akbar seif 02

انتخابات ریاست جمهوری اسلامی،سناریوهای جناح های وفاداربه نظام ،تغییردرآرایش نیروهای حاکم

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

akbar seif 02

akbar seif 02اکبر سیف

درآستانه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ۹۲،نظام دینی حاکم بایکی ازپرچالش ترین دوره های حیاتش مواجه گردیده است.همگام با رشد فزاینده مشکلات داخلی وخارجی،رقابت وتشتت درمیان جناح های درقدرت ونیروهای وفاداربه نظام روبه شدت گذاشته است.اراده واحدی درسطح مقامات رژیم،درپاسخ به مسائل، وجود ندارد. ولی فقیه به همراه متحدین قدرت طلب وفاسد و بله قربان گوی پیرامونش، درچنبره مشکلات و تشتت ها و رقابت ها گرفتار آمده اند.

درمقابله بااین وضعیت،سناریوهای مختلفی درمیان دست اندرکاران نظام مطرح ودست به دست می چرخد.سیرتحولات،روی به بروزتغیراتی درآرایش نیروهای درقدرت دارد.بحث برسر چگونگی این تغییرات وهزینه آن برای نظام وولی فقیه است.درچنین اوضاعیست که نشانه ها یی هرچندضعیف ازتمایل به چرخشی جدید درسیاست ولی فقیه برای نجات نظام دینی حاکم ازبن بست های موجود رامی توان مشاهده کردکه ذیلا دربحث انتخابات بدان اشاره خواهد شد.

یکم،به نظرچنین می رسد که فضای یخ زده حاکم برانتخابات،به تدریج ودرمحدوده جناح بندی های درونی نظام وباند های حاکم ،روبه تغییرگذاشته است. دراین تغییر،ظاهراتهدیدات وایستادگی های تیم احمدی نژاد-مشائی در مقابل ولی فقیه ازیکسو واحتمال به نتیجه نسبی رسیدن چانه زنی های دربالا ودستیابی به تفاهمات پشت پرده میان نمایندگان اصلاح طلبان دینی وبیت رهبری ازسوی دیگر،بی تاثیرنبوده اند.جلوه های بیرونی این تغییر رامی توان درپیام نوروزی ولی فقیه مبنی برنیازوافرشرکت وسیع مردم درانتخابات واینکه همه گرایشات وفادار به جمهوری اسلامی میتوانند ومکلفند درانتخابات شرکت کنند ،مشاهده کرد.نشانه بعدی،انتشاربلافاصله بخش اول بیانیه انتخاباتی تهیه شده ازسوی مشاورین خاتمی بخصوص باتوجه به سکوت معنی داربیانیه نسبت به جنبش سبز،درپی دعوت مکررازاین سووآن سوی اصلاح طلبان ازوی برای اعلان کاندیداتوری، می باشد.درچنین فضایی است که عسگراولادی درادامه تلاش های قبلی اش،به صراحت اهمیت بازکردن قفل موسوی-کروبی رابه ولی فقیه، قبل ازبرگزاری انتخابات، گوشزدکرده است.

توجه به این جنب وجوش ها درمیان بالایی ها وبررسی آنها درفضای غبارآلودموجود،البته نکته ای است مهم ونقشی درخوردراتخاذ این یاآن تاکتیک درقبال انتخابات، ازسوی اپوزیسیون آزادیخواه ودموکرات ایران دارد.اما مهم ترازآن،توجه وتمرکز روی وضعیت پایینی ها،شرایط زندگی ومشغله ها وتنگنا ها ونیزروانشناسی وانتظارات اقشارمختلف مردم نسبت به ج-ا وطیف های وفاداربه نظام می باشد؛مهم،توجه روی جنبش متکثر سبز وتحولات آن درجریان سرکوبگری های مزدوران وابسته به ولی فقیه، وچگونگی برخورد گرایشات مختلف،اعم ازولی فقیه تااصلاح طلبان گردآمده حول خاتمی ونیز تیم مشایی-احمدی نژاد وحتی گرایشاتی درمیان اپوزیسیون،باآن است.آری،انتخابات جلوروی نظام رابایدازچنین منظری، درارتباط با جنبش سبز وبررسی قوت ها وضعف های آن نگریست.فراموش نباید کرد که جنبش سبزکه با رای من کو؟آغازشده بود، درروندی دشوار وتحت سرکوب خشن،باتکیه برنافرمانی مدنی وبااصرارصحیح برمبارزه مسالمت آمیز،درجاهایی به درستی به جمهوری ایرانی فراروئید.این جنبش می توانست درصورت وجود برنامه درست ورهبری مناسب ،به سرنوشتی متفاوت دست پیداکند.همگان می دانند که این جنبش اگرچه به دلیل سرکوب مزدوران ولی فقیه عقب نشسته است،اما زمینه های پیدایی آن،درجامعه موجود بوده وحتی باتوجه به بیلان فاجعه باررژیم درهمین چهارساله گذشته،نیرومند ترهم گشته است.این که این بغض فروخفته موجود دراعماق جامعه،چه زمانی وچگونه وحول کدام مطالبات بروز کند،نمی توان ازهم اکنون پیش بینی کرد.بغض اکثریت مردمی که زیرانواع واقسام فشارها وتبعیض هاکمرخم کرده اندوحداقل تا حال حاضر،باوجود همه دعوت ها،به دام تلاش های تبلیغاتی جناح بندی های درون نظام،برای گرم کردن تنور انتخابات نیفتاده اند وبا نگاهی معنی دار، بازی های انتخاباتی ودعواهای درونی نظام برای داشتن سهم بیشتری ازقدرت رامشاهده می کنند.نظربه این عوامل وغیردموکراتیک بودن این به اصطلاح انتخابات،و اینکه انتخابات باشرکت کدام جریانات؟،ازطریق حذف کدام نیروها ؟وتحت چه شرایطی وبه چه قصدی؟برگزارمی شود، بایدبه ارزیابی آن اقدام نمود.

