shokooh mirzadegi 01

توطئه جدیدی علیه میراث فرهنگی ایران

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

shokooh mirzadegi 01

shokooh mirzadegi_01شکوه میرزادگی

هفته ی گذشته خبر عجیب و تاسف برانگیزی در ارتباط با میراث فرهنگی در یکی دو سایت داخل ایران منتشر شد و بعد هم سر و صدایش خاموش گشت. خبر مربوط می شد به فرستادن تعدادی از «آثار ثبت شده ی ملی» در بخش «میراث فرهنگی ناملموس» به کنفرانس آتی یونسکو، برای ثبت جهانی آن ها.

به گزارش خبرنگار «کمیته ی نجات پاسارگاد»: در آخرین روزهایی که پنج پرونده مربوط به زری بافی، مخمل بافی (همراه با کشورهای دیگر)، موسیقی اقوام ایرانی، دریانوردی با لنج، و قصه پردازی اجرایی ایرانی، از سوی سازمان میراث فرهنگی برای ثبت جهانی به یونسکو می رفت، به دستور احمدی نژاد، مورد دیگری هم به سرعت به آن اضافه شده و پرونده اش همراه با دیگر پرونده ها به یونسکو رفت. این پرونده که کمتر از آن نام برده شده است، پرونده ی “تولد حضرت علی اکبر فرزند امام حسین و آیین های مرتبط با آن” نام دارد که به عنوان «روز جوانان ایران» و میراث فرهنگی معنوی {یا نا ملموس} سرزمین مان برای ثبت جهانی به یونسکو رفته است.

شاید چنین خبری از دید بیشترین مردم ایران، که از کوچکترین آموزش ها و اطلاعات مربوط به مسایل میراث فرهنگی بی بهره هستند، خبری عادی باشد؛ به خصوص که سازمان میراث فرهنگی، در زمان ریاست رحیم مشایی، نام «میراث فرهنگی ناملموس» (Intangible Cultural Heritage) را به «میراث معنوی» ترجمه کرده و این تصور را در اذهان بوجود آورده است که اینگونه میراث ها لزوماً مذهبی یا وابسته به مذهب هستند. به همین دلیل لازم می دانم که، به عنوان یک کوشنده ی فرهنگی، در این جا ابتدا توضیحی کوتاه درباره ی اصطلاح میراث «غیرملموس» فرهنگی بدهم تا سپس ببینم که براستی آیا آن چه هایی که حکومت اسلامی به عنوان «میراث معنوی» به یونسکو می فرستد، بر اساس تعاریفی که یونسکو می دهد، قابلیت ثبت جهانی را دارند یا نه.

میراث ناملموس (Intangible Cultural Heritage) چیست؟

در سال ۱۹۹۷ (۲۴ سال پیش) کنفرانس عمومی یونسکو طرح جدیدی را برای حفاظت از شاهکارهای شفاهی و ناملموس بشریت تصویب کرد و به اینگونه آثار نام «میراث ناملموس فرهنگی جهان» را داد. سپس، در پی جلسات مختلف، تازه هشت سال پیش (یعنی در ۲۰۰۳) ضوابط و معیارهای فهرست بندی اقلامی که می توانند برای ثبت جهانی به نشست های مربوط به این نوع میراث فرستاده شوند، ت از سوی یونسکو اعلام و مورد تایید کشورهای عضو، از جمله ایران، قرار گرفت.

(همینجا توجه کنیم که این واقعیت برخلاف سخنان اخیر معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان میراث فرهنگی است که با بی اطلاعی تمام، یا با دروغی عمدی، گفته است: «ثبت جهانی آثار تاریخی و معنوی کشورمان در دولت نهم و دهم از رشدی ۱۰۰ درصدی برخوردار بوده است». از آنجا که تا قبل از دولت احمدی نژاد هنوز امکان ثبت میراث فرهنگی ناملموس در یونسکو وجود نداشته می توان سوء نیتی را که در این کلام نهفته است به آشکارا دید. حتی ثبت میراث «ملموس» فرهنگی جهان نیز با این که در سال ۱۹۷۲ به تصویب رسیده بود تا اواخر دوران محمد رضا شاه، که یونسکو آماده پذیرش میراث فرهنگی ارائه شده از سوی کشورها شد، میسر نبود. در عین حال پرونده ی ثبت میراثی چون تخت جمشید، که بلافاصله پس از انقلاب به همت افرادی چون زنده یاد دکتر ورجاوند به ثبت جهانی رسید، از قبل آماده شده بود. و پس از آن هم جمهوری اسلامی تا سال ها بعد حاضر نشد که هیچ پرونده ای را برای ثبت در میراث جهانی به یونسکو بفرستد.)

