امین موحدی
تمامی گروههای سیاسی که برای برچیدن استبداد در ایران تلاش میکنند، در عین حال که به واسطه مبارزات شان، مورد احترام هستند و خواهند بود اما هیچکدام از آنها صلاحیت بر عهده گرفتن وظیفه ایجاد تشکلی در جهت اتحاد را ندارند. آنها تنها میتوانند عضوی از چنین تشکلی باشند که توسط سازمانی فراحزبی شکل گرفته باشد. شایسته و بایسته است که وظیفه ایجاد اتحاد در بین اپوزسیون را بر عهده تشکیلاتی فراحزبی بگذاریم که با وجود سیاسی بودنش، بهعنوان تشکیلاتی مستقل و فراحزبی به هیچ طیف سیاسی وابسته نباشد.
برای اعاده اعتبار از دست رفته و جلوگیری از نابودی ایران، ایجاد یک اتحاد فراگیر میان گروهها و احزاب و شخصیتهای سیاسی کشور و در سریعترین زمان ممکن لازم و ضروری مینماید.
این اتحاد، تحت هر نامی از کنگره ملی گرفته تا جبههٔ واحد سرنگونی و یا شورای ائتلاف و شورای همبستگی…نیاز امروز کشور ماست.
برای رسیدن به این اتحاد، چه ساز و کاری باید برگزید وکدام تشکّل، فرد یا گروهی واجد شرایط اقدام برای چنین کار بزرگی میتواند باشد به نحوی که موضوع عدم سؤ استفاده از این نیازفوری، از قبل تضمین شده باشد؟
برای پاسخ به این مهم باید گام به گام پیش رفت تا موانع موجود و ساز و کارهای رفع موانع را مورد بررسی قرار دهیم.
گام اول، پذیرش موجودیت طیفهای مختلف سیاسی در عرصه سیاسی کشور میباشد که باید در عین به رسمیت شناختن آنها، از تقابل و واگریی آنها جلوگیری نمود. البته در این مسیر و در گام اول، شخصیتها و گروههایی میتوانند به رسمیت شناخته شوند که به تمامیت ارضی ایران اعتقاد داشته باشند .
به رسمیت شناختن احزاب و شخصیتهای سیاسی، گام اول ما میتواند باشد، گامی که اگر درست و با ساز و کار مناسبی برداشته نشود، میتواند به جای فرصت تبدیل به تهدیدی در راه اتحادگردد و راه را برای برداشتن گامهای بعدی ببندد. بنابر این شایسته است که حقیقت وتصمیمات پایدار را ملاک قرار داده و تنها بر اساس شعارهای مقطعی و مصلحتی احزاب و شخصیتهای سیاسی عمل نکنیم. برای تعریف و تبیین این موضوع ذکر توضیح زیر ضروری میباشد.
هر شخصیت یا طیف سیاسی، تمام تلاش خود را در کسب سهمی بیشتر در قدرت سیاسی آینده بکار میگیرد، از این لحاظ هیچ سرزنشی بر این افراد و گروهها وارد نیست اما آنچه که میتواند خطرناک باشد و مورد اختلاف واقع شود، محور قرار گرفتن چنین احزاب و گروهها و شخصیتهایی برای ایجاد اتحاد میباشد که در این صورت آنها ادعا خواهند کرد، مبتکر اصلی در این راه بوده و لذا باید بقیه گروهها و احزاب مجبور به پیروی از مشی حزبی آنها باشند، مضاف براینکه در این بین ممکن است کسانی نیز پیدا شوند که خواهان قبضه کامل قدرت در آینده شوند.
به این شکل، نه تنها اتّحادی شکل نخواهد گرفت بلکه حتی اگر از نظر ظاهری به این مهم برسیم، این اتحاد پایدار نخواهد بود و باز اگر پایداری نسبی هم داشته باشد، تضمینی برای دمکراتیک بودن تصمیمات در چهار چوب چنین اتّحادی وجود نخواهد داشت.