دوم،نگاهی دوباره به سخنان ولی فقیه ونیز بخش اول بیانیه انتخاباتی اصلاح طلبان طرفدارخاتمی،نشان می دهد که رهبرج-ا باتوجه به تنگنا های بیشمارنظام وقرارگرفتن آن درچنبره ای فشار های داخلی وخارجی، رشد وگسترش نارضایتی درمیان مردم،به همراه آشکارشدن موج کم سابقه فساد وتشتت وتوطئه چینی درسطح بالاترین مقامات حکومتی،یعنی و ضعیتی که جامعه را درآستانه بروز انفجاراتی بمراتب فراگیرتر ورادیکالتراز جنبش سبزوگسست شیرازه امورقرارداده است،به سناریوی گرد آوری همه نیروها وگرایشات وفادار به میراث آقای خمینی ومعتقدبه نظام ج ا هم فکرمیکند.اوبه جلب همه نیروها، اعم ازاصلاح طلب وغیراصلاح طلب،که درپی تحولات جنبش سبز به بازخوانی وبازنگری انقلاب وتاریخ ج- ا اقدام کرده اند وبا وجود همه انتقادات اما به ج- ا وقانون اساسی آن معتقد ووفادارند، هم می اندیشد.اوباتاکید براینکه فقط یک رای داردودخالتی درانتخابات به نفع این یاآن نخواهدداشت،شاید می خواهد بگوید که برخلاف سال۸۸، قصد دخالت دردعواهای میان نیروهای وفاداربه نظام برسر تعیین سهم هریک ازقدرت راندارد، قاعده بازی«انتخابات» میان خودی ها راپذیرفته است،به نتیجه آن،هرچه که باشد،تن خواهدداد.والبته دیگران،بویژه مارگزیدگان انتخابات ۸۸هم،به این قول ها بدیده تردید می نگرند وتضمین های لازم راطلب می کنند.

درتفاهم بااین دعوت است که دربخش اول بیانیه انتخاباتی اصلاح طلبان،اولا به روال گذشته وفاداری خویش نسبت به رهبری خمینی درانقلاب ۵۷ واعتقاد به ج-ا وقانون اساسی آن را اعلام شده است.ثانیا،نسبت به جنبش سبز وبازداشت وحصر چهره های شاخص اصلاح طلب نظیر کروبی وموسوی،برخلاف گذشته که ازآن طرفداری می شد وشرط حضور درانتخابات را آزادی آنها وآزاد بودن انتخابات اعلام می گشت،این بارمتفاوت برخورد شده است؛یعنی اصلاح طلبان در قبال این همه سکوت نموده اند وبه عبارتی به خواست ولی فقیه درباره مرزبندی با«فتنه»تن داده اند؛خواست انتخابات آزاد رامطرح نکرده اند وبجای آن، ازبرگزاری انتخابات مناسب سخن گفته اند.بی دلیل نیست که برخلاف گذشته که گاه ازاصلاح قانون انتخابات وحذف نظارت استصوابی ونظایرآن حرف هایی میزدند،این باردراین موارد هم سکوت پیشه کرده اند.بیانیه انتخاباتی،دراین کادر است که انتقادات اصلاح طلبان رانسبت به بویژه دوره ۸ساله احمدی نژاد اعلام داشته اند وراهکار های مورد نظرخود رادرزمینه تحکیم بنیاد های نظام دینی تحت رهبری ولی فقیه ابرازنموده اند.

