…به راستی سازمان حفاظت محیطزیست که دیر زمانی است وظایف خود را از حفاظت از حیات وحش به مفهوم کلیتر بستر حیات ارتقا داده است در این چرخهی رو بهزوال چه نقشی را ایفا میکند؟! گرچه ضرورت وظایف محوله و حجم تشکیلاتی، سازمان حفاظت محیطزیست را میتواند در قامت یک وزارتخانه قرار دهد اما به لحاظ اینکه در حال حاضر رییس آن از معاونان رییسجمهور است، عملا به جای پاسخگویی به مجلس، تنها توسط مقام مافوق خود حسابرسی میشود…
بیانیه شماری از احزاب در دفاع از محیط زیست و لزوم پیگیری اصل پنجاهم قانون اساسی
روند پرشتاب ساختسازهایی که میتوانند مصداق توسعهی ناپایدار باشند – چرا که به شدت به محیط زیست آسیب میزنند – آنقدر گسترده شده است که حتا احزاب نیز آن را برنتابیدهاند. دو سال پیش در چنین روزهایی، در حاشیهی نشست فصلی تابستان خانهی احزاب ایران، شماری از احزاب (۱) بیانیهای صادر کردند که بازخوانی آن شایستهی توجه است چرا که درونمایهی آن همچنان موضوع روز است.
گفتنی است درباره چنین واکنشی از سوی احزاب همان هنگام مهندس محمد درویش، کارشناس «انجمن موسسهی تحقیقات جنگلها و مراتع» و فعال محیط زیست تارنگار خویش نوشت: «بیانیهای با امضای [… شماری] حزب و تشکل سیاسی کشور منتشر شد که در آن برای نخستینبار – تا آنجایی که به خاطر میآورم – موضوع اصلی و گرانیگاه بنیادی بیانیه، نه به حوزهی سیاست ربطی داشت، نه اقتصاد، نه فرهنگ و نه مذهب. هرچند شاید این بیانیه بیشترین ارتباط را با کیفیت زندگی ایرانیان و تمامی زیستمندان ساکن در ایرانزمین داشته باشد و از این منظر هم بتوان آن را بیانیهای سیاسی خواند و هم اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و… چرا که این بار رهبران و نمایندگان [… حزبها] بر پای بیانیهای مُهر تأیید زده بودند که آشکارا در آن نگرانی شدید تشکل متبوعشان از روند شتابان تخریب محیط زیست و اُفت ناپایداری سرزمین مادری بیان شده بود. و این میتواند یک شناسهی مثبت و اقدامی امیدبخش برای طرفداران محیط زیست در کشور باشد. به خصوص اگر بهیاد آوریم در طول تاریخ مدوّن یکصدسالهی اخیر ایران، تاکنون هیچ شخصیت حقیقی یا تشکل حزبی نتوانسته با شعار طرفداری از محیط زیست، دستکم یکی از کُرسیهای نمایندگی مجلس در صحن بهارستان را اشغال کند. از این رو انتظار میرود تا دوستان سبزاندیش، به شایستهترین شکل ممکن در انعکاس این رویداد کمنظیر تاریخی در حوزهی محیط زیست کشور اقدام کنند. امید که بیش از این، شاهد حضور مؤثر احزاب سیاسی در مباحث زیستمحیطی باشیم تا دیگر نشنویم یا نخوانیم که نمایندهی فلان حزب سیاسی با حیرت کامل بپرسد: مگر بین گرمایش زمین و انتخابات هم رابطهای وجود دارد؟!».
و اما متن بیانیه
شوربختانه ضعف مسؤولان سازمان حفاظت از محیط زیست از سویی و نیرومندی پیمانکارانی که از طریق وزارتخانهها اهداف سودجویانهشان را در قالب طرحهایی به ظاهر عمرانی پی میگیرند، کار را به جایی رسانده که ایران از نظر شاخصهای پایداری محیط زیست در میان ۱۴۶ کشور جهان رتبهی ۱۳۲ را بهدست آورد. همچنین براساس شاخصهای جهانی عملکرد زیستمحیطی سال ۲۰۰۸ که در مجمع جهانی اقتصاد – داووس منتشر شد و بر دو هدف اصلی حفاظت از محیط زیست و مدیریت صحیح منابع طبیعی استوار است، ایران در مقایسه با سال ۲۰۰۶ میلادی با ۱۴ پله نزول به رتبه ۶۷ رسیده است.