تمامی گروههای سیاسی از سلطنتطلب گرفته تا طرفدران پادشاهی پارلمانی و جمهوریخواه و مشروطهطلب و سکولار و ملی گرایان و ملی مذهبیها و حتا گروههای مذهبی معتقد به جدایی دین از سیاست و الی آخر که برای سرنگونی استبداد در ایران تلاش میکنند، در عین حال که به واسطه مبارزاتشان، مورد احترام هستند و خواهند بود اما هیچکدام از آنها صلاحیت بر عهده گرفتن وظیفه ایجاد تشکلی در جهت اتحاد را ندارند.
آنها تنها میتوانند عضوی از چنین تشکلی باشند که توسط سازمانی فراحزبی شکل گرفته باشد، چرا که احزاب و افراد سیاسی به واسطه عقاید حزبی و گروهی خود همواره سعی خواهند کرد که نقش خود را پر رنگتر نمایند.
در این مسیر، راهی برای اعتماد به گروه یا شخصیت خاصی وجود ندارد و انتظار اعتماد به یک شخص یا حزب سیاسی جهت ایجاد تشکلی فراحزبی، انتظاری بیهوده وغیز منطقی خواهد بود.
شخصیتهای سیاسی و احزاب و گروهها در این مرحله از مبارزه میباید در عین حفظ مواضع خود، تحت منشوری کلی گرد هم آیند و از یک اصول منظم و واحد پیروی کنند تا به بینظمی موجود فعلی در امر مبارزه خاتمه داده شود و ضربآهنگ منظمی در این راه به دست آید.
برای سرنگونی جمهوری اسلامی، وارد آوردن ضربات متوالی بر پیکر استبداد شرط است نه ضربات متناوب که قدرت وفرصت بازسازی به رژیم میدهد. برای حصول چنین شرطی نیز، نیازمند سازماندهی دقیق و منسجمی هستیم که مبنای کار در آن ،توافق بر مطالبات مشترک سیاسی باشد، نه طرح اختلافات حزبی وگروهی.
گام دوم ما درست از همینجا آغاز میشود، از جاییکه درپی چاره، از خود میپرسیم: حال چه بایدکرد؟ اینک که هر گروه یا شخصیت سیاسی به تنهایی صلاحیت مذاکره و تشکیل جبهه متحد را ندارد، چه کسی یا گروهی میتواند این مهم را بر عهده بگیرد؟
پاسخ این سوال بسیار ساده میباشد.
شایسته و بایسته است که چنین وظیفهای را بر عهده تشکیلاتی فراحزبی بگذاریم که با وجود سیاسی بودنش ،بعنوان تشکیلاتی مستقل و فراحزبی به هیچ طیف سیاسی وابسته نباشد.
اگر توانستیم چنین تشکیلاتی را ایجاد یا شناسایی کنیم، آنگاه نصف راه را پیموده ایم.
تعریف مختصات و شرایط چنین تشکیلاتی فراحزبی گام سوم ما خواهد بود.
برای آنکه بدانیم چنین تشکیلاتی فراحزبی، نیاز به چه خصوصیاتی دارد، تا کف مطالبات همه طیفهای سیاسی در آن موجود باشد، ابتدا باید کف مطالبات همه طیفهای سیاسی معتقد به استقرار دموکراسی در ایران را تعریف و تعیین نمائیم.
منظور ما از تمامی طیفهای سیاسی، طیفهایی هستند که معتقد به انحلال یا سرنگونی جمهوری اسلامی میباشند و گروهها و افرادی که اعتقادی به این هدف مهم نداشته باشند، نمیتوانند جزو گروهها و افرادی لحاظ شوند که برای استقرار دموکراسی در ایران تلاش میکنند.
با توجه به اینکه حاکمیت اسلامی، تحت نام جمهوری اسلامی ایران به عنوان حکومتی استبدادی و تمامیت خواه شناخته میشود واین شناسایی بر اساس تجربیات گذشته و عملکرد فعلی و همچنین به دلیل بر خورداری نظام اسلامی حاکم بر ایران از یک ایدئولوژی مذهبی صورت گرفته است به نحوی که جمهوری اسلامی به هیچ عنوان قابلیت تغییر و یا اصلاح در قوانین خود را ندارد لذا معتقدین به عدم سرنگونی جمهوری اسلامی، به صورت خود کار در جبههٔ مقابل قرار میگیرند و به عنوان مخالفین دموکراسی شناخته میشوند.
