maghsadi reza 01

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

maghsadi reza 01

maghsadi reza 01رضا مقصدی

 “هستی”، نمی بخشاید وُ ما-

باید نبخشیم.

در شادمانی های هستی

انسان ، حضوری، مست دارد.

باران، به جان ِعاشق اش باید ببارد.

آواز را در جان ِ او شوری ، شگرف ست.

وقتی درختش را بهاران ، می سُراید

وقتی که رختش ، بیقرار ِ آفتاب ست –

او را چه ترسی از شقاوت های برف ست .؟

همزادِ آتش های دیرین

همریشه ی آب است وُ خورشید.

در مهربانی های جاری

شادی ِ شور ِ زیستن را

در چشمهایش می توان دید.

باید زمین ، بر خود ببالد

دستی به دستِ این چنین ، سرمست دارد.

آن کیست اما؟

آن کیست می خواهد چنین ، مستی نباشد؟

آن کیست می خواهد که این زیباترین را –

از باغ ِ ما بردارد وُُ بر دار دارد. ؟

” هستی” ، نمی بخشاید وُ ما

باید نبخشیم-

آن دست ِ پستی را که با ما کار دارد.

 

 

کلن- ۱۰ اکتبر روزجهانی مبارزه با اعدام

 

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.