کارگردان : آرمان نجم
آرمان نجم کارگردان فیلم ترور در برلین در مدرسه فیلم فرانسه تحصیلات سینمایی اش را تمام کرد . او بعداز اقامت در آلمان در شهر برلین با همکاری دوستانش کلوپ فیلمسازان ایرانی و اروپایی را تاسیس نمود.
جدیدترین کار آرمان نجم فیلم مستند جنایت در کافه میکونوس برلین (ترور در برلین) است . در این فیلم یکی از فعالان سیاسی (پرویز دسمالچی) که از حادثه ترور جان سالم بدر برد راوی ماجراست.
در این فیلم نقش خامنه ای و ولایتی و رفسنجانی در ترور فعالان سیاسی مطرح میشود.
{youtube width=”640″ height=”390″}KNc-rCLRBUw#!{/youtube}
سینمای آزاد :
سی و چهارسال از آغاز نظامی که یک آخوند مرتجع بنیانش گذاشت میگذرد. بعد ازاستقرار رژیم خمینی به تدریج ایرانیان از زادگاهشان رانده شدند و به کشور های دیگر پناه بردند. وقتی رهبر سینما را فاحشه خانه تصویر کرد و زنان بازیگر را فاحشه و آنگاه که مشخص شد جنایت سینما رکس آبادان وسوزاندن تماشاگران فیلم، کار آخوندها بوده برای خانواده سینما نه امنیت جانی بود ونه می توانستند بدون تظاهر به اسلامگرایی وتمکین به فرامین ارتجاعی آخوند ها در ایران حتا زندگی کنند. هر کس که امکانی یافت زادگاهش را ترک کرد و میزان سینماگرانی که تاب تحمل حکومتی که میخواست فرامینش را به شیوه ۱۴۰۰ سال پیش اعمال کند به تدریج افزایش یافت .
نخستین گرد هم آیی وسیع سینماگران در تبعید به دعوت حسین مهینی مدیر «جشنواره بین المللی سینمای تبعید سوئد» در یوتوبوری تشکیل شد.
این گرد هم آیی زمینه ای مناسب برای آشنا کردن فیلمسازان در تبعید با یکدیگر فراهم آورد.
نمی خواهم حوادث این سالها را بشکافم چه کسانی ماندند؟ چه کسانی رفتند؟ چه کسانی تا حد همراهی با باند های حکومتی سقوط کردند؟ وچه کسانی سخت ومقام ایستادند؟ وهنوز هم ایستاده اند.
خلاصه بگویم میزان کارهای تبعید کم نبوده است رقم دقیق را نداریم اما باید میزان کارهای تولید شده از مرز ۴۰۰ تا هم گذشته باشد. ولی میزان کارهای مستند که مستقیما جنایت های حکومت اسلامی. زندان ،شکنجه در زندان ها، ترور های خارج از ایران و… را مطرح کند متاسفانه محدود بوده است، ما بارها درباره این کارها گفته ایم ونوشته ایم. در آرشیو سینمای آزاد هم در دسترس است. من خود در یک کار پژوهشی که در گرد هم آیی سراسری زندانیان سیاسی در کلن هم ارائه دادم این کارها راتا حدی که وقت سخنرانی من اجازه میداد باز کردم وشکافتم.
یکی از جدیدترین کارهایی که جنایت ها وترورهای ج. اسلامی را نشانه می گیرد و روی جنایت میکونوس تمرکز می کند„ترور دربرلین“ کار آرمان نجم است و ما ضمن نمایش کپی کامل این فیلم با سازنده اش هم گفتگو کرده ایم.
„ترور دربرلین“ سندی است که بار دیگر ترورهای نظام به خصوص جنایت میکونوس را بیاد ذهن های فراموش کار می آورد.
دوربین آرمان تنها به مطرح کردن حادثه بسنده نمی کند بلکه تاثیر این جنایت بر نسل جوان وبازماندگان آن فاجعه را هم زنده می کند. «سالمه» دختر پرویز دستمالچی ( ازاین حادثه جان سالم بدر برد) و«سارا» دختر دهکردی ( در فاجعه میکونوس جانش را از دست داد) در کافه ای با هم ملاقات می کنند و از دیدگاه این دو دختر جوان تاثیر جنایت بر بازماندگان شکافته می شود.
از جهت دیگر نمایش این فیلم دراین شرایط در وب سایت ما این حسن را هم دارد که به آنها که خودشان را اپوزیسیون! مترقی! هم میدانند اما سنگ رفسنجانی ویا دیگر سران آلوده ی نظام را به سینه میزنند یادآوری می کند که علاوه بر رفسنجانی که فعلا کنارش گذاشته اند، دیگر سران که مستقیما در جنایت می کونوس دست داشته اند ومحکوم شده اند در افتضاحات امسال زیر عنوان انتخابات وارد گود شده اند، پادوی آقا برای چهار سال بعد می تواند یکی این از قاتلان باشد!
