آرمان چاروستایی
سالهاست که در آروزی بوجود امدن آلترناتیو،شورای ملی یا هر نام دیگر که بتواند دربرگیرنده اکثریت مخالفان حکومت اسلامی ایران باشد مانده ام.تمام تلاش و کوشش خود را حداقل در ۶ سال گذشته کرده ام و در اکثریت جریان هایی که برای همبستگی اپوزیسیون تلاش نموده اند حضور داشته ام(آخرین آن نشست واشنگتن) ولی افسوس که این تلاشها بی پاسخ مانده است.
از چند ماه پیش خبر خوش آغاز کار شورای ملی به گوشها میرسید و بنده حقیر نیز در بعضی از جلسات کمیته ای که برای این امر تلاش میکرد حضور داشتم و پیشنهادات و انتقاد هایی را عنوان نمودم.اما امروز بعد گذشت بیش از ۷ماه بحث و گفتگو راجع به پیدایش شورای ملی هنوز حرکتی عملی و مکانی که دربرگیرنده اکثریت نیروهای اپوزیسوین را داشته باشد مشاهده نمیکنیم.
امروز میخواهم با شفافیت و بی پرده با شما همیهنانم سخن بگویم و حقایقی که میبینم را بیان نمایم.اگر واقع بینانه نگاهی به این شورای ملی بیاندازیم میبینیم که به غیر از ۲ و یا ۳ گروه شناخته شده، سازمان یا گروهی را نمیبینیم و اکثریت احزاب و نیروهای مخالف نام خود را به عنوان پشتیبان این شورا قرار نداده اند.و اشخاص سرشناسی که بوده اند به دلایلی از کمیته موقت شورا بیرون رفته اند.از سوی دیگر این شورا هیچ برنامه ای ندارد و همان طور که از قبل من و بسیاری از دوستان انتقاد کرده بودیم بیش از ۹-۸ اشکال از اشکالات ۱۵ گانه اپوزیسیون در ۱۰ ساله گذشته باز تکرار شده است و دلیل ناکامی آن نیز همین اشکالات بوده است.
از طرفی دیگر در کنار این منشور شورا،منشورهای دیگر بیرون آمده و یا در حال اعلام میباشد و هیچ یک حاضر نیست زیر چتری دیگری برود و همان بازی تکراری سالهای گذشته اپوزیسیون موازی سازی و در مقابل هم ایستادند تکرار شده است.زمانی جنگ تلوزیونها ، بعد جنگ گروهها ،بعد رقابت جنبش ها بعد جنگ سازمانی و حالا هم جنگ شوراها شروع شده است.بازی همان بازی است و قوانین نیز فرقی نکرده است.تنها چیزی که فرق کرده است در اصول با یکدیگر مشکلی ندارند و تقریبا در چند اصل همه با هم مشترکتند.
پروژه جمهوری اسلامی برای ماندن
اما در درون نظام چه میگذرد.اگر دقت کنید میبینید که به این شورای ملی و حتی شخص شاهزاده هیچ حمله ای نمیشود.حسین شریعتمداری یک حمله به اپوزیسیون و شورای ملی نمیکند(مثلا بگوید: که اکثریت گروهها و اشخاص سرشناس نپیوستند و فقط ۱۰ هزار نفر امضا کرده اند که اکثرا مستعار هستند)از سوی دیگر سایت فراخوان ملی بعد از دو ماه هنوز فیلتر نشده است.
چرا؟
چون دعواها و اختلافها در اپوزیسون بالا گرفته و عملکرد ما به نفع جمهوری اسلامی است و حکومت دارد از عملکرد ما منفعت میطلبد؟از سوی دیگر رفسنجانی درست همان هفته ی اعلام شورای ملی میگوید«پیشنهاد برای حل مشکلات کشور: عقلانیت؛ پایبندی به صداقت؛ برگزاری انتخابات آزاد».محمد رضا خاتمی همان هفته میگوید: « آزادی زندانیان سیاسی و رفع حصر از آقایان موسوی و کروبی و تلطیف فضا سبب خدمت به کشور خواهد شد همچنین صحبت از انتخابات آزاد میکند» .چگونه این همزمانی پیش آمده است و انتخابات آزادی که در منشور شورای ملی است را رفسنجانی وخاتمی تکرار میکنند؟
اما فازهایی احتمالی که جمهوری اسلامی برای دوباره بیمه کردن خود با روی کارآمدن اصلاح طلبان دارد چیست؟
۱-پروزه خراب کردن شاهزاده شخصیت کاریزماتیکی که امیدی برای اپوزیسیون برانداز بود.
۲-سرگرم کردن اپوزیسیون و نا امید کردن مردم از اپوزیسون خارج کشور برای مدت طولانی(خرید وقت).
– در حال حاضر ما در فاز یک و دو هستم که در اصل پروژه خرید وقت برای نظام است که باید تا بهمن و اسفند طول بکشد.(دلیلش را در ادامه خواهم گفت)
۳-خرید وقت برای برنامه اتمی تا انتخابات ۹۲ در جامعه بین المللی.
-که در هیمن گفتگو و پیامهای رژیم و جامعه جهانی دیده اید.مهانپرست: اگر ۲۰ درصد سوخت تهران تامین شود همکاری میکنم.
جامعه جهانی: اگر ایران همکاری کند تحریمها کمتر میشود.
۴- روی کارآوردن دوباره اصلاحطلبان این بار با شعار رفاه اقتصادی و وحدت ملی.
