amin_banaii_01

دو قطعه شعر از برای ایران و دریا

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

amin_banaii_01

amin_banaii_01امین بنائی

و تو ای میهن من، شاهد این همه فریاد و فغان دل من

ای تو ایران ، آبی بی انتها ، شهر غم شد خانۀ خوبان بیا

ایران ما

و تو ای میهن من، شاهد این همه فریاد و فغان دل من

ای تو ایران ، آبی بی انتها ، شهر غم شد خانۀ خوبان بیا

کشور ما خانه ما کوی ما ، خون شد از جور زمان ایران ما

ای تو امید دل شیدای من مهر و آئینت مرام راه من

ای شریف خفته بر خونآب غم ،عشق جاویدان من ایران من

کی شود خالی ز تو دستان دیو و اهرمن ،کی شوی آباد از دستان فرزندان من

عاقبت خون شد دل سهراب در حمام فین ، شد کمان آرش از بحر نجاتت در طریق

ای تو شیر افکنِ شیر آفرین از چه رو گشتی به سان گربۀ در کجی غمین

اگر نباشد نام تو جانم مباد،از برای راه تو شود جانم فدا

شهر یعنی…

شهر یعنی بی صدا پرواز کن *** ساز خود را بی تامل ساز کن

شهر یعنی آبی و سر زندگی *** سهم ما دنیایی از بیهودگی

شهر یعنی پشت دیوار نمک *** حسرت و بی آبی و دریای غم

شهر یعنی مرگ صدها آشیان *** آدم و حیوان و صدها ماکیان

شهر یعنی سوز ناسوی چراغ *** خدعه و خشم و خیال و خواب خام

شهر یعنی این سراب و تیرگی *** پاکی و آبادی و آزادگی

شهر یعنی بی تامل چاره کن *** آب را سوی دل من باز کن

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.