ازسوی دیگر،تا آنجا که به تیم احمدی-نژادمشایی برمی گردد،آنها نیزدرپی حملات نمایندگان ولی فقیه درباره آمادگی یرای قلع وقمع جریان انحرافی وحذف کاندیدای احتمالی اینان،به اشکال مختلف به دفاع برخاسته اند.از آن جمله باتهدید های مداوم به افشاگری وبگم-بگم،عزم خود رابرشرکت درانتخابات اعلام کردند وعوامفریبانه برانتخابات مدیریت نشده تاکید نموده وتهدیدکرده اند که درغیراین صورت، تامرحله عدم برگزاری انتخابات هم پیش می روند.اینان ضمن وارد شدن به کارزارتبلیغات انتخاباتی،باانداختن مشکلات به گردن جریانات مدافع ولی فقیه،باتکرار شعار «بهار»، با برافراشتن پرچم ایران وتکیه برناسیونالیسم وتاریخ قبل ازاسلام ،ازلحاظ «مسلکی» هم نگاهی متفاوت ازنگاه مسلط رادرزمینه مشروعیت بخشیدن به حکومت دینی مستقر زمزمه کرده اند؛یعنی به اشکال مختلف ودرفرصت های گوناگون گفته اند وحالی کرده اند که ظهور امام زمان نزدیک است،که کسانی ازمیان آنان به اولیاءالله تعلق دارند، مرتبط باامام زمان هستند، که با وجود این رابطه ترجیح با اعمال مدیریت ازسوی امام زمان است ونه نایب امام زمان!وبدین ترتیب در صدد تخطئه نقش ودکان روحانیت شیعه اصولی مسلک ودر راس آن ولی مطلقه فقیه برآمده اند.بنا براین مجموعه، ونیزکاربست شیوه های تعرضی وتوطئه گرانه ازسوی تیم احمدی-مشائی بود که خطرناکتر بودن اینان به نسبت اصلاح طلبان«فتنه گر» از سوی پیروان ولی فقیه مطرح گشت واصول گرایان رابه جنب وجوش تازه واداشت.

سوم،به نظرچنین می رسد که رهبر جمهوری اسلامی،برخلاف ادعایش درپیام نوروزی،اوضاع اقتصادی واجتماعی وسیاسی وفرهنگی جامعه رابه شدت نگران کننده وبیلان چهار سال گذشته ودولت انتصابی خود رابشدت منفی می بیند.اوبا این گمانه زنی ها آشناست که دریک انتخابات نیم بند به روال گذشته، احتمال پیش افتادن کاندیدای احمدی نژاد برکاندیدای اصول گرایان زیاد است!یادرصورت ورود خاتمی به دایره رقابت های درون نظام،احتمال پیش افتادن خاتمی بر کاندیدا های اصول گرا واحمدی نژاد،بیشترمطرح می شود!.چنین است که خودکامه حاکم،ازترس تضعیف بازهم بیشتر نظام ،همزمان باانتخابات ریاست جمهوری دراندیشه تغییرات دیگری هم می باشد.اگریک روی این تغییرات رامذاکره بادولت آمریکا،تلاش برای کاهش بحران هسته ای وبرداشته شدن تحریم های اقتصادی تشکیل می دهد روی دیگرآن،تغییرروش برخورد بانیروهای پیروخمینی ووفادار به نظام وقانون اساسی آن،می باشد.درچنین روندی نه تنهاتیم احمدی نژاد-مشائی جایگاه سابقش رااردست خواهدداد، بلکه اصول گرایان هم درجایگاهی ضعیف ترقرارخواهند گرفت؛به این دلیل ساده که باید جایی تازه برای اصلاح طلبان «زرد»و معتدل ومطیع نظام درساختارسیاسی قدرت تعبیه شود.

