بیانیه جبهه ملی ایران- آمریکا و اروپا درباره کودتای ننگین ۲۸ مرداد ۱۳۳۲
با اینکه ۵۸ سال از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ میگذرد و آمرین و مسئولین این رویداد یعنی انگلستان و آمریکا به نقش خود در این رخداد شوم اعتراف نموده و از ملت ایران عذرخواهی کرده اند، هنوز هم جریان های سیاسی ایرانی در ارزیابی این بخش از تاریخ ایران اختلافات اساسی دارند. این امر نخست نشانی از ضعف فرهنگ سیاسی حاکم بر جامعه ایران است که با درک و پذیرش حقیقتی که واقعیست، مشکل دارد.
نماد برجسته این ضعف رفتار آن بخش از گردانندگان صحنه سیاسی ایران است که حتی وجود کودتا را نفی میکند و برعکس صحبت از”قیام ملی” مینماید و برای اینکار “مورخی” را که خویشتن را با کتاب خود پیشفروش کرده است، در اختیار میگیرد.
رویکرد ملیون ایران به این کودتای ننگین تنها از روی تعلق خاطر به شادروان دکتر محمد مصدق و دولت ملی او نیست. برای ملیون ایران همواره بهزیستی ایرانیان و آزادی، آبادی و سربلندی ایران مطرح بوده است. و به گواه تاریخ، سیاست نخست وزیر، محمد مصدق و جبهه ملی ایران در آنزمان چنان بود که با جدیت و صداقت در راهی گا م برداشته می شد تا در تحولی آرام و بخردانه واپسماندگی خودساخته حاکم بر ایران پشت سرگذاشته شود و ایران به جرگه کشورهای مدرن و دموکراتیک جهان بپیوندد. بابرانداختن دولت قانونی مصدق بخاطر نفت ارزان و موقعیت استراتژیک ایران، بویژه در دوران جنگ سرد، از سوی انگلستان و آمریکا و عمال ایرانی آنها این راه سد و بریده شد. هزاران نفر دستگیر، زندانی و کشته شدند و در پیامدش این تباهی که امروز در ایران و حتی در خاورمیانه شاهدش هستیم، پیش آمد.
ما معتقدیم که جبهه ملی ایران و همه نیروهای ملی نیز باید بازنگری انتقادی رویدادهای آندوره را در برنامه خود قرار دهند و بویژه به این پرسش که چرا بیشترین ایرانیانی که تا آنزمان از مصدق و جبهه ملی ایران پشتیبانی قاطعانه کرده بودند، دربرابر مشتی ارتشی خودفروخته و اوباش مقاومت نکردند و پشت مصدق نایستادند، پاسخی قانع کننده یابند.
یکی از نیروهایی که میتوانست در آن شرایط به حمایت از مصدق برخیزد، حزب توده بود، که اینهم با بلبشویی که پس از مرگ استالین در مسکو بوجود آمده بود تنها آن کرد که آموخته بود: “مبارزه ضد امپریالیستی”. یعنی درست در آن شرایط، آب در آسیاب انگلستان ریختن از طریق اخلال در کار دولت ملی که در حال مذاکره با آمریکا بود. سازمان افسران حزب توده براحتی توان خنثی کردن اقدامات خودفروختگان ارتش ایران را داشت، ولی آنچه او نداشت، عرق ملی و دستور لازم از مسکو بود.
نقش آفرین مهم دیگری که در سر بزنگاه پشت مصدق را خالی کرد آیت الله سید ابولقاسم کاشانی بود. او که در قیام ۳۰ تیر در برابر دربار از مصدق و جنبش ملی قویا حمایت کرده و پیروانش را بخیابان فرا خوانده بود، از آنجاییکه خواستهای شخصی و سیاسی- مذهبیش در دوران حکومت مصدق رعایت نشدند، به مصدق پشت کرد و به کمک اوباش مزدور آمریکا و اشرف پهلوی، بریاست شعبان جعفری و دستیارش رمضان یخی شتافت. مصدق که کاملا خواهان جدایی نهاد دین از دولت و حکومت بود، نه هنگام تعیین وزرایش با کاشانی مشورت کرد ونه به سفارشات کاشانی که بارها بطور متداول روی کاغذ پاره هایی مینوشت و برای مصدق میفرستاد، وقعی گذاشت. کاشانی با مصدق ِ سکولار و دست پرورده جنبش مشروطیت مشکل داشت و روزبروز به نواب صفوی که پس از اخراجش از قم، به تصورات حکومت اسلامی کاشانی، اَشکال مشخصی میداد ، نزدیکتر می شد. بزرگداشتن آیتالله کاشانی از سوی جمهوری اسلامی و سرپوش گذاشتن به حمایت وی از اوباش دربار و کودتای ۲۸ مرداد، یکی از سویه های ضد ملی حاکمیت کنونی جمهوری اسلامی است.
هموطنان آزاده، پشتیبانی واقعبینانه از سیاستها و اقدامات دولت دکتر مصدق دربرابر دشمنان و مخالفینش هنوز هم از مبارزه علیه ارتجاع و استبداد جمهوری اسلامی جدا نیست. مصدق نماد حاکمیت ملت ایران دربرابر استعمار انگلستان و استبداد دربار پهلوی بود و خواست انتخابات آزاد که اولین و مهمترین نکته بر تارک برنامه جبهه ملی ایران از بدو تاسیسش در سال ۱۳۲۸ میدرخشید، هنوز هم به قوت خود باقیست.
پاینده ایران
زنده باد مبارزات مردم ایران برای آزادی، دمکراسی و عدالت اجتماعی
جبهه ملی ایران- اروپا و آمریکا
۱۶ امرداد ۱۳۹۰
www.jebhe.net
www.jebhemelli.info