مهدی رود
حضور مردم تبریز در روز ۱۸ شهریور در میدان شهید فهمیده این شهر نشان داد که جریان آزادی خواهی و مطالبات مردم حق طلب آذری نه تنها خاموش نگردیده بلکه روز به روز نمایان تر و آشکار تر به مسیر خود ادامه می دهد , گرچه برتری تیم تراکتور سازی بر استقلال بهانه ای بود که مردم با همیت این دیار را به صحنه بیاورد . اما شعار ها و خروش بلند مردم در میدان شهید فهمیده تبریز چیزی فراتر از شادمانی از برد تیم فوتبال این شهر داشت .
آذربایجانی ها حتی پیش از شروع مسابقه در استادیوم بزرگ آزادی بردی بزرگتر را رقم زدند , حرکتی که از مدتها پیش برای نجات دریاچه ارومیه از سوی مردم ترک تبار ایران شروع شده بود در استادیوم آزادی به اوج خود رسید , تا اینبار نه در خیابانها بلکه در یک میدان ورزشی پایه های حکومت به لرزه درآید و باز هم وحشت از خروش مردم , نیروهای یگان ویژه را به سرکوب و بازداشت معترضان وا داشت .موج اعتراضی آذری ها که در پی وقوع فاجعه زیست محیطی دریاچه ارومیه آغاز شده بود و به دستگیری های گسترده در این منطقه نیز منجر شد , مجددا زنگ خطر را برای سران حکومت به صدا در آورد مقامات حکومتی که در چند ماه اخیر در تریبون های رژیم از مرگ جنبش و خاموش شدن فتنه شخن می گفتند ناگاه خود را در مقابل موج تازه اعتراضها مستئصل و پریشان می بینند . بازتاب این هراس حکومت را می توان از موضع گیری های آنها دریافت , آنچه تجربه نشان داده است هر زمان که نظام در این وضعیت قرار میگیرد ساز همدلی , اتحاد و تبعیت از ولی فقیه را کوک می کند .
در همین راستا علی خامنه ای در سخنان اخیر خود از لزوم همدلی بین مسئولین با یکدیگر ومردم با مسئولین صحبت به میان آورد . این بیانات در حالی مطرح می شود که شاهد شکافی عمیق بین دو هسته قدرت در تارنمای سیاسی ایران هستیم , جریان انحرافی که این روزها با تشکیل جبهه پایداری انقلاب سعی دارد به اکثریت مجلس دست پیدا کند و از طرفی دیگر نیز اصولگرایان با ایجاد گروه ۸+۷ به حضور اکثریت اصولگرایان حامی رهبر حکومت اسلامی در انتخابات آینده فکر می کنند . طبیعتا تقابل این دو جناح در به دست گرفتن نبض مجلس آینده و به خصوص با نزدیک شدن به زمان رأی گیری نه تنها همدلی مورد نظر ولی فقیه را بین اقتدارگرایان بوجود نخواهد آورد بلکه وضعیت را از این بحرانی تر خواهد کرد .
علی خامنه ای در حالی از اتحاد مسئولین با مردم صحیت می کند که نیک می داند نفرت و بیزاری مردم از سران حکومت و گردانندکان نظام و دولت در این برهه از زمان به بالاترین حد خود رسیده است . بی کفایتی دولت انتسابی حاکم که نتیجه عملکرد آن گسترش فزاینده بیکاری و فقر , تورم , فاصله طبقاتی از یک سو و در تنگنا قرار دادن مردم از تمام جهات ( دستگیریهای گسترده , فشار بر زندانیان سیاسی و عقیدتی , تفکیک جنسیتی در دانشگاهها , سرکوب اقلیتهای دینی , تجویز قوانین استبدادی اسلامی به مردم , از بین بردن آثار تاریخی و هویت فرهنگی ایران زمین ) از سوی سران حکومت و ارگانهای وابسته به حلقه رهبری نظام , روز به روز مردم را نسبت به ماهیت حکومت متنفر کرده و بر عکس خواسته رهبر نظام اسلامی , مردم را در مسیر بر چیدن این نظام دیکتاتور همدل و همسو کرده است .
اکنون این حرکت و خروش مردم آذربایجان را به فال نیک می گیریم و آن را فتح بابی دوباره می دانیم در جهت همبستگی تمام اقوام ایرانی اعم از ترک و فارس و لرو کرد و بلوچ و عرب در اقسا نقاط ایران زمین , هنگام آن رسیده است که همه ایران نجات دریاچه ارومیه را فریاد بزند , همه ایران از تبعیض وارد بر اقلیتهای قومی و مذهبی اعلام انزجار کند , سراسر ایران آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی را طلب کند , اینگونه است که پایه های نظام تمامیت خواه هر لحظه سست تر از قبل خواهد شد . چرا که این یک حقیقت است :
” حرکت های آزادی خواهانه منطقه از میدان آزادی تهران شروع شد و به آنجا نیز ختم خواهد شد “