12_angry_men

مردان عصبانی، گفتمان و حقوق بشر

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

12_angry_men

12_angry_menمجتبی سمیع‌نژاد

شرایط و شرط‌ها و مسائل زیادی وجود دارند و باید به فراهم شوند تا در یک جامعه حقوق بشر به معنای کامل آن رعایت شود. اما یکی از اساسی‌ترین موارد و مسائل بدون شک رعایت حقوق «اقلیت» در یک کشور است. حقوق بشر زمانی رعایت می‌شود که در آن اقلیت به گونه‌ای حقوق‌اش رعایت شود که امکان تبدیل شدن به اکثریت را داشته باشد و چنین امکانی برای‌اش فراهم شده و مهیا باشد.

یک تفکر، یک آیین‌، یک مذهب، یک اندیشه می‌تواند و باید مجال گسترش داشته باشد و برای خود پیرو و مرید پیدا کند. مجموعه روش‌ها و رفتارهایی که آن‌ها را در حصار نگاه دارد و و مجال عرضه و گسترش را به آن ندهد در واقع نقض حقوق اقلیت بوده و هست. این که اندیشه‌ای از مقبولیت عمومی بهره برده، دلیلی بر این نیست و نخواهد بود که اقلیت مخالف در اشتباه بوده و اجازه ابراز عقیده به آن‌ها داده نشود، بر فرض اشتباه اکثریت، در صورت عدم بروز اندیشه اقلیت، امکان این‌که حقیقت رخ نشان دهد، نبوده و نیست.

فیلم «۱۲ مرد عصبانی»‌ به کاگردانی سیدنی لومت و محصول ۱۹۵۷ مثال عینی بسیار خوبی برای نشان دادن این واقعیت است. فیلمی که علاوه بر نشان دادن موضوع بالا نکته‌های در خورد تأمل دیگری نیز همراه خود دارد.

خلاصه داستان فیلم از این قرار است که «پسر نوجوانی متهم به قتل پدر خود با چاقو است، او در دادگاه مجرم شناخته می‌شود و تمام مدارک و شواهد نیز علیه او است. قاضی دادگاه برای صادر کردن حکم نهایی خود به هیئت منصفه ۱۲ نفری وقت می‌دهد که رای نهایی خود را صادر کنند. هیأت منصفه به اتاقی نمناک و گرم در دادگاه برای شور می‌رود. در همان ابتدا یک رأی‌گیری انجام می‌شود و هیا منصفه جلمگی به گناه‌کار بودن پسر جوان و اعدام او با صندلی الکتریکی رأی می‌دهند به جز یک نفر. شخص مخالف (هنری فوندا) دلیل مشخصی برای بی‌گناهی او به جز شک و تردید‌های‌اش ندارد و اعتقاد دارد که جالب نیست که از در بیایم تو و در عرض ۳۰ ثانیه تصمیم بگیریم متهم گناهکار است و فقط به نفس این‌که باید درباره این مطلب صحبت بشود، مخالفت می‌کند. او به جان یک پسر ۱۸ ساله که قرار است اعدام شود فکر می‌کند و اعتقاد دارد که تصمیم‌گیری در مورد جان انسان بیش‌تر از پنج دقیقه زمان می‌برد.

این مخالفت آغاز شروع بحث‌هایی است که ساعت‌ها بین این ۱۲ نفر به شکل بحث‌های منطقی، دعوای لفظی تا فیزیکی و پرخاش‌ها منجر می‌شود و ۱۲ مرد که دیگر عصبانی شده‌اند کم کم با بررسی شواهد و مدارک و کنکاش گفته‌ها و مسائل مطرح شده در دادگاه یک به یک نظر خود را به بی‌گناهی متهم بر می‌گردانند. شخصیت‌های تشکیل دهنده اعضای هیأت منصفه عبارتند از آدمی بی‌خیال و بی‌تفاوت که تنها منتظر است این جلسه تمام شود و به بازی بیسبالش برسد، پیرمردی عصبانی که اعتقاد دارد همه‌ی جوان‌های از این «قماش» مجرم هستند، شخصیتی که به هیچ عنوان استدلال‌های منطقی را قبول نمی‌کند و دائم پرخاش می‌کند، شخصیتی که در همان محله‌های فقرنشینی که متهم از آن آمده بزرگ شده است، شخصیتی که شرکت تبلیغاتی دارد و بر سر عقایدش سست است، پیرمردی دنیا دیده و کارمندی مبادی آداب و… این ۱۲ نفر به طور کلی مشت نمونه‌ی خروار هستند که طیف‌های مختلف درون یک جامعه را نمایندگی می‌کنند، گر چه همه‌ی جامعه نیستند، اما یک جامعه هستند و افراد زیادی را در خود جای می‌دهند.

