بهروز سورن
دنیای مجازی نیز بمرور به جامعه ای گسترده و بی مرز مبدل میشود. بتدریج میتوان تمامی مکانیسم ها و شبکه های سیاسی اجتماعی را در این محدوده مشخص تعریف و مشاهده کرد. چنانچه ارتباطات اجتماعی پیشا مجازی مناسبات و محدودیت های خود را دارا بود اما امروزه با بهره بری از این مزیت و امکان میتوان بسیاری از فواصل را در چند ثانیه پیمود و امور را سرعت بخشید.
از جمله انقلابات در این دنیا ارتباطات نظری و تبادل افکار و آراء است که میتوان بسهولت در جرگه همسوئی با پیشرفت و تمدن انسانی آنرا ارزیابی کرد. وبلاگ ها شاخصی از این تحول عظیم بوده وهستند و وجودشان باعث شده است که بسیاری از جراید سیاسی خبری کاغذی ضرورت وجود خود را از دست بدهند و با تعطیلی موسسه انتشاراتی خود به دنیای مجازی روی بیاورند. در اجتماع ایرانیان نیز با حضور سریع پرشماری از شبکه های میزبان, هزاران وبلاگ راه اندازی شد و سریعا و بی مرز با یکدیگر مرتبط شدند.
در امتداد پیشرفت و گسترش نجومی وبلاگ ها و گذر از خط سانسور اعمال شده از سوی جمهوری اسلامی, حاکمان تدابیر لازم برای خفه کردن صدای آزادیخواهانه جوانان و فرهیختگان را در وجوه مختلف ریختند.
از سوئی با شناسنامه خواستن از وبلاگنویسان اقدام به شناسائی و بمرور دستگیر و زندانی کردن آنها کردند. از سوی دیگر با راه اندازی هکر ها و بستن شبکه های میزبان و یا تهدید کردن آنها سیاست تخریب را در پیش گرفتند. امروز اینترنت ملی را ابزار سکوت, سانسور و سرکوب کرده اند و بموازات تمامی این تدابیر کینه وحشیانه خود را نسبت به وبلاگنویسان با زندان و شکنجه و اعدام آنها نشان میدهند.
وبلاگنویس اما همچنان می نویسد و این نیروی عظیم را خاموشی نیست.
در سالهای اخیر این طیف گسترده و آگاه گر برای حفظ دستاوردهای آزاد این تحول در دنیای مجازی قربانیان بسیاری نیز داده است و هم اکنون تعداد زیادی از آنها در زندان هستند و یا در انتظار حکم اعدام اند که در سطور پائین به چند نمونه آن به اختصار میپردازم.
یعقوب مهرنهاد روزنامه نگار، فعال مدنی و دبیر انجمن جوانان صدای عدالت در زاهدان بود.وی در اردیبهشت ۱۳۸۶ توسط وزارت اطلاعات دستگیر و پس از مدتی بازداشت و محاکمه در محوطه زندان زاهدان بدار آویخته شد.