با توجه به این موضوع که سرنگونی جمهوری اسلامی میتواند به عنوان هدف مشترک اپوزیسیون دموکراسی طلب معرفی گردد، از اینرو هدف اصلی تشکیلاتی که باید عهده دار سازماندهی اپوزیسیون وهمچنین اعضای این تشکل متحد باشد، سرنگونی جمهوری اسلامی تعریف میشود که راه را برای استقرار دموکراسی در ایران فراهم میآورد.
چنین تشکیلاتی علاوه بر هدف مشخص، نیاز به اصولی نیزدارد که همه احزاب و گروههای سرنگونی طلب در آن اتفاق نظر داشته باشند.
با بررسی مطالبات احزاب و گروههای معتقد به دموکراسی و نفی کامل استبداد، میتوان چکیده اصولی را که همگی آن احزاب و شخصیتها در آن اتفاق نظر دارند را به شکل پنج اصل زیر بنایی مطرح نمود.
اصول زیر بنایی مشترک عبارتند از:
۱- پاسداری از استقلال ملی و تمامیت ارضی ایران
۲- جدایی دین از حکومت (سکولاریسم)
۳- پشتیبانی از منشور جهانی حقوق بشر
۴- برگزاری انتخابات آزاد برای تعیین نوع نظام آینده ایران در دوران پس از انحلال حکومت اسلامی
۵- مشارکت مستقیم ایرانیان مناطق مختلف ایران در امور اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی محلی خود.
اینک ما یک هدف و پنج اصل داریم که میتوانیم با استناد به آنها، تشکیلاتی را شناسایی یا ایجاد کنیم که در مسیر سازماندهی اپوزیسیون و نیروهای پراکنده حزبی و فردی زیر چتر مشترکی به شکل فراحزبی و بدون وابستگی به هیچ کدام از طیفهای سیاسی عضو، تلاش کند.
خوشبختانه ما چنین تشکیلاتی را که بتواند به شکلی فراحزبی، وظیفه ایجاد اتحاد را عملی کند در اختیار داریم و ساز و کارهای لازم به شکلی کاملا سازماندهی شده و آماده جهت وارد شدن به مرحله عملیاتی در آن پیش بینی و فراهم شده است.
از یک سال پیش تشکیلاتی به نام «نهاد مردمی» اقدام به آغاز عملی پروژهای کرده که مراحل تحقیقاتی و مطالعاتی آن از سالها قبل آغاز شده بود.
تمامی معیارهای دمکراتیک در نهاد مردمی به شکل مدون طراحی شده واستفاده از آخرین متدهای فًنآوری ارتباطات و تکنولوژی روز، یکی از نقاط قوت نهاد مردمی برای وارد شدن در مرحله نهایی میباشد. نهاد مردمی به شکلی طراحی و تدوین شده است که از آغاز تا پایان کار، به صورت فراحزبی عمل نماید و زمینه و امکانات لازم جهت همگرایی گروههای مختلف سیاسی را بر اساس یک هدف و پنج اصل را، در اختیار آنها قرار دهد.
اکنون سالها تحقیق و مطالعه و بررسی در راه رسیدن به ساز کاری مناسب برای همگرایی اپوزیسیون به نتیجه رسیده است.
تشکیلاتی سیاسی اما فراحزبی اصلیترین نیاز ما، در مسیر اتحاد برای مبارزه با استبداد میبود که خوشبختانه بعد از سالها کار تحقیقاتی و مطالعاتی، این تشکیلات تحت نام نهاد مردمی، سازماندهی شده و آماده میباشد تا بدون وارد شدن در رقابتهای حزبی و دخالت در مشی حزبی افراد یا احزاب، بسترهای لازم جهت حضور آنها را زیر یک چتر فراهم آورد.
امیدواریم «نهاد مردمی» برای عملیاتی کردن موضوع اتحاد در مسیر سرنگونی جمهوری اسلامی حاکم بر ایران و استقرار دموکراسی در ایران، شتاب بیشتری به کارهای خود داده و به شکلی رسمی و جدی بر میزان اطلاع رسانی خویش در جهت ایجاد اتحاد به منظور آغاز یک مبارزه منظم و متحد برای سرنگونی رژیم اسلامی حاکم بر ایران بیافزاید.