شکوه میرزادگی
چندین سال است که کوشندگان فرهنگی، به تخریب های آثار تاریخی در سراسر ایران معترض اند، و مهمترین بوجودآورنده ی این ویرانی ها را سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، که زیر نظر مستقیم دولت کار می کند، می دانند. زیرا چه از نظر قوانین بین المللی و چه حتی از نظر قوانین واپس گرای جمهوری اسلامی، این سازمان حافظ رسمی این میراث است.
بر اساس همین قوانین کلیه ی سازمان های دولتی و غیر دولتی که بخواهند در محوطه یا در محدوده ی این میراث، به خصوص آن هایی که ثبت شده در فهرست میراث ملی یا جهانی اند، کار و فعالیتی داشته باشند موظف اند که این سازمان را در جریان بگذارند. اما این سازمان همیشه، و به خصوص پس از دولت احمدی نژاد، تنها حافظ میراث فرهنگی و تاریخی و غیر تاریخی شیعی بوده و بقیه میراث را به دست باد و باران و ویرانگران و چپاولگران سپرده، و در بسیاری موارد خود نیز همراه و همدست آن ها بوده است.
من در این جا می خواهم یکی دیگر از نمونه های روشن این همدستی را روبروی شما بگذارم.
اخیرا در واکنش به اعتراض هایی که از سوی کوشندگان حفظ میراث فرهنگی، و در ارتباط با تخریب میراث تاریخی اردکان که برای توسعه حسینه ها و مراکز مذهبی شیعی بوجود آمده، بهرام رضایی مدیر کل سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استان یزد مطالبی را در مقابل خبرنگاران بیان کرده که نه تنها ارتباط تنگاتنگ سازمان میراث فرهنگی را با ویرانگران میراث ملی تایید می کند، بلکه نشان می دهد که این سازمان به دست چه بی خردان و فرهنگ ستیزانی سپرده شده است.
ماجرا از آنجا شروع شد که حدود دو هفته ی پیش، نادر پیری،دبیر انجمن حامیان میراث کهن شهرستان اردکان(1) اعلام کرد که بافت های تاریخی اردکان در خطر نابودی قرار دارند. او در این گفت و گو که ابتدا در سایت ایسنا منتشر شد (و چند روز پس از انتشار هم ناپدید شد) توضیح داد که :«در بافت تاریخی اردکان علاوه بر وجود خانههای تاریخی با قدمتهای مختلف، حدود ۱۰۰ بنای ایلخانی وجود دارد که برخی افراد با نیتهای خاص، اما با زدن «انگ بیدینی» به مخالفان تخریب این خانهها، بهدنبال پیش بردن کارهای خود هستند»
به گفته این کوشنده ی میراث فرهنگی متولیان حسینیههای «بازار نو»،«علیاکبر شاهزاده»،«علیبیگ»،«هیأت امام رضا (ع)» و «کوشکنو» در این برنامه ریزی نقش اساسی دارند.
باید توجه داشت که تخریب های اساسی بافت تاریخی اردکان اگر چه از اواسط دهه هفتاد شروع شد اما سیر تحولی آن در دهه ی گذشته به طور سرسام آوری بالا رفته است. این تخریب ها یا به دلیل بی توجهی و بیشتر برای گسترش حسینه ها، تکیه ها و مراکز عزاداری عاشورا تاسوعا و روضه خوانی و یا برای جایگزین کردن سازه های تازه ی مذهبی با آثار فرهنگی یا تاریخی ایران بوده است. طبق آمارهای دولتی، اواخر دهه هفتاد، فقط در اردکان شش هیأت اسلامی وجود داشت که اکنون به بیش از 50 هیأت اسلامی ـ شیعی رسیده است. این هیئت ها با بودجه هایی که از سازمان اوقاف، سازمان مستضعفان، و دیگر سازمان های دولتی و غیر دولتی تامین می شود به اداره این نوع مراکز مشغولند و در عین حال مدام فعالیت های تخریبی خود را در بافت های تاریخی اردکان گسترش می دهند. و البته کسی جرات هیچ اعتراضی به این روند را ندارد.
