خلاء سیاسی برای راه رهایی ایران

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

غلامعلی بیگدلی

کوشش رژیم پادشاهی در ایران آن بود که جامعه یی غیر سیاسی به وجود آورد و هدف نهایی در شخصیت دادن به شخص اول مملکت! وجایگاه او خلاصه می شد. میان مردم ایران وحتی دانشگاهیان، نه تنها کمترین گفتگویی از دگرگونی وپیشرفت های دموکراسی، دیده و شنیده نمی شد، هرکس به جوّ خفقان حاکم ، کمترین انتقادی می کرد ، از همه ی فعالیت های اجتماعی برکنارمی شد، درچنین جامعه غیر سیاسی، و نبودن اندیشمندان آگاه، سقوط رژیم تسریع شد.

غم انگیز است ، که دیدیم ، در دوازدهم بهمن ماه سال پنجاه و هفت، هنگامی که اهریمن در فرودگاه مهر آباد فرود آمد، بسیاری از دانشگاه دیده ها، که از سیاست ونقش ویرانگر دینمداران آگاهی نداشتند، به پیشواز او شتافتند.

دست اندرکاران رژیم شاهی و کسانی که با چابلوسی و فرصت طلبی از نزدیکان شاه شده بودند، ماه ها پیش از خروج شاه از کشور متواری شدند، بسیاری از آنان، کمترین توانایی برای فراگیری دگرگونی ها و پیشرفت دموکراسی را ندارند، و در رویاهای خوش گذشته زندگی می کنند.

این گروه ها نه تنها درمبارزه با رژیم اسلامی کارساز نبوده و نیستند ، بلکه پیوسته با اندیشه یی به دور از خرد و بینش، به تفرقه افکنی در میان خود و مخالفین پرداخته و سد راه همبستگی میان مخالفین رژیم اسلامی می باشند.

همه خاندان شاهی، پیش از واژگونی تاج و تخت ، با پول های کلان، خود را به کشور های خارجی رساندند، حتی به یک نفر از آنان کمترین آسیبی نرسید، در حالی که ارتشیان و برخی از مسئولین حکومت گذشته که نتوانسته بودند خود را به سواحل عافیت برسانند، در برابر جوخه های اعدام رژیم اسلامی قرار گرفتند.

باز ماندگان خاندان شاهی، در مجموع میلیارد ها دلار از ایران خارج کردند، و کمک های مالی آمریکا و اعراب را بدون هیچ شرمی پذیرا شدند. این گروه، مردم را فراموش کرده، و به زندگی مجلل گذشته خود ادامه می دهند و مردم را به بازی های نمایشی و کودکانه آلترناتیو بازی! تولید منشور! و شمع گردانی! سر گرم کرده اند، بنابراین امیدی به آنان نمی توان بست.

امیدی به اصلاح طلبان دروغین ، جنبش های رنگ آمیزی شده! روزنامه نگاران سیاسی شده!، سیاسیون روزنامه نگار شده! و عوامل دست نشانده بیگانگان نیست. این گروه ها تاکنون مردم را به بیراهه کشانده اند.

اصولاً کسانی که خواهان حکومت های سلطنتی از هر نوع آن، و یا حکومت های ملی بازاری! یا ملی مذهبی! هستند، به هیچ روی با کوتاه کردن دست دکانداران دین از بنیاد های سیاسی کشورهم آوا نیستند و بنابراین در چارچوب دموکراسی خواهی نمی گنجند.

در سی و چهار سال گذشته، رژیم اسلامی برای پایندگی خود دست به ایجاد خلاء سیاسی زده است و در این راستا سالانه میلیاردها دلار هزینه می کند ، خلاء سیاسی این روزها ابعاد گسترده تری به خود گرفته است ، تا آن جا که ایادی رژیم یکه تاز صحنه اپوزیسیون شده اند و آشکارا به تفرقه افکنی دامن می زنند.

گسستن از بندهای حکومت اسلامی، هنگامی شدنی است ، که خلاء سیاسی که امروز جامعه ی ایرانی را به ویرانی کشیده است، از میان برداریم.

در سه سال گذشته، با فراز و فرود جنبش سبز در درون و برون از کشور، چهره راستین کسانی که سال ها بود به نام اپوزیسیون رژیم اسلامی در همه منافذ! اپوزیسیون و رسانه های همگانی نفوذ کرده بودند آشکار شد. با روشن شدن مرز بندی ها و جهت گیری ها در برخورد با کلیّت رژیم جمهوری اسلامی، اکنون می توان مخالفین راستین حکومت اسلامی را از مخالفین غیر واقعی و سازشکار تشخیص داد.

اکنون زمان آن فرا رسیده است که با بهره گیری از تجربیات بس تلخ و دردناک سی و سه سال گذشته، مخالفین راستین حکومت اسلامی بدورهم گرد آیند و شالوده یک اپوزیسیون؛ واقعی، جمهوری خواه، دموکرات، لائیک، درستکار، شفاف و توانمند را با بهره گیری از نخبگان، کارشناسان و میهن دوستان ایرانی که تاکنون در آلودگی های سیاسی سال های گذشته نقشی نداشته اند پی ریزی نمایند.

بهترین راه کار در برپایی چنین نیرویی، دوری جستن از دروغ و مردم فریبی، بهره گیری از همپرسی (دیالوگ) و خرد سامانده وبینش فزاینده است.

یکم دی ماه- بیست و یکم دسامبر ۲۰۱۲

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.