مصاحبه :
سینمای آزاد: فیلمهایی که در وب سایت سینمای آزاد نمایش میدهیم بعد از اینکه مدتی روی مونیتور میماند به آرشیو ویژه فیلم منتقل می شه وهمیشه در دسترس است.ما فقط به انتشار فیلم در وب سایت بسنده نمی کنیم بلکه سعی می کنیم فیلم را هم در حد توانمان معرفی کنیم .به عنوان نخستین سئوال از خودت بگو، کار سینما راچگونه آغاز کردی در چه کشوری سینما خواندی ؟
ج: من تحصیلات خودم را در فرانسه ابتدا در رشته تئاتر و دراماتورگی در دانشگاه تا مقطع فوق لیسانس به پایان بردم و پس از آن در مدرسه فیلم در رشته کارگردانی مدت سه سال به ادامه تحصیل پرداختم.
پس از آن کار خودم را با شرکتهای خصوصی برای تولید فیلمهایی در زمینه های مختلف آغاز کردم. و همزمان با تلویزیون رژیونال فرانسه برای ساختن فیلمای مستند و خبری ادامه دادم.
سینمای آزاد: خب حالا میرسیم به سوال دوم این فیلمها را به چه صورت تهیه میکنید و همکاران شما چه کسانی هستند ؟ و این فیلمها چه نمایش هایی داشته است؟
ج:شاید بتوان کارهای من را به دو بخش تقسیم کرد،کارهایی که من به عنوان فیلمساز در زمینه های مختلف در اروپا ساخته ام و کارهایی را که من در رابطه با ایران ساخته و تولید کرده ام.
من در سال ۲۰۰۴ با کمک تعدادی دیگر از دوستانم کلوپ سینمائی را در برلین به نام «کلوپ فیلم سازان ایرانی و اروپائی ( CIEF ) » با این شعار از گفته های پراکلیس فیلسوف و سیاستمدار یونانی تاسیس کردم.
”رمز خوشبختی آزادیست، رمز آزادی اما شجاعت است.” پراکلیس
هدف این کلوپ از یکسو تئوریزه کردن نظرات خودمان در باره فیلم و سینما بود،و از سوی دیگر مبارزه با سانسور حکومت اسلامی در داخل ایران و پشتیبانی از هنرمندانی که به پلورالیسم فرهنگی باور دارند و خواهان یک حکومت سکولار و دمکرات در ایران هستند. همچنین پشتیبانی از مبارزات زنان و جوانان ایران در تقابل با قوانین قرون وسطایی حکومت اسلامی.
از این رو ما فعالیتهای خودمان را برای افشای سیاستهای فرهنگی حکومت اسلامی از زاویه های مختلف آغاز کردیم .مسلمن بخشی از این فعالیتها به تولید و ساختن فیلمهایی اختصاص داشت که در خارج از کشور و در پشتیبانی از مبارزات مردم ایران، ویا در رابطه با نقص آشکار حقوق بشرساخته میشد. از سوی دیگر با آکسیونها و پرفورمنسهای متفاوت به افشاگری سیاستهای هنری و سینمایی رژیم و هنرمندانی که در داخل ایران با این حکومت تنگاتنگ کار میکردند و در خدمت آنها بودند پرداختیم.
حکومت اسلامی با پرداختن هزینه های بسیار و با کمک کشورهای اروپایی فیلمها و کارگردانهای مشخصی را در فستیوالهای مهم بین المللی برای پنهان کردن چهره قرون وسطایی خود و معرفی چهره مطلوبی از رژیم به افکارعمومی دنیا از طریق لابیهای رنگارنگ خود بزرگ وبرجسته میکرد.
این فیلمها پس از دریافت جوایز بین المللی و فروش،سود سرشاری را نیز نصیب مافیای فرهنگی حکومت اسلامی میکرد.اما همین فیلمها در داخل ایران اجازه نمایش دریافت نمیکرد. در داخل سرکوب و ترور وحشت حکمفرما بود و در خارج فیلمهایی با محتوای عارفانه و گهگاهی هم انتقادی، اما بسیار حساب شده و زیرکانه به نمایش گذاشته میشد.
اروپای مماشات گر و منفعت طلب گویا با سینمای جمهوی اسلامی، به یکباره چیزی را کشف کرده بود که بعد از اکتشاف سینمای لوئی لومیر, بزرگترین واقعه تاریخ سینما اتفاق افتاده است.
مدیران فستیوالهای بین المللی خود همرا ه با خبرنگاران محجبه خارجی برای انتخاب فیلم به ایران سفر میکردند و با هدایای بسیاردر بازگشت خود از فرهنگ والای اسلامی و مردم مسلمان ایران سخن ها میگفتند.
اما هنوز آشکار نشده است که در پشت پرده،حکومت اسلامی با دستی گشاده اسپونسور بسیاری از این فستیوالها بوده است.
این فیلم نیز یکی از فیلمهایی بود که من در چارچوب، «کلوپ فیلمسازان ایرانی و اروپایی» تهیه و کارگردانی کرده ام.
