مجید نفیسی
بی تو این برف ها آب می شوند
بی تو این بوته ها سبز می شوند
بی تو این قله ها فتح می شوند
بی تو این کوه، هرچند مُرده نیست
این تو هستی که در من زنده ای.
کاردَک من کجاست؟
باید این نقش را هرکجا برکِشَم
یا که این داغ را از دلم برکَنَم.
برف ها همچنان تازه اند
بوته ها در بُنِ خاک افسرده اند
قله ها در دل ابر خوابیده اند
بی تو این کوه هرگز زنده نیست.
کاردَک من کجاست؟
به نوشین
۲۹ اوت ۱۹۸۶