-در یکی دو ماه گذشته میبینید که حملات متعددی از جناحهای مختلف به احمدی نژاد شده است و هدف این است که همه تقصیرات و مشکلات کشور را به گردن احمدی نژاد بیاندازند.حتی شما در تظاهراتی که در بازار شکل گرفت مشاهده میکنید که اکثریت شعارها دولت و احمدی نزاد را هدف قرار داده است و سایت بازتاب نیز تیتر میزند که «در تظاهرات شعارهای تندی علیه دولت و احمدی نژاد داده شد».پروژه روی کار آمدن اصلاحطلبان با سازمان دهی و پشتیبانی مالی قدرتمند هاشمی رفسنجانی میباشد. و حتی توافق رهبری و سپاه نیز گرفته شده زیرا یگانه راه نجات جمهوری اسلامی از سرنگونی است.
اما قدمهای بعدی چیست؟
برنامه اینگونه است که در اواخر سال جاری شاید ۲۵ بهمن که سالگرد دستگیری موسوی و کروبی میباشد آنها آزاد نمایند که آن نیز میتواند با پیشگامی رفسنجانی باشد تا خود را نزد ملت بهتر جلوه دهد.و بعد از اعلام کاندیدایی رفسنجانی یا چند شخص دیگر نزدیک به ایشان و اصلاح طلبان با شعار “دولت وحدت ملی و بهبود وضع اقتصادی و برداشتن تحریمها و آشتی با جامعه جهانی” به صحنه سیاسی وارد شوند.و به باور آنها باتوجه به اینکه اپوزیسیون نتوانسته مرکزیتی برای مدیریت مبارزه ایجاد کند و اختلافات درون آن بالا گرفته و مردم نیز از اپوزیسوین نا امید شده اند،وضع اقتصادی بسیار وخیم است ،می شود بهترین بهر بردای را کرد و با وعدههای بهتر شدن وضع اقتصادی ،آشتی با جاکعه بین الملیی و برداشتن تحریمها ،آزادی زندانیان سیاسی و کروبی و موسوی و حتی برداشتن نظارت استصوابی شورای نگهبان(البته مهنای برانداران نظام برای کاندید شدن) و مظلوم نمایی رفسنجانی که بچههای من در زندان هستند و من روی حرف خودم پا فشاری کردم در سال ۸۸ و در کنار شما مردم ایستادم و من را از نماز جمعه بیرون کردند.و امروز امده ام تا مملکت را از سقوط و جنگ و تحریم و مشکلا اقتصادی نجات دهم.مرد م را به پای صندوقها بیاورند و رژیم را بیمه کنند.
در همین بین، صفحه فیس بوکی با عنوان «کارزار پوزش و بخشش از ایرانیان» راه امدازی شده است و محمد نوری زاد و مهدی خزعلی از پیشتازان این حرکت هستند و آقای خزعلی پیش رفسنجانی رفته است تا او از مردم بخشش بخواهد و از سوی دیگر سخنان چند روز پیش خامنه ای را هم به منزله «اولین پذیرش خطا توسط رهبری» تلقی کردهاند. (رهبری در بجنورد: یکی از خطاهایی که خود ما کردیم و مسئولین و خود بنده حقیر هم در آن سهیم بودم، بحث متوقف نشدن کنترل نسل بود). و این نیز در همان راستای وحدت و آشتی ملی و به اصطلاح نجات کشور از سقوط(همان سرنگونی رژیم) است.
خوب حال ما کجا ایستاده ایم؟به خیال خود داریم مبارزه میکنیم؟
چگونه؟ با همدیگر را متهم به این و آن کردنن و از منیتهای خود کوتاه نیامدن!در پشت کامپیوترهای خود نشسته ایم و فکر میکنیم چقدر فعالانه در مقابل حکومت ایستاده ایم و با این مبارزات کشورمان آزاد میشود.
مردم واقعا تحمل فشار اقتصادی را دیگر ندارند و احتیاج به سازمان دهی دارند و اگر درچند ماه آینده جایی برای این سازمان دهی نباشد یکی از گزینهها پروژه روی کار امدن اصلاح طلبان است و مردمی که امیدی به تغییر نظام نمیبینند و تغییرکوچک نظام و خصوصا تغییر وضع اقتصادی ممکن است باردیگر به پای صندوقها برودند.
جالب است که در چند روز گذشته نشستی در آلمان-کلن برگزار شده است از اتحاد جمهوری خواهان و اصلاح طلبان که دقیقا در راستای پروژه روی کار امدن اصلاح طلبان و بیمه کردن جمهوری اسلامی است.
راه کار موجود برای سقوط رزیم
۱-با توجه به مطالب گفته شده و شرایط حاضر بهترین راه این است که شاهزاده رضا پهلوی خود به عنوان رهبر و شخصیت فراحزبی و گروهی پا پیش بگذارد و برنامه ای عملی را جلوی اپوزیسیون و نیروهای مخالف بگذارد و از گروههای مختلف بخواهد که اماکانات خود را در اختیار بگذارند.
این برنامه باید تا جایی که ممکن است شفاف و سیتماتیک و بدرو از اشکالات ۱۵ گانه اپوزیسیون باشد. در برنامه باید جا برای فعالیت شورای ملی و سایر منشورها و شورها و سازمانها و گروهها باز شود.
۲-راه حل دوم این است که شوراها و گروه هایی که گرد هم آمده اند و منشورهایی تنظیم کرده اند ،در یک جایی با هر نامی (مثل سوپر شورا یا شورای مرکزی )جمع و شوند و هر کدام نماینده ای در این سوپر شورا داشته باشند.شورای مرکزی یا سوپرشورا برنامه و فازهای مشخص دارد و فقط در مورد چگونگی مبارزه و رفتن جمهوری اسلامی بحث و راه کارهای عملی داده میشود و از هر گونه منشور نویسی و اصول بنیادین دوری خواهد شد .زیرا فاز شورا نویسی دیگر تمام شده و اپوزیسوین بر سر چند اصول مخرج مشترک دارند.