بهروز سورن
احمد جان از دیر باز تو را می شناسم. شاید مرا فراموش کرده باشی زیرا که آشفته بازار سیاست و گذران زندگی حافظه را تضعیف میکند و بر من روشن است. هنوز تصویرت که برای دوره ای سمبل جنبش دانشجوئی قرار گرفت پیش روی هزاران ایرانی است و شاید هم ماندگار بماند. هم از اینرو برایت مینویسم چون میخواهم نامت نیز ماندگار بماند. به یاد دارم که چه مدتهای طولانی را برای یک اقدام شایسته و جسورانه در زندان ماندی و بخاطر دارم که تن به ذلت ندادی و همچون یک انسان بی باک و با وجدان آن دوران تلخ و وحشتزا را سپری کردی. وبلاگ نویسی آزاده و مستقل بودی و حضورت وبلاگنویسان را به تحرک می آورد.
بسیار خوشحال شدم و شدیم که تو عزیز از مرزهای استبداد عبور کردی و جان گرامی ات را رهاندی. احساس شعف کردم و کردیم که پس از تحمل آنهمه مشقت از تیر رس دار و درفش جلادان جمهوری اسلامی دور شدی. شادی در دل ما نشست که تلاشهای بین المللی ایرانیان, نهادهای حقوق بشر و کمپین ها و فراخوانها نتیجه داد و سلامت تو عزیز را بسیاری جشن گرفتند و به یکدیگر خبر رساندند و این شغف را میان خود تقسیم کردند.
رهائی تو انگیزه ای شد تا برای دیگران که در بند بودند کوشش شود و همچنان ادامه یافت. سمبلی از جنبش دانشجوئی بودی, نمادی از مقاومت این جنبش خاموش نشدنی که میتواند ستونهای نظام مستبد حاکم را هر لحظه که اراده کند بلرزه در آورد. آزادیت برای همگان نوید شکوفائی و ارتقاء مقاومت در برابر رژیم بود. سپس با خبر شدیم که با صدای آمریکا همکاری میکنی. آب سردی بود بر سر همه آنان که کنجکاوانه وضعیتت را دنبال میکردند و امیدهایشان را هنوز زنده نکاه میداشتند.
امید به اینکه احمد چشمبند برداشته است و از سخن گفتن نیز مثل همیشه دیگر ابائی نخواهد داشت. بلندگو و پژواک دانشجویان مبارز درون کشور خواهد شد و صدای آنها را رساتر خواهد کرد. پیراهن خونین معروفش را بالاتر خواهد گرفت و به جهانیان نمایش خواهد داد.
صدای آمریکا اما صدای دانشجویان مبارز کشورمان نبود. مدینه فاضله آنان آمریکا نبود آنچنان که تو عزیز بسهولت در کادر پرسنلی آنان قرار گرفتی. حتما میدانی که همکاری با این نوع صدا ها مشروط و منوط بر سیاستگزاری های دولت هایشان است. قطعا از منافع ملی!! |آمریکائی ها شنیده ای و آنچه بر سر مردم عراق و افغانستان و فلسطین و سایر نقاط جهان می آید خوانده ای.
حتما از ارتباطات پنهان و نهان آنها با حاکمیت اسلامی شنیده ای و حتما میدانی که حضور نظامی آمریکا در منطقه و تحریم ها در وحله اول مردم کشورمان را در منگنه قرار میدهد. همان مردمی که فرزندانشان در دانشگاهها و کارگاه ها حضور دارند و صدای اعتراضشان خاموشی ندارد.
امروز شاید از صدای آمریکا بیرون باشی و به هر دلیلی که این نوشتار بدنبال آن نیست. این سطور تنها یادآوری است به تو گرامی که اگر چه خطائی کرده ای و بدنبال آب به سرابی پر زرق و برق پا گذاشتی اما هنوز فرصتی باقی است که جایگاهت را پیدا کنی و جنبش در جریان دانشجوئی را به زرق و برق رفاه مالی آمریکائی وا نگذاری.
