در روزهای ۷ تا ۹ دسامبر ۲۰۱۲، بنا به دعوت حزب دمکرات کردستان نشستی سه روزه با حضور دهها تن از نمایندگان احزاب، سازمانها، شخصیتها و صاحبنظران ایرانی بمنظور بحث و گفتگو حول محور همگرایی مخالفان جمهوری اسلامی و آیندهی سیاسی ایران در بروکسل برگزار گردید.
صرفنظر از روش تفکیک و کانالیزه کردن موضوعات مورد بررسی، مهمترین وجه تمایز این نشست اهمیت ویژهایی بود که به حضور احزاب و تشکلات بعنوان یکی از ارکان اساسی ساز و کار سیاسی و فرآیند دمکراتیک داده شده بود. البته حضور برجسته تعدادی از صاحبنظران و شخصیتهای مستقل نیز در راستای کارایی و پرباری نشست چشمگیر بود. از سوی دیگر، میزبانی و برگزارکردن نشستی جهت پرداختن به مسائل سیاسی مربوط به ایران در کلیت خود از طرف حزب دمکرات کردستان بعنوان حزبی که مبارزه برای حقوق کردها در ایران را در صدر اولویتهای مبارزاتی خود قرار داده است، میتواند یکی دیگر از زوایای قابل تامل این نشست باشد.
مطالب مورد بحث و گفتگو در جلسههای این نشست به دو محور اصلی چگونگی گذار از جمهوری اسلامی و نوع نظام سیاسی آینده در چارچوب ایران تقسیم شده بودند که هر کدام در پانلهای ویژه ارائه گردیده و مواضع و دیدگاههای شرکت کنندگان بصورت بحث آزاد جمع آوری شده، تلاش گردید بشکل پروژههای عملی تعریف شوند.
“چگونگی گذار از جمهوری اسلامی”
در محور اول که به “چگونگی گذار از جمهوری اسلامی” اختصاص داده شده بود، بنیاد گفتگو بر اعتقاد کلیه شرکت کنندگان نشست به ضرورت تبلور همسویی و همگرایی در مسیر خاتمه بخشیدن به نظام جمهوری اسلامی و فاصلهگیری با توهمات تغییر از درون رژیم و روشهای اصلاح طلبانه مقرر شده بود.
در ارتباط با نحوه دستیابی به این هدف، آمادگی بکار گیری کلیه شیوههای مشروع مبارزه اعم از مبارزه سیاسی، جنبش مدنی، انتخابات آزاد، و دفاع عملی در مقابل سرکوب مورد استناد قرار گرفته، همگان بر اهمیت یک مبارزه چند بعدی هماهنگ تاکید ورزیدند.
نظر به اینکه هیچ جنبشی بدون برخورداری از سازوکاری که آن را هدایت کرده و به صورت مشخص و عملی به آن سمت و سو بخشد موفق نخواهد شد و همچنین با در نظر گرفتن انسداد سیاسی و تشدید سرکوب در داخل کشور، نقش جریانات و کنشگران مخالف رژیم در خارج از کشور و کارآمدترین روشهای تاثیر گذاری و تاثیر پذیری میان جنبش در داخل و خارج کشور مورد ارزیابی قرار گرفت.
در این رابطه بر این نکته تاکید شد که مبارزه خارج از کشور تنها وقتی میتواند واقعا در پیشبرد مبارزه در داخل کشور ایفای مثمر ثمر باشد که در راستای متشکل و منسجم ساختن خود و کاستن از گسلها و گسستهایی که سالهاست از آن رنج میبرد، گامهای جدی بردارد. در این راستا بر ضرورت اعتمادسازی میان طیفهای گوناگون مخالف جمهوری اسلامی تاکید شد و گسترش دامنهی گفتگو میان نمایندگان گرایشات سیاسی با ذهنیت قبول و تحمل همدیگر در جهت تمرکز بر اشتراکات مبارزاتی و به اجرا در آوردن راهکارهای ابراز همبستگی متقابل در کلیه سطوح به عنوان مستلزمات امر اعتمادسازی قلمداد گردید.
شرکت کنندگان در نشست بر این باور بودند که برای دسترسی به حداقلی از سازوکار سیاسی مشترک و اتحاد نهادی اپوزیسیون، در مرحله اول میبایست گرایشات سیاسی همگونه را در چارچوب بلوکهای مربوطه منسجم ساخت و در عین حال برای برقراری گفتگو میان بلوکها و یافتن مبانی همکاری و همسویی آنها در مورد مسائلی که در این مرحله میتوانند متحدکننده باشند کوشش و رایزنی کرد.
