امیر شمس
صحبت از فشارهای فراوان بر جامعه بهاییان در ایران در دوره های مختلف , همواره یک پای ثابت بحث و افشاگری فعالین حقوق بشری , کنشگران و روشن فکران بوده است , چراکه این قشرِ از همه نظر محرومِ داخل ایران از پس این فشارها و آزار و اذیت ها هیچگاه توان آن را نداشته که بر آن آید تا به احقاق حقوق از دست رفته خود بپردازد .
به راستی کدام انسان آزاده ای وجود دارد که دور از باورها و اعتقادات خود , چشم بر این همه جفای رفته بر بهاییان مظلوم , بسته و خاموش گشته باشد ؟
آنان که حتی یکبار نظری به اعلامیه جهانی حقوق بشر داشته اند و برحسب نگاه انسانی شان مفاد آن را در پی آنچه بر یهاییان ایران از سوی رژیم سراسر آپارتاید ولایت فقیه وارد می گردد , مقایسه کنند به خوبی می یابند که حقوق این قشر از جامعه ایران زمین تا چه حد نادیده گرفته و آنان تا کجای کار تحقیر و توهین می گردند ! به اندازه ای که حتی از ابتدایی ترین حقوق خود چه در زندگی شخصی و چه در زندگی اجتماعی به بهره اند .
پیروان بهایی در ایران اگرچه در دوران قاجار نیز مورد شماتت حاکمان آن زمان قرار می گرفته اند اما در زمان پهلوی می توان گفت تا حدود زیادی از زندگی و حقوق عادی خود برخوردار گشتند , با این وجود تاریک ترین دوره ظلم بر بهاییان با تثبیت جمهوری اسلامی و در ادامه حکومت ولایت مطلقه فقیه رنگی دیگر به خود می گیرد چراکه بر اساس مستندات موجود از منابع حقوق بشری مستقل , بسیاری از بهاییان در سالهای اولیه حکومت اسلامی , تنها به جرم بهایی بودن و نه فعالیتی بر ضد نظام , دستگیر و به دار آویخته شدند , سرگذشت شومی که تا چند سال پس از انقلاب اسلامی با وجود خفقان آن دوره ادامه داشت اما با گذشت زمان و نیاز حکومت به بازیافت چهره بین المللی مقبول تر به خصوص بعد از کشتار سال ۶۷ بسیاری از زندانیان سیاسی , اعدام بی چونه چرای بهاییان تبدیل به آزار و اذیت و هتک حرمت و بازداشت روزمره آنان گردید , روالی که از پس روی کار آمدن علی خامنه ای به عنوان رهبر حکومت , تا به امروز ادامه پیدا کرده ,
اما آنچه که در مقایسه با آن دوران سیاه اوایل انقلاب می توان بیان کرد نگاه جامعه جهانی و نهاد های حقوق بشری و حتی فعالین و کنشگران داخل ایران به موضوع جفای سیستماتیک بر بهاییان است که حتی محمد نوری زاد , مستند ساز و منتقد فعلی نظام داخل ایران را که از مسلمانان رادیکال سالهای دور انقلاب به حساب می آید را بر آن میدارد تا با بوسه ای بر پای پسر بچه ای چهار ساله ای که مادرو پدر بهایی اش در زندان به سر می برند از طرف روحانیت شیعه و عوامل حکومت از او و دیگر پیروان آیین بهایی طلب بخشش کند . البته ناگفته نماند علاوه بر این می توان از فیلم سازان دیگری که در آثار خود به موضوع بهاییان پرداخته اند , مانند محسن مخملباف و رضا علامه زاده یاد کرد که نظر مجامع بین المللی را به بهاییان ایران جلب کرده اند .
حکومت تبعیض گرای ولایت فقیه در این سالها تمام تلاش خود را داشته است که با تبلیغات گسترده از یک سو و تحت فشار گذاشتن بهاییان از سوی دیگر به نوعی از آنها در نظر دیگر اقشار جامعه انسان زدایی کند . حال با هتک حرمت , تحقیر و بازداشت آنان و یا هر عمل ضد حقوق بشری دیگر که اتفاقا ید طولایی در این زمینه دارد .
بهاییان در ایران همواره از حقوق اولیه ای چون تحصیل , کسب و کار و استخدام در مشاغل دولتی محروم بوده اند .ب هر صورت در شرایطی که یک شهروند بهایی تنها به دلیل باور و اعتقاداتش از سوی عوامل حکومت بازداشت و حبس و زندانی می گردد , شاید انتظار آنکه از حقوقی که پیش تر گفته شد برخوردار باشد انتظار بی جایی باشد !
با وجود فشار متداوم منابع حقوق بشری بین الملل و برخی دولت های غربی بر حکومت ایران جهت خودداری از آزار اذیت و آزادی زندانیان بهایی اما تا کنون نظام توتالیتر ولایت فقیه همچنان بر روند خود در این راه ادامه می دهد , جالب تر آنکه چند تن از چهره های شاخص بهایی محبوس در ایران به دلیل اینکه پس از بازداشت با واکنش مقامات امریکایی جهت آزادی آنان روبه رو شدند در روند محاکمه خود به جاسوسی برای این کشور متهم گشته و احکام سنگین حبس های بلند مدت از سوی دستگاه قضائی نظام برای آنان صادر گردید .
با نظر به این مطالب و رویکرد حکومت , به نظر نمی رسد تا زمانی که این نظام و ایدئولوژی آن در برابر بهاییان برقرار باشد تلطیفی از سوی تمامیت خواهان نسبت به آنچه بر بهاییان می گذرد ایجاد شود .
امیر شمس