وبلاگ میر نهاد بسته شد
فرزاد کمانگر معلم اعدامی:
ویکی پدیا فارسی:
فرزاد کمانگر (به کردی: ‘فهرزاد کهمانگهر’) (زادروز: ۱۳۵۴ – مرگ: ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۹[۱]) فعال حقوق بشر، فعال محیط زیست، روزنامهنگار و فعال صنفی، و معلم کرد ایرانی بود که به اتهام عضویت و همکاری با پژاک به اعدام محکوم شد و در سحرگاه روز یکشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۹، بههمراه علی حیدریان، فرهاد وکیلی، شیرین علمهولی و مهدی اسلامیان در زندان اوین به دار آویخته شد.[۱] فرزاد کمانگر به پاس فعالیتهایش، به صورت افتخاری گزارشگر ویژه مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران نیز بود. یونسکو در گزارش خود درمورد فشارها علیه فضاهای آموزشی، به موضوع اعدام فرزاد کمانگر اشاره کرد.[۲] اتحادیه اروپا حکم اعدام او را محکوم و سازمان دیده بان حقوق بشر از او به عنوان یک معلم یاد کرده است
وبسایت فرزاد کمانگر
http://farzadkamangar.org/index.php?option=com_content&view=article&id=298:1&catid=2:000&Itemid=70
امید رضا میر صیافی
متن کانون وبلاگنویسان:
کانون وبلاگ نویسان ایران قتل وبلاگ نویس ایرانی امیدرضا میرصیافی را درزندان محکوم میکندبنا بر اخبار رسیده آقای امید رضا میرصیافی 28 ساله و نویسنده وبلاگ روزنگار در روز چهارشنبه 28 اسفند ماه برابر با 18 مارس جان خود را در زندان اوین از دست داد.آقای میرصیافی تنها به جرم ابراز عقاید خود در وبلاگ روزانه اش به دو سال ونیم حبس محکوم شده بود. طبق گزارش یک پزشک زندانی( دکتر حسام فیروزی) آقای میرصیافی با وضع بسیار وخیم جسمی به بهداری زندان منتقل شد. اما مسئولین زندان علیرغم هشدار و در خواست دکتر فیروزی از معالجه و انتقال او به بیمارستان خودداری کردند و عملا موجبات مرگ زودهنگام او را فراهم کردند.در همین ماه یک زندانی سیاسی دیگر به نام آقای امیر حشمت ساران به طور ناگهانی در زندان رجایی شهر کرج فوت کرد. در این زندان داروهای زندانیان به صورت پودر شده و مخلوط به آنان داده میشود. شادوران حشمت ساران نسبت به علائم مسمومیت در برابر این پودرها هشدار داده بود.کانون وبلاگ نویسان ایران فقدان آقای امیدرضا میرصیافی را به خانواده ایشان و عموم وبلاگ نویسان تسلیت میگویدکانون وبلاگ نویسان ایران دولت جمهوری اسلامی ایران را عامل مرگ امید میرصیافی میداندو از همه روزنامه نگاران؛ وب نویسان و مقامات بین المللی می خواهد که در برابر صدور احکام علنی و پنهانی اعدام در ایران برای زندانیان سیاسی در بخصوص وبلاگ نویسان و روزنامه نگاران ساکت ننشینند و اعتراض خود را به طور گسترده بیان کنند.کانون وبلاگ نویسان ایران توجه انجمن بین المللی قلم؛ شورای حقوق بشر اتحادیه اروپا و سازمان ملل و صلیب سرخ بین المللی را به مرگهای مشکوک زندانیان سیاسی و عقیدتی در ایران جلب میکند و از آنها میخواهد با اعزام هیئت های بازرسی و تحت فشار قرار دادن دولت ایران برای آزادی همه زندانیا سیاسی و عقیدتی از بروز فجایع بعدی جلوگیری کنندکانون وبلاگ نویسان ایران پن لاگ
ستار بهشتی کارگر و وبلاگنویس
گزارشگران:
ستار بهشتی “در حضور افرادی در بند ۳۵۰ اظهار داشته که در مقر پلیس امنیت از سقف آویزان شده و در همان حال مورد ضرب و شتم قرار گرفته است. سپس پلیس دست و پاهای وی را به صندلی بسته و مجددا وی را مورد ضرب و شتم قرار داده است”.
ستار حتی چند روز پیش از بقتل رسیدنش به زندانیانی گفته بود که اینها قصد کشتن مرا دارند و چنین نیز شد.
ستار تنها فردی نیست که زیر شکنجه کشته میشود و این امر چندی قبل نیز در ارتباط با چند زندانی سیاسی در اهواز بر تیتر اخبار شبکه های رسانه ای خوانده شد.
وبلاگ ستار بهشتی
http://magalh91.blogspot.it/2012/10/blog-post.html