هم دیار, همراه کمیته بین المللی نجات، خوزستان
آزادگان، بزرگ ترین اکتشاف میدان های نفتی جهان در سی سال گذشته است. این میدان مرزی و مشترک با عراق، درخوزستان و غرب اهواز جای گرفته است. میدانی پهناور که به دلیل فراوانی نفت ذخیره شده در دل آن، بستری بسیار مناسب برای بهره برداری و تولید نفت به شمار می رود.
اگر دولت توان سرمایه گذاری در این میدان را داشت، چه بسا در دشت آزادگان همایشی از شرکت های بهره برداری، پالایش و پتروشیمی_مانند آن چه در عسلویه رخ داده است_ رخ می داد و درآمد و اشتغال زایی بسیار فراوانی برای میهنمان به همراه داشت.
صنعت نفت ایران، با حضور بزرگ ترین شرکت های نفتی جهان پای گرفت ودر روزگار پیشین، تازه ترین فن آوری و کارآمدترین تجهیزات جهان را دارا بود. سال هاست شرکت های انگلیسی، امریکایی و… از کشور ما رفته اند و شعار استقلال صنعت را در گوش ما می خوانند. شگفتا کارخانه های نفتی ساخت آن دوران، بیش از صد سال است که پابرجا و درآمدزا هستند. اما آن چه شرکت های دیگر ساخته اند، هم به دلیل دانش پایین تر و هم تعهد اخلاقی کم تر، امروزه هزینه ساز شده است. چه رسد به شاهکارهای چینی، که هنوز به تولید نرسیده ناایمن و خطرآفرین هستند.
پیش رفت دانش دانشمندان و کارکنان این صنعت در ایران، اگرچه سخن بیراهی نیست اما، صنعت نفت، با همه ی پیچیدگی و گستردگی آن، تنها دراینترنت، کتاب، اسناد، آزمایشگاه وکارخانه های پیشین تمام نمی شود. صنعت، همواره با ساخت و تولید همراه است. افسوس که سال هاست اهل فن در کشور ما، از این مهم محروم مانده اند. ساخت و تولید اگرچه در کشور ما همواره ادامه داشته و دارد اما پیش رفت های کنونی، بخش بسیار کوچکی از سهمی است که درخور صنعت ماست. افزون بر این، دانش روز همواره در جایی که سرمایه و تجربه نهفته است آموخته می شود. چه بسا اگر غول های این صنعت در ایران می ماندند و ما سیاست انتقال دانش نفت را در پیش می گرفتیم، شرکت ملی نفت ایران، امروز نه تنها از لحاظ سرمایه و درآمد، که از نظر دانش و تجربه، به عنوان قدرتی بی مانند در جهان شناخته می شد. جای بسی افسوس است که انگلیسی ها و امریکایی ها و کشور های صنعتی، ایران را ترک کردند تا این که این بار رفته رفته، به ویژه پس از روی کار آمدن دولت اصلاحات حضور اروپایی ها در صنایع ایران پررنگ شد. در این میان صنعت نفت نیز، از فن آوری روز_هرچند به کیفیت گذشته نبود_بر خوردار شد. هم زمان با ما عربستان، قطر، کویت و سایر کشورهای منطقه، غول های نفتی جهان را به صنعتشان خواندند و از صنعت صدساله ی ما، آهسته آهسته پیشی گرفتند تا آن جا که قطر در دریای پارس و عراق نابسامان در میدان های مشترک نفتی این گونه در برابر چشمانمان می تازند و کشور خود را آباد می کنند. آن ها حتی به راحتی از صنعت ما نیروی انسانی جذب می کنند. چراکه دولت با کنترل دستمزدهای پرداختی، دریافتی همه ی کارکنان رسمی، پیمان کاری،قرارداد مدت معین و… را از استاندارد های جهانی، بسیار پایین تر آورده و با ایجاد محیطی ناآرام و امنیتی، سبب فرار نیروها گشته است. دولتمردان ما در هشت سال گذشته، سیر نزولی را به نفت ایران هدیه دادند. شرکت پرآوازه ی ملی نفت ایران افسوس، امروز دست به دامان روسیه و چین است، نه برای طراحی و ساخت، که این مهم این روزها به دست شرکت های ایرانی پیمان کار انجام می گردد. کمک چینی ها به ما بیش تر در وارد کردن و یا تولید(!) کالاهای نفت است. نیک بنگرید دولتی که شرکتی چینی را به عنوان دلال و باج گیر با نام پیمان کار به کار می گمارد. چگونه توان آن دارد که برای زیست جانوری منطقه، در برابر آن ها بایستد؟
بسیار اندوه بار است یک شبه ره صدساله را ویران کردن. بسیار درد است این گونه میراث طبیعی میهن را تاراج کردن.