این فیلمها را بر اساس توان و امکانات محدودی که داریم برای فستیوالهای مختلف میفرستیم.بعضی از این فیلمها در فستیوالهای رسمی و بزرگ در کشورهای اروپایی و امریکا،به نمایش در آمده است.مسلمن دو فستیوال فیلمهای ایرانی یکی در سوئد (مدیر حسین مهینی) و دیگری در پاریس (مدیر جواد دادستان) ما را در نمایش این فیلمها یاری داده اند.
سینمای آزاد: شما هم در زمینه سینمای مستند کار کرده ای وهم قصه ای وهم مستند/ داستانی ، آیا بیشتر گرایش به کار در زمینه سینمای داستایی داری یا درهر دو زمینه دوست داری کار کنی؟
ج : آشنائی من با فیلم تقریبن همزمان با آشنائی پدیده موئلف در سینما و موج نو در فرانسه بوده است. از اینرو من همیشه برای رهایی از دغدغه های فکری خودم در زمینه های متفاوت خواسته ام فیلم بسازم. تبعیض واگزنوفوبی از مواردی هستند که مرا آسوده نمیگذارند. هرچه تا به امروز ساخته ام در این حوزه بوده است. اما کار در زمینه سینمای داستانی برایم جذابیت خاصی دارد. بینهایت سینمای تجربی را دوست دارم. از حکومت اسلامی هم منجمله به خاطر اینکه نگذاشت در سرزمینم و با مردم آن دیار آزادانه فیلم بسازم بی نهایت متنفرم.
سینمای آزاد: یک سوال هم دارم که ممکن است سئوال دیگران هم باشد. چرا بعد از گذشت سالها از ماجرای این جنایت نظام مسایل مرتبط با این جنایت را به فیلم برگرداندی؟ آیا این تصور در ذهن تو هم مثل بوده است که ما ذهن فراموش کاری داریم هر چند گاه یکبار باید جنایت های آخوند ها رابه یادمان آورد؟ همین امسال هم در جریان خیمه شب باری نظام می بینیم چطور جمع وسیعی باز به رفسنجانی دخیل بسته اند. اصلا وانگار یادشان رفت که یکی از محکومین دادگاه جنایت میکونوس همین آخوند دزد و قاتل وفاسد است. در فیلم شما هم به صراحت محکومیت رفسنحانی در دادگاه مطرح می شود. نمایش مجدد این فیلم ودر جریان خیمه شب بازی زیرعنوان انتخابات شاید عده ای فراموش کار را از خواب بیدار کند.
ج :دقیقن همینطور است، من این را بار ها در مصاحبه های خودم گفته ام که ما ایرانیها حافظه تاریخی ضعیفی داریم و همه چیز را زود فراموش میکنیم. آخوندها به این مسئله واقف هستند و از آن سوء استفاده میکنند .
در آلمان، همین کشوری که ما زندگی میکنیم، به هنگام جنگ جهانی دوم وقایع وحشتناکی توسط نازی ها اعمال شد. با وجود اینکه بیش از نیم قرن از این فاجعه تاریخی میگذرد اما تقریبن هر شب فیلم مستندی در تلویزیون در این باره میبینید . تکرار و بازگو کردن وقایع، تنها راهی است که آنها بدست فراموشی سپرده نشوند.این مهم به باور من یکی از وظائف روشنفکران است تا وجدان تاریخی مردم را زنده نگاه دارند.
در رابطه با سیرک انتخابات حکومت اسلامی باید برای همه روشن شده باشد که در حکومت نازیها هم هیچ تفاوتی میان هیتلر و گورینگ و گوبلز و هس وجود نداشت و تنها سرنگونی رژیم آنها اینده روشنی را برای مردم المان رقم زد.
سینمای آزاد: فیلمسازی در شرایط تبعید مشکلات بسیار داردکه در این گفتگو فرصت شکافتن این مشکلات نیست وما در مطالب بسیار ومصاحبه ها به این مشکلات اشاره داشته ایم .خوب فیلم سازی در مورد مسایلی که مربوط به ترورهای ج. اسلامی در خارج می شود مشکل مضاعف دارد. ما خوشحالیم که تو با موانع جنگیدی وسرانجام یک کار مهم وموثربه خصوص در این شرایط را به انجام رساندی . در آخرین سئوالم اگر مایلی در این موارد به خصوص کمبود های مادی و مشکلات تهیه این فیلم کمی صحبت کنی.
ج :اجازه بدهید خیلی کوتاه به این پرسش شما در مورد مشکلات و موانع مادی و معنوی،برای ساختن فیلم پاسخ دهم.امروز که با اندکی فاصله به این بخش از فیلم هایم نگاه میکنم ،ساختن انها را چیزی شبیه معجزه ارزیابی میکنم.
سینمای آزاد: ما ضمن سپاس از انجام این گفتگواز همراهیت برای پخش فیلمت در وب سایت سینمای آزاد نیز سپاسگذاریم .
ج :من با کمال میل در خواست شما را مبنی برپخش فیلم در وب سایت سینمای ازاد پذیرفتم.زیرا برای مبارزه فرهنگی و اجتماعی شما در این سه دهه در تبعید،احترام و ارزش بیشماری قائل هستمو برای شما و سرزمینمان روزهای خوبی را آرزو میکنم.