مهران ادیب
“…بمن گناهان زیادی نسبت داده اند ولی من خود می دانم که یک گناه بیشتر ندارم و آن این است که تسلیم تمایلات خارجیان نشده و دست آنان را از منابع ثروت ملی کوتاه کرده ام و در تمام مدت زمامداری خود از لحاظ سیاست داخلی و خارجی فقط یک هدف داشته ام و آن این بود که ملت ایران بر مقدرات خود مسلط شود و هیچ عاملی جز اراده ملت در تعیین سرنوشت مملکت دخالت نکند .”
دفاعیات دکتر مصدق در بیدادگاه نظامی
در چهاردهم اسفندماه یکهزار و سیصد و چهل و پنج خورشیدی دکتر محمد مصدق پیشوای بزرگ نهضت ملی و ضد استعماری ایران زمین ، زندگی را بدرود گفت و به جهان ابدیت پیوست . بزرگمردی از تبار سیاوش که راستی و درستی و آزادگی را سرمشق سیاست قرار داده و هیچ کاری رابدون آگاهی مردم انجام نمی داد و پیش ازهراقدامی ، نخست آنرا با ملت درمیان می نهاد و سپس اجرا می نمود .
در دورانی که سیاست پیشگان برای حفظ موقعیت و مقام خود ، گوش بفرمان استعمارگران شرق و غرب دوخته بودند تا اوامرشان را با جان و دل اجرا نمایند ، مصدق بزرگ با ملی کردن صنعت نفت در سراسر کشور ، به مبارزه ملت ایران سمت و سویی مدبرانه داد و با قطع دست استعمار کهنه بریتانیا از روی منابع اقتصادی ونهادهای سیاسی و فرهنگی و اقتصادی کشور ، ایران را به استقلال واقعی رساند و موجب گشت تا ملت های خاورمیانه و شمال آفریقا از مبارزات دلیرانه ملت ایران سرمشق گرفته و علیه استعمار و استبداد بپا خیزند .
مصدق بزرگ برخلاف سیاستمداران گذشته و کنونی جهان در حرف و عمل همواره راستی و درستی را در نظر گرفته و در مسیر منافع ملت گام برمیداشت و هر کاری را با همیاری و پشتیبانی مردم به انجام می رساند و همیشه خود را خادم و خدمتگزار ملت میدانست . او پیامبر آزادی و اخلاق ، دادگری و مهرورزی در دنیای سیاست بود . به درستی می توان مصدق و گاندی را دو ستاره درخشان آسمان خاورزمین نامید که تا جهان برجاست نام پاک این دو پیشوای بزرگ خاورزمین زینت بخش صفحه های تاریخ جهان خواهد بود دشمنان ایران زمین و خودکامگان و جیره خواران بیگانه ، همواره از نام مصدق در وحشت و هراس بوده و هستند و برای تیره نمودن نام این بزرگمرد تاریخ کشورمان ، هرزمان خفاشان فرومایه ای به پرواز درمی آیند تا نام پاکش را درآسمان تاریخ تیره نمایند ولی جز بی آبروئی چیزدیگری عایدشان نمی شود با این همه از رو نمی روند و باز به خباثت خود همچنان ادامه می دهند . عده ای مزدور بیگانه پرست این بزرگمرد تاریخ ایران زمین را به آنگلیس و جرثومه هائی او را به روسیه شوروی و خود فروختگانی هم او را به آمریکا نسبت می داده و می دهند و برخی نیز از واژه استخوان های پوسیده و یا او هم مسلم نبود استفاده می کنند که با این عمل خائنانه جز اینکه آبروی نداشته خود را بیش از پیش نزد ملت صبور ولی مبارز ایران می برند وجز رسوائی بیشتر ، چیزدیگری عایدشان نمی شود. مکتبی را که مصدق بزرگ بنا نهاد ، روشنی بخش راه نجات ملت ایران و همه ملت های در بند و اسیراستبداد واستعمار است. راه مصدق ، راهی است بسوی استقلال ، آزادی ، مردمسالاری ، دادگری ، مهرورزی و بازگشت به عظمت و بزرگی از دست رفته ایران زمین و همچنین ضمن برچیدن بساط دروغ و تزویر و بگیر و ببند و شکنجه و اعدام واز میان بردن فاصله طبقاتی از سرزمین ورجاوند مان ، تمام تیره های ایرانی با هر دین و آئین و مرام دراداره کشور بگونه یکسان و برابر، سهیم و شریک خواهند بود مهم ایرانی بودن است و بس . مصدق نه تابواست و نه بت بلکه مکتبی را که او بنا نهاد آئینه رستگاری است که در پیش روی ملت ایران قرارگرفته است .
هم میهن !
بر اثر سیاست های مخرب و ضد دادگری وآزادی نظام حاکم بر کشورمان ، روز به روز اوضاع سیاسی و اقتصادی کشور رو به وخامت میرود و زمامداران بجای اینکه بفکر نجات میهن خود باشند بفکر ملت های دیگر که در باطن دشمنان واقعی ایران زمین هستند ، بوده و از بیت المال ملت ایران به دیگران بذل و بخشش می کنند این در حالی است که فقر و فحشا و اعتیاد و بیکاری جامعه را در خود فرو برده است . به تازگی هم تصمیم گرفته اند که مالیات ها را افزایش دهند که با این عمل فشار بر اقشار کم درآمد بیشتر از پیش شده و دامنه فقر از این هم که هست افزون تر خواهد گردید . چه کسی باید به داد مردم بیگناه و تحت ظلم و ستم برسد ؟ دادرس کیست ؟ جز خودما. ما باید بهم نزدیک شویم اختلاف سلیقه هارا به دور بریزیم . ناجی کشورمان جز خود ما کس دیگری نمی تواند باشد در سایه اتحاد و همبستگی ملی هر مشگلی آسان می شود . بیخود نیست که دشمنان داخلی و خارجی از اتحاد و یک پارچگی ملت ایران سخت در وحشتند و هرکدام با اختلاف انداختن بین مردم از ایجاد همبستگی ملی به نحوی جلوگیری می کنند . ما نباید تماشاچی باشیم و بی تفاوت ناظر این همه دسیسه های اهریمنی گردیم . جوانان دلاور ، زنان شجاع ، کارگران زحمتکش ، کارمندان آزاده ، کشاورزان سخت کوش و عشایر سلحشور باید دست به دست هم داده و با تشکیل یک شورای مرکزی به جنگ متجاوزان ایران ویران کن رفت و با پیروی از مکتب مصدق بزرگ کشورمان را از سرا شیب سقوط رها سازیم . از شکست های نهضت مشروطه ، جنبش ملی کردن صنعت نفت و انقلاب بیست ودوبهمن بدرستی باید تجربه بیآموزیم و به خود امیدوار باشیم که در صورت وحدت و همبستگی ملی به پیروزی خواهیم رسید . آنهائی که چشم کمک به دولت های بیگانه دوخته اند که به یاری ملت ما برخیزند سخت در اشتباه بوده و هستند آنچه در این دوسه سده اخیر بر ملت رنجدیده ایران وارد آمده زیرسر دولت های خارجی بوده است البته فراموش نشود که حساب ملت های جهان از دولت هایشان جداست . این مائیم که با کمک هم مشکلاتمان را حل خواهیم کرد. لذا بخاطر داشته باشیم که:
کس نخارد پشت من جز نا خن انگشت من
سیزدهم اسفند ماه یکهزار وسیصد و نود ویک خورشیدی
مهران ادیب