و به زنجیر کشیدن هر چه بیشتر مردم و سرکوب مبارزات آن ها را پیش ببرند. مضحکه ای که بعد ها روشن شد چه منافعی به دار و دسته های گوناگون آمریکا رساند. اتفاقا خیلی از قراردادهای اسارتبار اقتصادی و بلند مدت رژیم جمهوری اسلامی با کشورهای امپریالیستی در زمان همین هیاهو های دروغین ضد امپریالیستی امضاء شد، بطوری که تعدادی از شرکت های ورشکسته آلمان، انگلیسی و ژاپنی توانستند با این قراردادها نجات پیدا کنند. و زمانی که به بهانه این مضحکه (اشغال سفارت)، آمریکا سیاست تحریم را پیش گرفت در حالی که بر علیه آمریکا شعار می دادند ، کالاهای آمریکائی را غیرمستقیم از طریق کشورهای همسایه اما گران تر وارد کشور کردند. در هر صورت بررسی همه سیاست های ارتجاعی رژیم که هرکدام بحث جداگانه خود را میطلبد در این مطلب نمی گنجد اما لازم است تاکید کنم که روابط تنگاتنگ جمهوری اسلامی با آمریکا و قدرت های امپریالیستی امر تازه ای نیست و از بدو تولد این رژیم وجود داشته و تا زمان مرگش هم ادامه خواهد داشت ، چرا که این رژیم تا مغز استخوان وابسته به امپریالیسم می باشد. و هر کس فکر کند که با علنی شدن این روابط و مذاکره برای لغو تحریم های اعمال شده به بهانه پروژه ضد مردمی هسته ای، اوضاع مملکت در زیر سلطه جمهوری اسلامی خوب شده و مردم امکان نفس کشیدن پیدا می کنند هنوز نه شرایط کشور را شناخته و نه دشمنان مردم ما یعنی جمهوری اسلامی و اربابان امپریالیست اش را. و هنوز نمی داند که تمام دستگاه حاکمه و همه جناح های درونی اش از اصول گرا گرفته تا اصلاح طلب و تمام رسانههای داخل و خارج آن اساسا اصلی ترین وظیفه شان و وجه مشترک شان این است که نظام سرمایهداری وابسته به امپریالیسم حاکم را با چنگ و دندان حفاظت کنند. امری که الزامش تداوم فقر، گرسنگی، فلاکت، بیکاری، فحشاء و سرکوب و شکنجه و اعدام می باشد.
اما تجربه تاریخ گواهی دیگر دارد و آن این که در مقابل کارگران و زحمتکشان متحد ، هیچ نیرویی نتوانسته است آن ها را تا ابد در اسارت نگه دارد.
تجربه تاریخ ۳۵ سال اخیر همچنین گواهی می دهد که در چهارچوب سلطه جمهوری اسلامی و نظام سرمایه داری وابسته ، امکان رهائی و آزادی مردم وجود نداشته و تنها در بستر سرنگونی تمامیت این رژیم است که چنین چشم اندازی در مقابل مردم ما قرار می گیرد. و شک نباید کرد که این رژیم جنایتکار با هر جناح و دستهاش روزی به قدرت قهر انقلابی تودهها نابود خواهد شد و رهایی تودهها از ظلم و ستم طبقاتی که آرزوی هر کارگر ستمدیده می باشد سرانجام برآورده می گردد. وظیفه هر انسان آزادیخواه که دلش برای زحمتکشان می تپد کمک به تحقق شرایطی ست که این روز فرخنده را هر چه نزدیک تر سازد.
نابود باد رژیم وابسته به امپریالیسم جمهوری اسلامی
برقرار باد جمهوری دموکراتیک خلق به رهبری طبقه کارگر