کوشندگان میراث فرهنگی می گویند که: «اگر صدای اعتراضی از انجمنها یا دوستداران میراث فرهنگی دربارهی این تخریبها شنیده شود، ما را به بیدینی محکوم میکنند و میگویند مخالف امام حسین (ع) هستیم. متأسفانه به نام ائمهی اطهار بناهای تاریخی را تخریب میکنند و به هر فرد مخالفی، انگ بیدینی میزنند. البته برخی اعضای هیأت امنای این حسینیهها با تخریب بافتهای تاریخی مخالفاند، اما عدهای درست مقابل ما و موافق با این تخریبها هستند. آنها اعتقادی به میراث فرهنگی ندارند و ما را به کهنهپرستی محکوم میکنند.»
و اکنون مسئولین سازمان میراث فرهنگی به جای آن که اقدام مثبتی در این مورد انجام دهند، و یا حداقل چون بسیاری از موارد که خودشان را به بی خبری و ندیدن می زنند، سکوت کنند، واکنشی حیرت انگیز نشان داده اند.
بهرام رضایی مدیر کل میراث فرهنگی استان یزد، در گفتگوی اخیرش، (2) با خبرنگار ایسنا، که یک خبرگزاری رسمی دولتی است، ایتدا منکر بناهای دوره ی ایلخانی در اردکان شده و می گوید: « ممکن است قدمت شهر اردکان به دورهی ایلخانی و حتا آل مظفر برسد، ولی هیچ بنایی متعلق به این دوره اکنون در شهر اردکان وجود ندارد. بیشتر بناها و تکبناهای موجود در شهر اردکان به دورهی صفوی تعلق دارند. قدیمیترین خانهی ثبتشده در این شهر تاریخی به دورهی صفوی متعلق است. همچنین خانهای که در پشت حسینیهی «کوشکنو» در روزهای اخیر تخریب شد، الحاقات و دخل و تصرفهای زیادی داشت و فقط بخشهایی از آن دارای ارزش معماری و شاید متعلق به دورهی صفوی بود و دیگر بخشهای آن هیچ ارزشی نداشتند…..»(3)
ایشان سپس، گویی که در قرون وسطی زندگی می کند، می گوید: «حسینیهها و مراکز مذهبی بهدلیل اهمیت موضوعشان، همیشه در فضاهای معماری گسترده شدهاند. زمانی که مراکز مذهبی رونق میگیرند، باعث سرزندگی بیشتر در محیط اطرافشان میشوند؛ ولی اگر توسعهای در کار نباشد، عملا به مرور زمان مردم از آن محیط بیرون میروند و منطقه از رونق و حیات اجتماعی خالی میشود.»
رضایی با افتخار سابقه این نوع «توسعه» ها را به «دوران صدر اسلام» نسبت می دهد و سپس در ارتباط با تخریب بافت های تاریخی اخیر به وسیله ی این مراکز مذهبی، با بی خردی تمام می گوید که: «اگر هیأت امنای حسینیه «کوشکنو» از اداره کل میراث فرهنگیاستان یزد استعلام میکرد، بهطور قطع برای توسعهی متوازن حسینیه از نظرمالی و کارشناسی به آنها کمک میکردیم.»
به این ترتیب سازمان میراث فرهنگی و گردشگری جمهوری اسلامی و مسئولین فرهنگ ستیز آن، نه تنها هیچ مخالفت و مشکلی با ویرانگران آثار ملی و تاریخی ایرانزمین ندارند، بلکه اگر هدف از این ویرانگری ها ساختن سازه های تازه ی شیعی و یا گسترش دادن آن ها باشد سازمان میراث فرهنگی به آن ها جوایز نقدی و کارشناسی هم می دهد.
۲۴ فوریه ۲۰۱۳
_____
1ـ http://www.savepasargad.com/2013/2013-Feb/baft-tarikhi-ardakan.htm
3ـ برخی از بناهای تاریخی دوره ی ایلخانی که در اردکان قرار دارد و در فهرست میراث ملی ایران نیز به ثبت رسیده است :
مسجد جامع هفتادر، که در بخش عقدا، دهستان هفتادر، روستای هفتادر، محله سفلی واقع شده است
کاروانسرای سنگی انجیره، مجاورراه قدیمی یزد، ساغند و طبس
خانه قاضی جلال الدینی، بخش عقدا، دهستان هفتادر، روستای هفتادر، محله سفلی
خانه شیرین، بخش عقدا، دهستان هفتادر، روستای هفتادر، محله سفلی
خانه حاجی ابراهیم، بخش عقدا، دهستان هفتادر، روستای هفتادر، محله حاج آقا