حسین شاهحسینی
یادبود سالمرگ دکتر محمد مصدق، گرامیداشت قانونگرایی است. او پیش از هر چیز دیگر، مرد قانون بود. در خانوادهای اشرافی رشد کرده بود اما خوی اشرافیگری نداشت و خود را فراتر از قانون نمیپنداشت. در دوران حیات سیاسیاش بر اجرای موازین قانونی پافشاری کرده و در تمام دوران وکالت مجلس یا نخستوزیری، «نعل به نعل» در پی اجرای قانون بود.
آنجایی که قانون را نارسا میدانست، به جای دورزدن قانون یا رفتار فراقانونی، برای اصلاح آن اقدام میکرد. به همین دلیل برای وکالت مجلس شورای ملی کاندیدا شد. اصرار دکتر مصدق در حدی بود که حتی زمانی که برای اولین بار به نمایندگی از مردم اصفهان به مجلس راه یافت، پس از آنکه متوجه شد سن وی کمتر از کف سن قانونی برای نمایندگی مجلس است – با وجود اصرار نمایندگان دیگر برای ماندن در مجلس- استعفا داد.
رهبر جریان ملی شدن صنعت نفت ایران حتی برای حمایت از مردم، شرط التزام به قانون را مراعات میکرد و در پاسخ به این سوال که چرا برای حمایت از مردم در مجلس نماند، میگفت: «نمیشود مردمی و قانونگرا بود اما قانون را محترم نشمرد.» احترام ویژهای که نخستوزیر پیشین ایران برای «قانون» قایل بود سبب شد، کار با دکتر مصدق برای بسیاری از افرادی که طی سالها با او همکار بودند، سخت شود. همان عدهای که به مرور از او بریدند و برخی در نهایت، به دشمنان حرکت ملی او و مردم ایران پیوستند. برجستهترین صفت دکتر مصدق پس از قانونگرایی، ملیگرایی بود. او قانون را ابزاری برای حکومت مردم بر خودشان و راهکاری برای برگزاری انتخابات با رعایت موازین قانونی میدانست تا نمایندگان واقعی مردم از این طریق، بر مصدر امور قرار گیرند.
اما ملیگرایی او محدود به اکثریت جامعه نمیشد. دولت دکتر مصدق برای گروههای اقلیتی که از پایگاه مردمی برخوردار بودند نیز ارزش و اعتبار قایل بود. محمد مصدق در دوران رهبری جنبش ملیشدن صنعت نفت، بر شانههای مردم تکیه داشت. مردم ایران، شخصیتی که پیش از آن ثابت کرده بود برای احقاق حقوق قانونی آنها از هیچ تلاشی فروگذار نمیکند را برای مبارزه با استعمار یاری کردند و حاضر به تنها گذاشتن او نشدند.
این نیروی مردم ایران بود که در کنار نقش دکتر مصدق، باعث عقبنشینی کشورهای غربی از دستاندازی به منافع ایران شد. جمع دو خصلت ملیگرایی و قانونگرایی، دولت او را دولتی قانونمدار ساخت. پس از تشکیل دولت، دکتر مصدق از احزاب همراهش در جریان مبارزه برای ملیساختن صنعت نفت، برای انتخابات مجلس شورای ملی حمایت نکرد و به عنوان نخستوزیر، همه گروههای فعال سیاسی اعم از چپ و ملی را یکسان میدید. این منش و روش، باعث شد حتی اغلب منتقدانش نیز در مقابل این عملکرد، لب به ستایش بگشایند. برای ایرانیان دکتر مصدق شاید تنها رهبر یک جنبش مقطعی برای ملی کردن صنعت نفت باشد اما او برای جهانیان نیز شناخته شده است. رهبری که برای پیروان گاندی، نهرو، جمال عبدالناصر و دیگر استقلالطلبان دنیا، قابل احترام است.