رجوعت میدهم به یکی از فراخوانهائی که سالها پیش داده شد. آن زمان که در سلولهای مخوف جمهوری اسلامی بودی. آنزمان که نه تنها خانواده ات بلکه بیشمار ایرانیان داخل و خارج کشور نگران وضعیت تو عزیز در زندان بودند. بیش از ۱۵۰ نویسنده, شاعر, هنرمند و… و دهها نهاد و رسانه به ریش سفیدی من و سایت گزارشگران امضاء خود را پای این متن گذاشتند و ترجمه هایش را به نهادهای مختلف فرستادند.
از آزادی ات دفاع کردیم. از شهامتت که زبانزد شده بود. از حق انسانی عقیده و نظرت, مرامت و حقوقت. از این دفاع نشد که بعنوان مهره ای از گردانندگان سیاستهای آمریکائی قرار بگیری. جنبش دانشجوئی غنی تر از آن است که سیاستهای آمریکا را در جهت منافع خود بداند. جنبش دانشجوئی به آزادی, دمکراسی و عدالت اجتماعی نظر دارد. بدین ترتیب در برابر سیاستگذاری های این کشور است. همانکه از رسانه هایش برون می خزد و از جمله صدای آمریکا که تو گرامی با ان همکاری میکردی.
اینکه حسن زارع زاده اردشیر یا فخر آور چه نقش هائی داشته اند میماند برای حوصله ای دیگر اما خطاب قرار دادنت زوایای مهم تری برای من داشته است.
در پایان نظرت را به این فراخوان که هنوز در دسترس بود جلب میکنم. قابل تعمق است!
فراخوان سایت گزارشگران برای جلب حمایت بین المللی از احمد باطبی و زندانیان سیاسی در بند
آزادیخواهان
وجدانهای بیدار
همانطور که آگاهید احمد باطبی دانشجوی مبارز و زندانی سیاسی که تجربه سالها زندان، شکنجه و فشارهای روحی و جسمی را در زندانهای مخوف رژیم جمهوری اسلامی حاکم پشت سر دارد، پس از ابتلا به تشنج و حمله مغزی با کم توجهی مسئولین زندان و با تاخیر به بیمارستانی در تجریش منتقل گردید و هم اکنون نیز علی رغم تجویز پزشکان بیمارستان به زندان اوین بازگردانده شده است.
پدر احمد باطبی در گفتگو با رسانه ها از وضعیت فرزندش اظهار نگرانی عمیق نموده است.
کارنامه جمهوری اسلامی همچنان بر سرکوب، دستگیری و بازداشت منتقدین و مخالفان خود دلالت دارد ونظام حاکم روزانه حقوق انسانها را نقض می کند. چندی پیش حجت زمانی به دار آویخته شد و اکبر محمدی و ولی فیض مهدوی در هاله ای ازبی توجهی و بی تفاوتی مسئولین نظام جمهوری اسلامی و با ادامه ی شکنجه ی آنان، جان باختند و کماکان جان صدها زندانی سیاسی دیگر از جمله عباس لسانی در خطر است.
آزادیخواهان و وجدانهای بیدار!
عداوت رژیم اسلامی حاکم با زندانیان سیاسی، روزنامه نگاران، طرفداران آزادی اندیشه ، بیان و قلم برهمگان آشکار است. اکنون و بار دیگر شاهد اوج گیری نقض حقوق ابتدائی زندانیان سیاسی در ایران هستیم. ما از تمامی افراد، نهادها و سازمانهای مستقل و آزادیخواه میخواهیم که با حمایت از این فراخوان و برای انعکاس پژواک صدای زندانیان سیاسی و خانواده ی آنان و بویژه خانواده احمد باطبی، صدای اعتراض خود را به گوش جهانیان برسانند.
ما امضاء کنندگان این فراخوان برای دفاع از آزادی تمامی زندانیان سیاسی- عقیدتی ازهمه ی سازمانها ونهادهای بین المللی مدافع حقوق انسانها خواستاریم تا مراتب اعتراض خود را به سرکوب در زندانهای جمهوری اسلامی اعلام نمایند و با بازدید از زندان اوین، وضعیت دانشجوی مبارز احمد باطبی را بررسی نمایند وبه اطلاع جهانیان برسانند.