البته ناگفته پیداست که اجرای چنین سناریویی،هرگاه رهبرخودکامه نظام برتردید های خویش غلبه وبه این حد ازدرایت درتشخیص مصالح نظام نیزرسیده باشد،که همین حدازعقب نشینی هم مثبت بوده ودرحد خود گشایشی رادرسطح جامعه باعث می شود،با دشواری ها وموانع متعدد ی مواجه است.این موانع ازبیت رهبری آغاز شده ودرادامه به فرماندهان سپاه وبسیج ووزارت اطلاعات،به روحانیت جیره خوارجاخوش کرده درشورای نگهبان وقوه قضائیه ونهاد های ریزودرشت دیگر ودایناسورهایی نظیرجنتی ویزدی ومهدوی کنی،واساساهمه باند های مافیایی درقدرت، که به یمن «نظم موجود»وشیوه حکومتی تاکنونی به موقعیت ها وثروت های افسانه ای دست یافته اند،گسترش می یابد.چرا که همه اینها،هرگونه گشایشی دروضعیت وهرنوع دادن سهمی ازقدرت به اصلاح طلبان رامترادف بامحدود شدن نفوذ وکاهش امتیازات انحصاریشان می پندارند.به این موانع،باید مقاومت های تیم احمدی نژاد-مشائی ازیکسووبهره برداری های باندهاشمی رفسنجانی وسهم خواهی اورا نیزازسوی دیگراضافه کرد.چون هاشمی رفسنجانی که مدتهاست درحاشیه قدرت قرارگرفته است،پیشرفت احتمالی چنین سناریویی رادرراستای پیشرفت پروژه پیشنهادی مندرج درنامه سرگشاده اش به ولی فقیه درچهار سال پیش میداندوسهم خویش راطلب می کند.رفسنجانی،چه بخاطر مصالح نظام وچه بمنظوربیمه کردن خود وخانواده اش، برای شکل گیری مثلث جدید درقدرت حول خامنه ای-رفسنجانی-خاتمی تلاش خواهد کرد.اگرچه به نظرچنین می رسد که مشکل عمده ولی فقیه نه هراس ازتیم احمدی-نژاد مشائی ونه ترس ازباند هاشمی رفسنجانیست؛برای وی کنارزدن این دوچندان مشکل به نظرنمی رسد!مشکل او،درپیشبرد چنین سناریویی،علاوه برغلبه تردید ها وترس ازکاهش قدرت خود، عمدتا به مقاومت های موجود درجناح خودی، درمیان طیف اصول گرایان وبخصوص درسطح سپاه وبسیج ووزارت اطلاعات برمی گردد.

چهارم،رقابت ها درانتخابات ریاست جمهوری اسلامی ۹۲،در«دموکرات ترین حالت»میان اصول گرایان،دولتی ها وبخشی ازاصلاح طلبان خواهد بود.یعنی درصورت عبور کاندیدای تیم احمدی نژاد-مشائی ونیز کاندیدای اصلاح طلبان پشت کرده به جنبش سبزازفیلترشورای نگهبان ،انتخابی خواهدبود درمیان بخشی ازخودی های نظام ونه همه طرفداران نظام!چراکه جای جریاناتی نظیرجبهه مشارکت ومجاهدین انقلاب اسلامی ونیزنهضت آزادی وطیف نیروهای موسوم به ملی ومذهبی،که این آخری هاالبته بسته به اوضاع بین طرفداری ازنظام وخروج ازآن نوسان دارند،دراین مجموعه خالیست.حالت دیگر،حذف کاندیدا های اصلی معرفی شده ازسوی دولتی ها یااصلاح طلبان مطیع ولی فقیه ازسوی شورای نگهبان است. دراین صورت بازهم دایره خودی هاتنگ ترمی گردد.بنابراین سخن برسر به اصطلاح انتخاباتیست درمیان آن دسته ازخودی ترها، که باجنبش سبزمرزبندی دارند و ازقبل حق هرگونه اعتراض ودرصورت لزوم نافرمانی مدنی ای که تداعی کننده جریان«فتنه»میباشد را ازخود سلب کرده اند.

درباره شرایط برگزاری چنین انتخاباتی هم اظهرمن الشمس است که نه رنگی ازآزادی دارد ونه نشانه ای ازدموکراسی.اگرچه شاید ازنظر اصلاح طلبان گردآمده حول خاتمی،ونیزهمفکران وی دراپوزیسیون خارج کشور،«انتخاباتی مناسب» تعبیرگردد.شرکت کردن درچنین انتخاباتی وآن هم درصورت حضورکاندیدای اصلاح طلبان،اگربرای بخش هایی ازمردم رنجدیده ای که زیرفشارهای کمرشکن اقتصادی واجتماعی وسیاسی وفرهنگی کمرخم کرده ودرآستانه له شدن قراردارند وبه ناگزیر به انتخاب بین بد وبدترروی می آورند قابل فهم است،اما درمورد اپوزیسیون جمهوری اسلامی چنین نیست.شیوه های بغایت سرکوبگرانه وقرون وسطایی وحذفی رژیم،هیچ چاره ای جزعدم شرکت نیروهای مختلف اپوزیسیون طرفداراستقرارآزادی ودموکراسی وحقوق بشردرایران،نگذاشته ونمی گذارد.اینکه این عدم شرکت،باچه تاکتیک ها وروش های مشخص تری توام گردد مسئله ای است که می باید متناسب باپیشرفت تحولات درمدت باقیمانده ورایزنی میان گرایشات گوناگون اپوزیسیون،پاسخ مناسب یابد.

اکبر سیف ۲۰۱۳-۰۴-۰۱ برابر با ۱۲-۰۱-۱۳۹۱

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.