همچنین علیالخصوص نقش و اهمیت رسانه هماهنگ در امر گفتمان سازی و همسویی برجسته گردیده و از ایجاد یک رسانهی فراگیر آزادیخواهان ایران و یا لااقل هماهنگ ساختن محتوی و پیام رسانههای متعلق به نیروهای اپوزیسیون صحبت بعمل آمد.
از جمله موارد دیگری که از طرف حاضران مورد اشاره قرار گرفت، ضرورت بازخوانی مفاهیم و واژگانی بود که از طرف بعضی مورد انکار قرار گرفته یا باعث دافعه و جدایی میان نیروها میگردد، در حالیکه دلیل بنیادی این مسئله بیشتر ریشه در عدم شناخت و یا استفاده نابجا از این مفاهیم دارد.
لزوم تاکید بر تبعیض و استفاده از ساز و کارهای لازم در راستای برجسته نمایی این مسئله بعنوان یکی دیگر از راههای مبارزه و گذار مورد بحث قرار گرفت.
“نوع نظام سیاسی آینده در چارچوب ایران”
محور دوم گفتگوهای نشست بروکسل به تشخیص و تفهیم اصول و ارزشهایی مختص شده بود که میبایست در ترسیم نظام سیاسی آلترناتیو جمهوری اسلامی مد نظر قرار گیرد. کمک به تفاهم و درک مشترک در این زمینه بدین علت حائز اهمیت تلقی شد که طیفهای مختلف درون جامعه تنها زمانی حداکثر پتانسیل مبارزاتی خویش را در اختیار جنبش آزادیخواهی همگانی میگذارند که چشمانداز واضح و امیدوارکنندهای از مابعد سرنگونی جمهوری اسلامی از زاویه حقوق و انتظارات خودشان پیش رو داشته باشند.
در این بخش، ابتدا بر اهمیت تعدیل نظری مفاهیم بنیادی که با آنها واقعیت انسانی و اجتماعی جامعه ایران قرائت میگردد، تاکید شد و شرکت کنندگان هر کدام از دیدگاه خویش و سازمان متبوعش تعریف و درکی که از مفاهیمی چون ملت، قوم، خلق، اقلیت، … الخ را دارند ارائه دادند.
سپس نوع نظام دمکراتیکی که بر اساس واقعیات تاریخی، فرهنگی و اجتماعی جامعهی ایران و خصلت ستم و تبعیضی که به آحاد مردم و گروههای مختلف درون این جامعه (ملیتها، زنان، …) روا داشته شده است، میتواند پاسخگوی انتظارات آنها باشد مورد بحث و مناظره قرار گرفت. در این رابطه، طرفداران نظامی فردبنیاد که تنها بر اساس حقوق شهروندی به دنبال یافتن راهکارهای رفع تبعیض باشد از یکسو و طرفداران نظامی که در کنار حقوق شهروندی حقوق گروههای درون جامعه را نیز پایهی خود قرار میدهد، در کمال صراحت و با منشی دمکراتیک از دیدگاههای خود دفاع کردند.
این جهت گیری در مورد گزینههای نهادی نظام آینده هم امتداد داشت. ضمن اتفاق کلیه شرکت کنندگان در باره ضرورت تقسیم قدرت و عدم تمرکز، در کنار کسانی که به فدرالیسم و انعکاس صریح هویتها در حوزه عمومی و حکومتی معتقد بودند، کسانی هم بر این باور بودند که خواستههای ملتها/قومیتهای ایران را میتوان با برداشتن گامهایی در زمینههای فرهنگی و زبانی و اختیارات استانی و ایالتی احقاق بخشید.
در نتیجهی این بحث بر این اصل صحه گذاشته شد که تمامیت ارضی ایران نه با دامن زدن به هراس افکنی و بیاعتمادی و برچسب زنی، بلکه با قبول تنوعات هویتی درون جامعه ایران و احترام متقابل و رعایت حقوق برابر آحاد مردم و گروههای مختلف آن حفظ میشود، به نحوی که بقولی “حکومت تهران” به “حکومت ایران” تبدیل گشته و باهم زیستن در چارچوب ایران برای تمامی تنوعات درون این کشور از هر گزینهی دیگری جذابتر باشد.
در بخش پایانی کنفرانس، سخنرانان ضمن ارزیابی مثبت نشست و قلمداد نمودن آن بعنوان گام مهمی جهت تابوشکنی و ایجاد درک مشترک از اصول اساسی همکاری، بر ادامه و پیگیری این روند و نوع جدید از گفتگوهای درون اپوزیسیون ایرانی تاکید ورزیدند و راهکارهای گسترش دامنه این گفتگوها و نتیجهدار کردن آن به لحاظ عملی را در میان گذاشتند.
۱۰ سپتامبر ۲۰۱۲
کاوه آهنگری
مسئول روابط حزب دمکرات کردستان با احزاب و سازمانهای ایرانی