رونوشت:
دبیر کل سازمان ملل
سازمان حقوق بشر
سازمان عفو بین الملل
سایر نهادهای مدافع حقوق بشر
Amnesty International
امضاء ها :
مرجان افتخاری – مینو حمیلی – پروین ریاحی – حنیف حیدر نژاد – رضاطالبی – یوسف آبخون – جواد مهران – بیژن رستگار – اردشیر مهرداد – مینا انتظاری – محمود پوینده – حسن حسام – هدایت متین دفتری – آرش کمانگر – سایه سعیدی سیرجانی – شهاب شکوهی – کیانوش سنجری – شباهنگ راد – حسین نقی پور – جواد یگانه – ناصر پاکدامن – مهستی شاهرخی – احمد نوین – پرویز نویدی – بینا داراب زند -صبح ناز داراب زند – نیلوفر بیضائی – مجتبی نظری – اردشیر نظری – بصیر نصیبی – ابراهیم آوخ – نیکولز ریاحی لنگرودی – رانا کریم زاده – ترانه تیرداد – باقر مرتضوی – ایرج حیدری – سردار قادری – کوکب نظری – فرخ جعفری – امیر جواهری لنگرودی – همایون ایوانی – زهرا اسپرام – بیژن سعیدپور – حمیلا نیسکیلی – ندا نوآور – محمد پروین – انسیه یزدان – رضاغفاری – نیلوفر شمیرانی – جلال سعیدی- ژاله توکلی- نسرین بهار- روبن مارکاریان کامبیز گیلانی- عباس رضائی- مینا پویا – سعید عباسیان – روشنک داوری- سام قندچی- شعله ایرانی – پرویز داورپناه – نوید اخگر – جواد اسکوئی – بهروز سورن – ح – ریاحی – جمشید صفاپور شکوه میرزادگی – مریم اسکوئی – پیام لطفی – محمد رضا شالگونی – کامیار گیاهچی – یوسف زرکار – اردشیر دولت – تقی روزبه – علی اشرفی – احمد بخردطبع – ناصر اصغری – رضاچیت ساز ایرج مصداقی – بهرنگ ریاحی – نیلوفر ریاحی لنگرودی – تقی ریاحی لنگرودی – جواد قاسم آبادی – کیومرث گودرزی – علی دماوندی – آزاد محمدی – ساناز فروهر – سروژ قازاریان – م ، شکیب – علی راجی – بهرام چوبینه – نجف روحی – سیاوش محمدی – رئوف افسائی – معصومه شهبازی – موناهیتا – وریا صدرپور – محمد فتاحی – صادق افروز – اسماعیل وفا یغمائی – محمد عارف – سیاوش ابقری – شهلا ابقری- ریبا علیخانی- یاور اعتماد- جمال توکلی- زری اصفهانی- اردوان بیانی – اسماعیل نوری علا – جمال کمانگر – شهره زرگر – سعید افشار – آرزو دریاپور – رحمت ابراهیمی – مهدی سامع – مهری زند – جمیله ندائی – ح مقدم – منصور بیات زاده – علی فرمانده – فرهاد حیرانی – علی اعتمادی – مردآویج زیاری – سیمین آزاد – سیروس کفائی – اسد گلچینی – پویان انصاری – فرزاد نظری – ربی نیکو – یاسمن – برهان دیوار گر – آرتین افشار – حسام منتظری – بهزاد پیله ور – کورش عرفانی – ناصر خداپناهی – علیرضا کوشا – امیر کیا – آزاد زمانی – حمید محمدی – بهروز امیدی لاهیجان – مینو خواحه الدین- مرتضی افشاری- آرازگل آزاد- مریم افشاری – امیرعباس امیری – حمید ظریفی نیا – حامد راد – آبتین اردلان – سعید آرمان – پوریا مجابی / امیر حق جو