م.سحر
هرگز جهان خراب نبوده ست اینچنین
دین مایۀ عذاب نبوده ست اینچنین
هرگز بهشت مدعیان خدا به خاک
افسانه و سراب نبوده ست اینچنین !
قبیله
ما صد قبیله ساکن یک سرطویلهایم
تنگ است سرطویله که ما صد قبیلهایم !
هریک ولی میان گروه و قبیلهمان
در جلد خود خزیدهتر از کرم پیلهایم
یک روز جبرئیل امین باجناغ ماست
یک روز سر سپُردۀ رقص جمیلهایم
کوهیم بهر دعوی و کاهیم بهر باد
ثابت قدم ستاده و غلطان چو تیلهایم
پیوسته محو سایۀ اصحاب قدرتیم
همواره باد بُردۀ ارباب حیلهایم
با دست و پای و چشم و دل و گوش و هوش و رأی
دردا به دست ِ اهل شریعت وسیلهایم
م. سحر
۲۸/۸/۲۰۱۳
هرگز
هرگز جهان خراب نبوده ست اینچنین
دین مایۀ عذاب نبوده ست اینچنین
هرگز بهشت مدعیان خدا به خاک
افسانه و سراب نبوده ست اینچنین !
کشتار و قتل و غارت و بیداد و خشم و کین
تفسیر یک کتاب نبوده ست اینچنین
زیر لوای قدرت ، وجدان اهل دین
هرگز اسیر خواب نبوده ست اینچنین
آزردۀ عداوت و نادانی و فریب
انسان در اضطراب نبوده ست اینچنین
رؤیای باغ و ذوق بهار و فضای دشت
زیر پرِ غُراب نبوده ست اینچنین !
جغد آشیان نکرده و این خانه هیچگاه
ویران به منجلاب نبوده ست اینچنین
ای آتش فسرده که آواز شعله ات
آغوش آفتاب نبوده ست اینچنین
سر برکش از نهاد که روح زمانه را
! در دیدنت شتاب نبوده ست اینچنین
م.سحر
30/8/2013
نفرین
حقّا که رذل و پَست و بدی
درّنده تر ز دیو و ددی
قصابِ اهلِ سوریه ای
بشّار حافظ الاسدی !
همچون رفیقِ خامنه ای ت
مشمولِ لعنتِ ابدی
حیف از گلوله ای که چُنو
درخوردِ مالشِ نمدی
نفرین به زاد و رود تو باد
بر هر زمین و هر بلدی !
م.سحر
31/8/2013
برای حسین رونقی ملکی
برای حسین رونقی ملکی که در اسارت حکومت ملایان ، بیمار و چندین هفته است که در حال اعتصاب غدا و در خطر مرگ است و نیز برای مادر رنجدیده او که برای رساندن صدای دادخواهی فرزند بیش از ده روز است اعتصاب غذا کرده است
حسین رونقیام، بابکم به زندانم
اسیر مردم ناجنس و پَست و نادانم
مرا به گوشه زندان گناه دیگر نیست
جز آنکه بسته دل و جان به مِهر ایرانم
جوان عاشق و آزادهای که در زنجیر
به یاد شوکت ایران سرود میخوانم
بگو به دشمن بدخواه این وطن که زمن
مخواه تا ره ِ مهر و وفا بگردانم
مراست عهدی با میهنم که تا هستم
گسست راه نیابد بر عهد و پیمانم
م. سحر
30/8/2013