به این ترتیب، بنا به تعریف یونسکو، میراث فرهنگی ِ «ناملموس» شامل مواردی می شود همچون سنت‌های شفاهی، هنرهای نمایشی، موسیقی، جشن ها، جشنواره ها، رقص، تئاتر، آیین‌ها و رویدادها، تاریخ یا سنت های شفاهی (یعنی آن چه که خبر یا قصه اش شفاهی بوده و سینه به سینه به ما رسیده)، دانش و تجارب اجتماعی، و همچنین فن آوری هایی در ارتباط با صنایع دستی.

(همین جا لازم است که این نکته نیز گفته شود که، مثلاً، «قالی» جزو میراث ناملموس فرهنگی به حساب نمی آید اما دانش و فن آوری مربوط به قالی بافی جزو میراث ناملموس فرهنگی محسوب می شود. از سوی دیگر، نوعی هنر نمایشی به نام تغزیه نه به دلیل این که متعلق به عزاداری امام حسین است، بلکه از آنجا که یک سنت نمایشی بوده و در قرن های پیشین (حتی قبل از اسلام) در بین مردم سرزمین ما رایج بوده، بدون توجه به محتوای آن، جزء میراث فرهنگی ناملموس ملی ما محسوب می شود، یعنی اگر این سنت نمایشی شامل اندوهنامه ی سیاوش ایرانی هم باشد ، یا حتی درباره ی بهترین یا بدترین شخصیت ها، باز هم، درست به خاطر جنبه سنت نمایشی آن می تواند نام میراث فرهنگی ناملموس ما را به خود بگیرد و بخاطر ارزش «صرفاً» نمایشی اش می تواند برای ثبت جهانی فرستاده شود

ترجمه ای غیر واقعی برای میراث ناملموس

یکی از کارهای زیانبار این حکومت آن بوده که از میان همه ی پدیده هایی که در فرهنگ ایران وجود دارد، تنها به آنهایی که جنبه های مذهبی ، آن هم مربوط به مذهب تشیع اثنی عشری پرداخته و بقیه ی پدیده های ارزش مند و کم نظیر فرهنگ ایرانی ما را حذف و نابود کرده و یا آن ها را نادیده گرفته و یا حتی سعی در پنهان کردن آنها داشته است. بمنظور زمینه سازی برای این کار بنظر می رسد که عنوان Intangible Cultural Heritage را به جای «میراث فرهنگی ناملموس» یه «میراث فرهنگی معنوی» ترجمه کرده اند. در واقع عبارت «میراث ناملموس»، که در مقابل «میراث ملموس» (به معنی میراث تاریخی فیزیکی و طبیعی) گذاشته شده، به میراثی گفته می شود که جنبه ی مادی و فیزیکی ندارند اما نتیجه ی اجرایی شان قابل دیدن است. حال آنکه واژه ی«معنوی» به مفهوم «مربوط به معنا» است و بیشتر به جنبه های روحانی یا مریوط به عالم غیب و یا درونی مربوط می شود و تنها از این جهت است که در برابر مفهوم «مادی» قرار می گیرد. در سرزمین ما، از آنجا که عارفان از واژه ی«معنوی» به مفهوم «درونی و باطنی» استفاده کرده اند، این اصطلاح بیشتر جنبه ای روحانی پیدا کرده است. در روزگار کنونی نیز، از وقتی که حکومت اسلامی کل آموزش و رادیو و تلویزیون و همه چیز را در انحصار تبلیغات مذهبی خود در آورده، عموماً سعی می شود که همه ی اعمال و رفتارهای مذهبی را به عنوان «معنوی» به خورد مردم دهند. به این ترتیب، برای توده ی مردم صفت معنوی به مفهوم مذهبی تبدیل شده و دولت احمدی نژاد و سازمان رحیم مشایی اش نیز با بکار بردن نابجای ترجمه غلط این واژه خواسته اند که به ثبت رساندن پدیده های مذهب خود را به نام میراث فرهنگی غیر ملموس کشور برای مردم قابل قبول کرده باشند.

مسیر ثبت میراث فرهنگی ناملموس جهانی

مسیر ثبت میراث های جهان، اعم از میراث تاریخی ـ فرهنگی، میراث طبیعی، حافظه ی جهانی و میراث ناملموس، به این شکل است که ابتدا سازمانی متشکل از خبرگان رشته های مختلف مربوط به این میراث ها تشخیص می دهند که، مثلاً، شاهنامه خوانی، یا رقص کردی، جزو میراث ناملموس ـ ملی یا فرهنگی ـ ملی هستند و سپس آنها را به ثبت ملی کشور می سپارند. و پس از اینکه گروهی کارشناس تشخیص دادند که این «میراث ثبت ملی شده» قابلیت ثبت جهانی شدن را هم دارد، (که این قسمت معمولا با نظر کارشناسان یونسکو در تهران انجام می شود) آن وقت آن را برای ثبت به یونسکو می فرستند. این روش به این معنا است که ممکن است یک اثر فرهنگی، از نظر ملی، یا مذهبی، یا به هر دلیل دیگری برای ملتی با ارزش باشد اما ربطی به جهان و جهانیان نداشته باشد.