به راستی سازمان حفاظت محیطزیست که دیر زمانی است وظایف خود را از حفاظت از حیات وحش به مفهوم کلیتر بستر حیات ارتقا داده است در این چرخهی رو بهزوال چه نقشی را ایفا میکند؟! گرچه ضرورت وظایف محوله و حجم تشکیلاتی، سازمان حفاظت محیطزیست را میتواند در قامت یک وزارتخانه قرار دهد اما به لحاظ اینکه در حال حاضر رییس آن از معاونان رییسجمهور است، عملا به جای پاسخگویی به مجلس، تنها توسط مقام مافوق خود حسابرسی میشود. این در حالی است که در شرایط کنونی، سیاستهای حفاظت از محیط زیست در دولت کاملا نادیده گرفته شده و در اکثر مواقع و با وجودی که از لحاظ قانونی و به پشتوانهی اصل پنجاهم قانون اساسی، سازمان حفاظت محیطزیست میتوانسته از اقدامات مخرّب وزارتخانهها و سازمانهای دیگر جلوگیری کند، اما در نهایت ناباوری تفاهمنامههایی را امضا کرده است که در آنها حق محیط زیست نادیده گرفته شده است.
جنگلزدایی، تخریب مراتع و توسعهی بیضابطه اراضی کشاورزی، تخلیه پسابهای آلوده صنایع و زهکشهای کشاورزی به رودخانهها و تالابها، آلودگی سفرههای آب زیرزمینی با انواع آلودگیهای صنعتی و شهری بهویژه دفع زبالههای بیمارستانی، سدسازیهای بیرویه، جادهسازیهای غیراصولی، انقراض گونههای جانوری، کمرونق شدن و از بین رفتن مزارع کشاورزی و افزایش بیماریهای ناشی از آلودگی هوا، آب و خاک و… همه و همه نگرانیهای جامعهی مدنی کشور را افزایش داده است؛ نگرانیهایی که متأسفانه پاسخِ وزیران و مدیران مربوطه را هم در پی نداشته است.
هر جا که پوشش گیاهی در نتیجهی بهرهبرداری بیرویه و یا آلودگیهای زیستمحیطی و یا جادهسازی و سدسازی و تغییر کاربری اراضی جنگلی و مرتعی از بین رفت، بیابان با سرعتی هر چه تمامتر جایگزین میشود. وقتی سدهایی ساخته میشود که دِبی دریاچه ارومیه را به صفر میرساند تا ۱۵۰ هزار هکتار از دریاچه به شورهزار تبدیل شود، وقتی بهرهبرداری بیرویه از سفرههای آب زیرزمینی، ۶۰۰ دشت کشور را با بیلان منفی مواجه میکند، وقتی در شیب ۴۰ درجه و در قلب جنگلهای زاگرس، زمین را شخم میزنند و یا مجوز ساخت شهرکها و ویلاها صادر میشود،… در واقع به رشد بیابانهای کشور کمک کردهایم. روند تخریب جنگلها و از بین بردن منابع آب و خاک (که با ادامهی آن تا کمتر از ۲۰ سال دیگر خاک مرغوبی برای کشاورزی و نزدیک به ۶۰ سال دیگر جنگلی نخواهیم داشت) و روند ویران شدن مناطق حفاظتشده، پارکهای ملی و تالابها و دریاچهها، به اندازهای سهمگین است که برای کاستن از شتاب اُفت کارایی سرزمین مادریمان، ایران، تنها عزمی ملی را نیازمندیم.
احداث بزرگراه در ذخیرهگاه زیستکره و پارک ملی گلستان، احداث جاده در تالاب انزلی، احداث جاده در جنگل ابر شاهرود، احداث نیروگاه در پناهگاه حیاتوحش کیامکی، واگذاری ۷۵۰۰ هکتار از اراضی تالاب هورالعظیم به وزرات نفت، خشک شدن تالابهای بینالمللی ایران – نه بهخاطر خشکسالی، بلکه بهخاطر قطع حقآبهی حیاتی آنان همچون دریاچههای ارومیه، بختگان،… – احداث صنایع آلایندهی نفت و پتروشیمی در جنگلهای گیلان و تالابهای گلستان، واگذاری اراضی پارکهای ملی و مناطق برای عبور خطوط لوله نفت و گاز، و موارد بیشمار دیگر که شوربختانه در بیشتر مواقع، موافقت و یا سکوت پرسشبرانگیز سازمان محیط زیست را هم بهدنبال دارد ما احزاب سیاسی بهعنوان بخشی از بدنهی فعالان جوامع مدنی کشور را بر آن داشت تا خواهان تغییرِ ریاست سازمان مربوطه، و خواستار پیگیری مجدانهی اصل پنجاهم قانون اساسی باشیم.
پینوشت
۱. حزب آزادی، حزب اتحاد ملی ایران، حزب ارادهی ملّت ایران، حزب اسلامی رفاه کارگران، حزب اعتماد ملی، حزب پاک ایران، حزب ترقی ایران، حزب جامعهی مدنی استان همدان، حزب فرزندان ایران، حزب مردم، حزب وحدت ملی، کانون مهستان، کانون دانشجویان و دانشآموختگان استان ایلام، کانون فارغالتحصیلان و دانشآموختگان استان آذربایجان غربی، کانون همبستگی دانشجویان و فارغالتحصیلان، مجمع فرهنگیان ایران اسلامی، مجمع دانشجویان و دانشآموختگان استان گلستان، سازمان رهروان فردا، جمعیت اسلامی وکلای دادگستری.