فیلم ۱۲ مرد عصبانی فیلمی است که به «گفتمان» اهمیت داده و به خوبی نتیجه یک گفتمان را به هر صورت که باید باشد، نشان می‌دهد. ضرورت گفت‌وگو در میان همه‌ی افراد و نظرهای مخالف یک اصل بدیهی در جهان امروز است. ۲ تن از اعضای هیأت منصفه به شدت پرخاشگر و عصبانی هستند و هیچ دلیل و برهانی را برنمی‌تابند و نسبت به هر حقیقتی که بیان می‌شود، موضع دارند، اما در نتیجه ادامه‌ی این گفتمان هر دو آن‌ها نظر خود را برمی‌گردانند و به بی‌گناهی رأی می‌دهند. گر چه هر دو آخرین نفر هستند، اما نتیجه یک «گفتمان» به همین صورت است.

فیلم ۱۲ مرد عصبانی فیلمی است که به «تردید منطقی» توجه خاص دارد. علوم انسانی و اندیشه‌ها و عقاید بشری همواره در معرض اشتباه و تغییر بوده‌اند. تردیدهای منطقی که در ادامه گفتمان مطرح در این فیلم ایجاد می‌شود، به خوبی حتا سخت‌گیرترین انسان‌ها را به شک و تردید وادار می‌کند. به طوری که آن‌ها در اثر تکرار و تعدد این تردید‌ها از لجاجت بر اعتقاد اشتباه خود دست بر می‌دارند.

فیلم ۱۲ مرد عصبانی فیلمی است که به «حقوق اقلیت» احترام می‌گذارد و به صورتی واضح می‌گوید که اگر اقلیت امکان رشد و نمو داشته باشد و ابزاری درست که در این فیلم گفتمان بود در اختیار او گذاشته شود، چه نتایج مثبتی به همراه خواهد داشت. این فیلم که به دموکراسی و آرا نظر داشته و به آن احترام می‌گذارد، قبل از هر چیز می‌گوید که اکثریت گر چه نظر خودشان را دارند، اما باید به اعتقاد اقلیت (یک نفر مخالف) اهمیت داده و نظر او را بشنوند. قانون حاکم بر این هیأت منصفه آن‌ها را به این مساله وادار می‌کند، رأی هیأت منصفه باید تمام و کمال باشد و هر ۱۲ نفر به یک نقطه مشترک برسند. در سایه چنین قانونی اکثریت که در قدرت محض قرار دارد، تسلیم اقلیت شده و با شنیدن سخنان او از اکثریت می‌افتد.

فیلم ۱۲ مرد عصبانی فیلمی است که «تغییر» را باور دارد و نشان می‌دهد که با ابزارهایی چون «گفتمان»، «احترام به حقوق اقلیت»، «احترام به قانون»، «توجه به تردیدهای منطقی» می‌تواند رویکردی دیگر با موضوعات داشت و می‌توان با قبول استدلال‌ها و توجه به تردیدها و شک‌ها موضعی کاملا متفاوت با قبل داشت. حتا اگر مانند این فیلم در یک بازه‌ی زمانی دو سه ساعته چنین اتفاقی بیافتد.

فیلم ۱۲ مرد عصبانی شاید از نظر کارگردانی، از نظر بازی بازیگرن، از این نظر که فیلم تنها در یک لوکیشن می‌گذرد و… فیلمی تحسین‌برانگیز باشد که هست، اما از نظر پیام‌ها و این‌که داستان‌ها و تکنیک‌های انتقال پیام آن وابسته به زمان و مکان نیست از اهمیت بسیار ویژه‌ای برخوردار است. در این فیلم ۱۲ شخصیت در یک موقعیت یک‌سان قرار داده می‌شوند که در واقع یکی از معضلات بشری است، موقعیتی به نام «قضاوت». ۱۲ شخص، وابسته ۱۲ طیف مختلف که هر یک نمایندگی طیفی را عهده‌دار هستند، در این موقعیت یک‌سان رفتارهای بسیار متقاوت بروز می‌دهند، اما آن‌چه که در این میان حائز اهمیت است، نه عقاید شخصی و نتیجه مطلوب آن‌ها که «حقیقت» است.

فیلم ۱۲ مرد عصبانی را همچنین می‌توانی فیلمی ضد خشونت اعدام نیز دانست و نشان داد که تصمیم‌گیری در مورد جان یک انسان تا چه اندازه دشوار و سخت است و دقت نکردن به کوچک‌ترین جزئیات که نوع بشر بعید نیست، چه‌گونه می‌تواند مجازاتی به شدت ناعادلانه را رقم بزند که جبران آن امکان‌پذیر نیست.

منبع : سایت قمار عاشقانه

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.