«میراث فرهنگی ناملموس ایران» یا «میراث معنوی تشیع به نام ایران»؟

در واقع، به خاطر تصوری که در ایران و از ابتدا در مورد میراث فرهنگی «ناملموس» بوجود آمده نود و نه درصد میراثی که تا کنون، یعنی در ظرف همین پنج شش ساله، به ثبت ملی رسیده اند از میان آثار مذهبی انتخاب شده اند در عین حال بیشتر این آثار مذهبی هیچ ربطی به میراث ناملموس نداشته اند. مثلاً، علاوه بر این که تعزیه، به طور کلی به ثبت ملی رسیده و به عنوان یک سنت نمایشی برای ثبت جهانی فرستاده و ثبت شده (البته در تبلیغات داخلی مرتب از آن به عنوان “تعزیه ی شهادت حسینی” و از این قبیل نام برده شده،) در شانزده استان هم تعزیه هایی به ثبت رسیده و گاهی در یک استان دو نوع تعزیه بعنوان میراث فرهنگی ناملموس، و به قول خودشان «معنوی»، به ثبت رسیده است.

تبعیضی که از جانب دولت اعمال می شود فقط بین آثار فرهنگی غیر مذهبی و مذهبی تفاوت نمی گذارد. اکثر قریب به اتفاق آثاری که تا به حال به ثبت ملی رسیده اند جنبه های مذهبی مربوط به تشیع اثنی عشری را دارند؛ مثل مراسمی چون اذان مرحوم موذن‌زاده اردبیلی، مراسم عزاداری هشتم محرم حسینیه ی زنجان،‌ محرم در ندوشن، و محرم و عاشورا و … و.. در شهرهای مختلف.

همچنین، اگرچه در بیشتر رقص های زیبای محلی ایرانی زن و مرد با هم هستند، صرفاً تعدادی موسیقی مردانه ی سنتی و دو سه رقص مردانه نیز به ثبت رسیده اند. در این میان، بر اثر فشار نهادهای فرهنگی داخلی و خارج از ایران و مردم، مراسم «نوروز» و «یلدا» هم، به ثبت ملی رسیده اند؛ که البته نوروز به همت کشورهای دیگری که آن را گرامی می دارند برای ثبت جهانی رفت و اکنون هم در میان این کشورها تنها دولت ایران است که هیچ مراسمی برای نوروز برگزار نمی کند و نوروز ما تنها به همت مردم ایران همچنان با شکوه و زیبا برگزار می شود.

یلدا هم، که تاکنون برای رفتن به ثبت جهانی مطرح نشده است. در حالی که جهانی شدن آن به دلیل میترا یا میتراییسم (که سرچشمه ی فرهنگی کاملا شناخته شده در جهان است)، و نیز بخاطر حضور مفهوم جنگ بین تاریکی و روشنایی در این جشن زیبا، که به پیروزی روشنایی می انجامد برای جهانی که همه ی تلاش مردم با فرهنگش در مبارزه با تاریکی هاست، ، امری بسیار قابل فهم بشمار می رود.

امروز هم می بینیم که کار به جایی رسیده که، در کنار تک و توک میراث فرهنگی سنتی (مثل فنون قالی بافی، زری بافی، و صنایع دستی) بیشتر آثاری که به ثبت ملی می رسند و با هزار چسب به آثار فرهنگی ناملموس چسبانده می شوند تا راهی یونسکو شوند کلا در ارتباط مستقیم با مراسم مربوط به امام های شیعی و خانواده های آن ها هستند.

البته پرونده هایی که به یونسکو فرستاده می شوند دارای توضیحاتی هستند (بیشتر با زمینه سازی های قلابی و دروغین) که به گونه ای با معیارها و ضوابط یونسکو خوانایی داشته باشد. آخرین مورد این کار همین فرستادن پرونده ی حضرت علی اکبر، فرزند امام حسین است. در اسناد حکومتی مربوط به زندگی نامه ایشان است:

