نوال السعداوی – برگردانِ:مازیار بویری
زنانِ مصر در همهی انقلابهای مردمی در تاریخِ مصرِ قدیم و جدید حتا انقلابِ ژانویه ۲۰۱۱ شرکت کردهاند. بنا بر این زنان از لحاظِ اصولِ عدالت و آزادی و کرامتِ انسان مستحقِ حقوقِ خود هستند، نه بر اساسِ حمایت یا شهامت یا مردانهگی. هدفهای انقلاب سه چیز بود: آزادی، عدالت، کرامت. این کار میسر نیست مگر اینکه انسانها را از کودکی آموزش دهیم که عدالت و آزادی و کرامت را تمرین کنند. تا اینها در عقل و وجدانِ آگاه و ناآگاهِشان کاشته شود، تا اینکه جزیی از شخصیتِ انسانیِ او بشود. تا بتواند این کارها را بدونِ انتظارِ پاداش یا ترس از تنبیه انجام دهد. بدونِ تغییرِ قوانین، اصول، تربیت و ادبیاتی مبنی بر جدایی به سببِ دین و جنسیت و غیره ، آیا اینکار امکانپذیر است؟
پدر و مادرم بین پسر و دختر فرقی نمیگذاشتند مگر به خاطرِ رفتارِ درست و تحملِ مسؤلیت. در کارهای خانه و مدرسه از برادرم جلو بودم. در خانه از امتیازاتِ بیشتری از او برخوردار بودم. یک روز برادرم از تنها بیرون رفتنِ من جلوگیری کرد. خواست که به عنوانِ حمایت از من همراهاَم بیاید. من قبول نکردم و تصمیم گرفتم به تنهایی بیرون بروم. پدرم از من حمایت کرد و به برادرم گفت: خواهرت شجاع است و میتواند از خودش دفاع کند. پدر و مادرم به ما شجاعت در بحث و گفتوگو و انتقاد را یاد دادند. به ما میگفتند: اطاعت فضیلت نیست چون باعثِ ترس و کرنش میشود. دفاع از خود را یاد گرفتم و هر کس میخواست به من دستدرازی کند سر جایاش مینشاندم. در مدرسه و دانشکدهی پزشکی ورزش میکردم. حتا تا به امروز هم ورزش میکنم. عقل سالم در بدنِ سالم است.
اصل باید بر آموزش ِمساویِ دختران و پسران باشد. شجاعتِ ادبی و فکری از شجاعتِ جسمی جدا نیست. شجاعت از اعتماد به نفس بهوجود میآید و نفس شامل عقل و جسم است. شجاعت به آزادی و عدالت و کرامت منجر میشود. بدونِ شجاعت انقلاب به وجود نمیآید. دختری که از خودش دفاع میکند شجاع و با کرامت است. همینطور پسرانِ جوان یا مردان. قاضیِ شجاع و آزاده بر اساسِ عدالت حکم میکند و از زندان و کشتن نمیترسد.
به این سبب من از رییس جمهورِ مصر(رییسِ سابقِ محمد مرسی) میخواهم کلمهی حمایت از زنان و اقلیتهای دینی را از سخنرانیهایاش حذف کند. معنیِ حمایتِ بریتانیا از مصر بهجز تسلط و استفاده و اهانت معنی نداشت. حمایتِ مردان از زنان نیز بر همین اساس است. حمایتِ مسلمانان از اقلیتهای دینی (قبطیانِ مصر) هم همین معنی را میدهد. زنان و اقلیتهای دینی در مصر نیاز به حمایت ندارند، بلکه نیازمندِ قوانینِ جدید هستند. قوانین و اصول و تعلیم و تربیتِ جدید مبنی بر آزادی و عدالت و کرامت. خواهشمندم کلمهی( ولایت) » سرپرستی» و همچنین (سرپرستِ شمایم) را حذف کنید. چون والی( سرپرست) کارِ قانون گذار، قاضی و مجریِ قوانین را با هم انجام میدهد و ما این را در دولتِ جدیدِ مصرِ بعد از انقلاب نمیخواهیم.
شجاعتِ فکری به ما کمک میکند تا به آنچه میشنویم شک کنیم و اطاعت نکنیم بلکه در بارهاش بحث و گفتوگو کنیم و از راهِ گفتوگو و آزادیِ نقد در همهی امورِ علمی و سیاسی و عقیدتی و اخلاقی به حقایق برسیم.
رییس جمهور و هر سیاستمدارِ دیگر نباید از آیاتِ کتابهای مقدس ( قرآن و هر کتابِ دیگر) در سخنرانیاش استفاده کند. زیرا ایمانِ دینی با قدرتِ شک و نقد در تعارض است. یا به عبارتِ دیگر مانعِ گفت و گوی آزاد و بحثِ سیاسی و علمی و اجتماعی و اخلاقی میشود…
پیشنهاد میکنم که اساسِ آموزش در مصر به گونهای تغییر کند که مصریان از کودکی تمرین کنند تا با آزادی و شک تعقل کنند. بدونِ ترس از تنبیهِ معلمین و ترس از آتشِ جهنم آزادانه بحث و گفتوگو کنند. بنابراین باید به کودکان اصولِ انسانیِ والا، راستگویی، آزادی، کرامت و عدالت را بدون ربط دادن به دینِ معینی یاد داد. کودکان به ادیانِ مختلف تعلق دارند نباید بینِ آنها تبعیض قایل شد. این اولین درسِ شهروندیِ واقعی است.