مسعود نصرالهی پور
کمتر از سه هفته دیگربه خداحافظی احمدی نژاد ازپست ریاست جمهوری ومراسم تحلیف روحانی باقی مانده با صرف نظر از اینکه چقدر سیاستهای دولت احمدی نژاد باعث رشد تورم و زیان های جبران ناپذیر اقتصادی شده است جای بحث و تحلیل دیگری دارد و چون ماجرا مربوط به دولت گذشته می شود تحلیل آن را به وقت دیگری موکول می کنیم اما آنچه مهمتر نمود پیدا میکند مربوط به آینده است. نه آینده دور بلکه آینده نزدیک! به زودی درترکیب کابینه دولت روحانی مشخص می شود که تدابیر روحانی در کلام است یا در عمل ,دراینکه روحانی چقدر بتواند به وعده های پوشالی خود در زمینه های مختلف جامه عمل بپوشاند به عملکرد وی بستگی دارد.
در واقع رمز موفقیت روحانی همان کابینه او است. اگر این کابینه ناتوان، ناهماهنگ و از همه بدتر تحمیلی و به عبارت روشن تر فرمایشی باشد، انتظار برطرف کردن مشکلاتی که روحانی وعده آنها را داده به وضوح چیزی بیهوده ای خواهد بود.اگر مهمترین مشکلات کشور را درمرحله نخست روابط خارجی و درمرحله دوم اقتصاد داخلی بدانیم آشکاراست که ترکیب سیاست خارجی کابینه و در موازات آن تیم مذاکره کننده هسته ای و همچنین ترکیب اقتصادی دولت بسیار مد نظر خواهد بود .همان طور که واقف هستیم سیاست نظام در عرصه بین الملل ومهم تر از آن تیم مذاکره کننده هسته ای در عمل نمی تواند رایزنی ها را به تدریج از مذاکرات هسته ای خارج کند و از فرصت این جلسات برای رفع تحریم ها که ریشه حاد و طولانی دارد بهره گیرد.پر واضح است که به دلیل مشکلات ناشی از خیالبافیهای هشت ساله اخیر وسعت تصمیمات مخرب اقتصادی به حدی بوده است که به هر حال به نظر می رسد دولت روحانی با گذر زمان , از پی تورم سنگین، افزایش قیمتها و دلایل عمده دیگر توان پاسخ به اعتماد رای دهندگان را نداشته باشد که البته نباید مانع پیشبرد اهداف مهمتر شود. این دقیقاً همان پاشنه آشیل روحانی ست.
تصور بیماری را کنید که تمایل ندارد جراحی شود! توسط یک جراح ناوارد هم پیش از این جراحی شده است و اکنون باز باید به زیرتیغ جراحی و دردی تازه برود که نتیجه اش هم نامعلوم است.روحانی اگر قصد اعتدال به معنای واقعی (نه آنچه این روزها هر کسی مفسر آن شده است!) را داشته باشد ناخواسته با تندروها درگیر خواهد شد (قاعدتاً باید شده باشد!) زیرا در هشت ساله اخیر بسیاری از جریانهای تندرو که در دولت اصلاحات عملاً فرصت پیاده سازی اهداف خود را نداشتند مجال فراوانی برای عرض اندام خود یافتند و با هم اندیشی که بعضا شاهد آن بوده ایم و متاسفانه در بخشی از این موارد با ظاهر زمینه سازی ظهور و … این تندرویهای غیر عقلانی رخ داده است.
روحانی کار بسیار سختی پیش رو دارد. ایجاد یک کابینه برای رئیس جمهوری که جناحهای مختلف به دنبال سهم خواهی از آنند موضوع را برای او پیچیده تر خواهد کرد . صد البته جدای از اینکه روحانی چه کسانی را برگزیند باید از سد مجلس نیز بگذرد. اگرچه در همین ابتدای کار روحانی سعی کرده است فضای مجلس را برای کسب رای اعتماد به کابینه خود تلطیف کند بر همین اساس طی سخنانش در جلسه اخیر تلاش داشت تا بر مبنای همین رویکرد گام بردارد .با توجه به اینکه گزینه های پیش روی روحانی خیلی هم متنوع نیستند و عمدتا ترکیبی از مهره های کارگزاران در دوران سازندگی می باشند ، اگر روحانی به نیت تغییر بنیادی وارد عمل شود بدون شک وزرای وی حتی اگر مجلس عبور کنند در ساختار وزارتخانه های خود کاری از پیش نخواهند برد . این پیش فرض در بحث اقتصادی بسیار جدی تر است زیرا مولفه های فراوانی بر روی اقتصاد سنگین و مبتلا به رکود تورمی ایران موثر هستند که شاید اقتصاد رانتی آب کشیده ترین فاکتور آن باشد ! اما اینکه جریانهای سیاسی تا چه اندازه با خط فکری روحانی و تیم همراه او زاویه داشته باشند نیز حائز اهمیت است.شاید بتوان جریانهای کنار گذر روحانی را به سه دسته تقسیم کرد. دسته اول، جریانهایی که از سهم خواهی کاملاً نا امید هستند. تندروهای شناخته شده که اکنون مشغول خط و نشان کشیدن هستند. دسته دوم جریانهایی که به وضوح با روحانی هم جهت نبوده اند و نیستند اما اکنون به جهت منافع ملی و یا منافع خود، مصلحت را در آن می بینند که میل به واگرایی نکنند. دسته سوم نیز حامیانی هستند که در روی کار آوردن او نقش داشته اند. روحانی برای موفقیت در انتخاب کابینه خود بیشتر باید مراقب دسته اول باشد.جدای از بخشهای سیاست خارجی و اقتصادی که باید از همان اول بنای کار محکم گذاشته شود در مورادی مانند وزارت ارشاد که همواره مورد بحث بوده است نیز در صورت اضطرار روحانی میتواند به ترمیم کابینه خود در آینده نزدیک فکر کند. باید منتظر بود و دید که کابینه روحانی چگونه از آب در می آید. آن موقع دوباره در مورد دسته کلید روحانی میتوانم بنویسم.