«حضرت علی اکبر (ع) فرزند ابی عبدالله الحسین(ع) بنا به روایتی در یازدهم شعبان سال۴۳ قمری در مدینه ی منوره دیده به جهان گشود. پدر گرامی اش امام حسین بن علی بن ابی طالب (ع) و مادر محترمه اش لیلی بنت ابی مرّه بن عروه بن مسعود ثقفی است. او از طایفه ی خوش نام و شریف بنی هاشم بود و به بزرگانی چون پیامبر اسلام(ص)، حضرت فاطمه زهرا(س)، امیر مؤمنان علی بن ابی طالب(ع) و امام حسین (ع) نسبت دارد. علی اکبر(ع) در نبرد روز عاشورا دویست تن از سپاه عمر سعد را در دو مرحله به هلاکت رسانید و سرانجام مرّه بن منقذ عبدی بر فرق مبارکش ضربتی زد و او را به شدت زخمی نمود. آن گاه سایر دشمنان، جرأت و جسارت پیدا کرده و به آن حضرت هجوم آوردند و وی را آماج تیغ شمشیر و نوک نیزه ها نمودند و مظلومانه به شهادتش رسانیدند. در مورد سنّ شریف وی به هنگام شهادت، اختلاف است. برخی می گویند هجده ساله، برخی می گویند نوزده ساله و عده ای هم می گویند بیست و پنج ساله بود».

می بینیم که اکنون، پس از ده ها قرن، ناگهان به تصمیم شخص احمدی نژاد یا اطرافیان او «روز جوانان ایران» به نام این شخصیت مذهبی غیر ایرانی ثبت می شود و پرونده ی آن هم برای ثبت در میراث فرهنگی ناملموس کشور ایران به یونسکو می رود. البته باید دید که در پرونده ی این «میراث!» چه نوشته اند که توانسته از دید کارشناسان ایرانی یونسکو درتهران به عنوان اثری فرهنگی، آن هم فرهنگ ملی ایران، قابل پذیرش شود؛ موضوعی که سخت پرسش برانگیز است.

همچنین، در کنار این مسایل، عملیات دیگری نیز از سوی سازمان های میراث فرهنگی اتفاق می افتد که به طنزی سیاه شبیه است. مثلاً، مدتی پیش شخصی به نام علیزاده، رییس سازمان میراث فرهنگی آذربایجان غربی، در نامه ی مفصلی تقاضای به ثبت ملی رساندن نام حجه الاسلام حسنی، امام جمعه ی ارومیه، را به عنوان «میراث فرهنگی معنوی آذربایجان» کرده و دلیل این انتخاب را مبارزه مسلحانه ی حسنی علیه حکومت پهلوی، و نیز برخوردهایش با گروهایی نظیر حزب دموکرات کردستان ایران و کومله دانسته است. بد نیست توجه داشته باشید که این امام جمعه همانی است که به خبرنگاران گفته بود: «آثار باستانی را باید بر دو نوع تقسیم کرد، آن هایی که در خدمت اسلام هستند و بقیه، که باید نابود شوند!»

نقش یونسکو در این میان چیست؟

طبق روال تعیین شده ، بدون موافقت «کارشناسان یونسکو در ایران» هیچ موردی برای جهانی شدن فرستاده نمی شود. تا آنجایی که من می دانم در حال حاضر این کارشناسان بیشترشان ایرانی هستند و کاملا زیر نظر حکومت و میراث فرهنگی کار می کنند؛ و طبیعی است که تابع نظر سازمان میراث هم باشند. پس به این پرسش که «آیا آن ها به آن چه که از سوی حکومت ایران درباره این آثار در پرونده ها نوشته می شوند باور دارند که آن ها را می پذیرند؟» چگونه می توان پاسخ مثبت نداد. نیز می توان پرسید که «آیا مسئولین یونسکو در سازمان مرکزی تحقیقی مستقل هم در مورد این آثار انجام می دهند یا نه؟» چرا که وقتی اثری برای ثبت در فهرست میراث جهانی می رود، اعضای کمیسیون تصمیم گیرنده، که از کشورهای مختلف جهان می آیند، ناچارند که بر اساس گزارش یونسکو با این آثار آشنا می شوند.

اینجا است که به نظر می آید که انگار حکومت اسلامی، همان طور که برای خودش «حقوق بشر اسلامی» دست و پا کرده اکنون قصد دارد که یونسکوی اسلامی هم بوجود آورد و احتمالا یونسکو بدون این که متوجه باشد به تدریج تبدیل به سازمانی می شود، که در ارتباط با سرزمین ما ایران، در راستای اهداف جمهوری اسلامی کار می کند.

البته امیدوارم که من اشتباه کنم اما آنچه بین حکومت اسلامی و سازمان یونسکو می گذرد واجد تهدیدی است که هویت و فرهنگ ما را در خطری کاملا جدی می اندازد. یعنی، چشم که هم بگذاریم انبوهی از آثاری که هیچ ارتباطی با فرهنگ ملی ما ندارند، یا اگر هم داشته باشند در سطح جهانی شدن نیستند، به نام ایران در لیست میراث فرهنگی ناملموس جهان جای خواهند گرفت و حتی پس از حکومت اسلامی هم خارج کردن شان از این فهرست ها کار ساده ای نیست.

ششم نوامبر ۲۰۱۱

shokoohmirzadegi@gmail.com

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.