محسن دارائی
در اینکه انتخاب روحانی را میتوان حاصل تحریمها دانست هیچ شکی نیست چرا که تصمیم سازان نظام در بر آوردهای خود در اوضاع کنونی و وضعیت بحرانی کشور به رغم تحریمهای گوناگون سوپاپ اطمینانی بهتر از حسن روحانی را نمیتوانستند بر مسند کار بیاورند .اما از سوی دیگر با نگاهی به نام شخصیتها و مهمانان مراسم تحلیف حسن روحانی میتوان دریافت که هیچ شخصیت تراز اولی که بتواند در عرصه بین المللی تاثیر گذار باشد حضور ندارد از این رو نیز به نظر میرسد با وجود حسن روحانی برای تلطیف چهره بین المللی خود و کاهش تنشهای جاری کار دشواری پیش روی خود دارد.
پس اگر هدف روحانی آنچه که پیش تر گفته شد یعنی تعدیل سیاست خارجی نظام باشد باید در درجه اول کابینهای شناخته شده و کار کشته در اختیار خود داشته باشد، اما نباید فراموش کرد اعضای کابینه او با هر پیشینه ای، ابتدا باید از سدی چون علی خامنهای عبور کنند و تایید او را بر احراز پست خود گرفته باشند. ظریف که از سوی حسن روحانی به عنوان گزینه وزیر امور خارجه معرفی شده در دنیای سیاست بین المللی تا یک چهره تاثیر گذار و میانه رو یاد میشود و شاید توانایی این را داشته باشد که مسیر گفت و گوهای پرونده هستهای ایران را به سمتی که از تنشها کاسته شود سوق بدهد و یا تا حدودی رابطه با قدرتهای جهانی را با رایزنی بهبود بخشد، ولی با تمام این پیش فرضها باید بدانیم که هدف گذاری در این مسیر تا چه اندازه سران نظام و تصمیم گیران بیت رهبری را راضی میکند.
معرفی افرادی چون علی جنتی (وزارت ارشاد)،رحمانی فضلی (وزارت کشور)، پور محمدی (وزارت دادگستری) که بدون شک هیچ گاه نظر رای دهندگان به حسن روحانی را جلب نخواهد کرد، نشان میدهد که روحانی بر خلاف شعارهایش در تعدیل فضای پرتنش داخل، از افرادی سفارش شده در این پستهای کلیدی بهره خواهد برد.این در حالی است که دغدغه بسیاری از آنانی که به امید بهبود شرایط به پای صندوقهای رای رفتند، تغییر اوضاع داخل کشور از بعد فرهنگی و اجتماعی و حتی قضائی بوده است که اکنون با این نامهای نه چندان خوش نام رو به رو میگردند.
رئیس دولت که چارهای جز معامله با بیت رهبری و شخص رهبر برای تثبیت کابینه خود ندارد، به نظر میرسد بر آن است که با تکیه بر وزرای تأثیر گذار در عرصه سیاست خارجی و اقتصادی در داخل بتواند شرایط را در این رو از عرصه تغییر دهد.بر همین اساس گزینههای احتمالی در حوزه فرهنگ و امنیت داخلی را به عهده نهادهای قدرت واگذار کرده تا سهم خود را به آنان ادا کرده باشد..
اما سوال اینجاست که در نظام اقتدار گرای کنونی ببود وضعیت اقتصادی مردم که لازمه آن سرمایه گذاری خارجی و به دنبال آن تلطیف اوضاع امنیتی است، بدون فشارهای نهادهای امنیتی برای سرمایه گزاران حاصل خواهد داشت؟
اما بهتر است حالا که روحانی به ریاست دولت رسیده است،به وعدههای او قبل از انتخابات هم بازگردیم، وی در جایی از سخنرانیش در دانشگاه شریف عنوان کرد که نه تنها به دنبال رفع حصر موسوی و کروبی خواهد بود بلکه آزادی دیگر زندانیان سیاسی را پیگیری خواهد کرد.اکنون زمان آن است که کروبی به عنوان رئیس شورای عالی امنیت ملی که اتفاقا حصر سران جنبش سبز مصوبه همین شورا هم میباشد، به وعده خود جامه عمل بپوشاند و در این جهت گام بردارد.روحانی اکنون در ابتدای راه خود قرار گرفته و گذر زمان نشان خواهد داد که او تا چه حد در سر به زنگاههای پیش روی خود جانب مردم را خواهد گرفت و یا بله قربان گوی رهبر اقتدار گرای حکومت میشود!؟
گرچه ساختار حکومت و به خصوص بازوهای امنیتی_نظامی آن بعید است که راه را برای آنچه که مردم انتظار آن را دارند، پیش روی رئیس دولت هموار کنند.اما باید دانست که در انتخاب راه، هیچ کسی جز روحانی تأثیر گذار نخواهد بود..