احتمالات و مناسبات آینده بعد از بن لادن

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

پایا راستگونیا

بعد از عملیات  نیروهای ویژۀ آمریکایی در پاکستان که منجر به کشته شدن بن لادن در این کشور شد . در حالی که نزدیک به ده سال تعقیب سرانجام او نه در یک محیط دشوار جغرافیایی بلکه در محله ای اعیان نشین با فاصله ای نه چندان از پایتخت پاکستان رؤیت و به هلاکت رسید . حال باید دید اوضاع امور بعد از مرگ این مرد بلند آوازه ترور و خشونت در  یک دهۀ اخیر چه سمت و سویی خواهد یافت .

بیشتر تحلیل گران هر چند مرگ بن لادن را ضربه ای بزرگ بر پیکرۀ تشکیلات القاعده بر شمرده اند امّا  همگی بر این امر اتفاق نظر دارند که این امر به هیچ عنوان ، پایان کار دراین ارتباط نیست .  
در این زمینه برخی را اعتقاد بر این است که این اتفاقات باعث خواهد گردید این تشکیلات از آن رو که فاقد شخصی به ابعاد و اندازۀ بن لادن است از این پس دچار تشتت و اختلاف  گردیده و این منجر به انشعاباتی در این سازمان خواهد گردید . چرا که جانشینان احتمالی بن لادن فاقد کاریزما و موقعیت اسطوره ای و شایان تبعیت او هستند تا بتوانند تشکیلاتی با موقعیت متفاوت ، دشوار و بغرنج القاعده را با سیاستی متمرکز از رأس هرم اداره نمایند . به اعتقاد آنها دیگر افراد مقتدر در این تشکیلات به هیچ وجه در این زمینه قابل قیاس با بن لادن نبوده و از موقعیت بی بدیلی که او از آن بهره می برد برخوردار نیستند .
به علاوه به نظر می رسد که القاعده چندان تشکیلاتی یک دست و یکپارچه نبوده و این باز می گردد به گسترۀ این سازمان در کشورها و مناطق جهان و عضویت افراد از ملیت ها و مناطق مختلف در آن و بیش از این ، شرایط خاصی که این مناطق مختلف به فراخور حال از آن برخوردار هستند . این خصوصیات می تواند خطر انشقاق در این سازمان را در نبود شخصی چون بن لادن ، در پی داشته باشد .
به علاوه به اعتقاد برخی از صاحب نظرا ن تشکیلات القاعده در این چند سالۀ اخیر از حالت متمرکز خویش ، به حالتی عرضی و غیر متمرکز تغییر ماهیت داده است . و این ویژگی می تواند با انعطافی که به این تشکیلات می بخشد ، موقعیتی را برای آن فراهم کند تا همچنان بعد مرگ مهمترین مقام آن به کار خود ادامه دهد .
ونیزگفته می شود این سازمان اکنون به عوض پروژه هایی تروریستی چون حمله به برج های آمریکا ، کار خود را امنون به اهداف و طرح های کوچکتر سپرده است . اقداماتی که بتوان با نیرو و تمرکز کمتر و با استفاده از نیروهای پراکنده و کمتر سازمان یافته در اقصی نقاط جهان به انجام رساند .
مسألۀ دیگری که در ارتباط با مرگ بن لا دن در این روزها توجه کشورهای به خصوص غربی را به خود مشغول داشته و امکانات امنیتی و اطلاعاتی رابه تکاپو انداخته است ، مسألۀ واکنش القاعده به کشته شدن رهبر آن و احتمال بالای فعالیت های ناظر بر انتقام از سوی این سازمان است . احتمال این امر بسیار زیاد است که اعضای این سازمان برای ابراز وجود و بقإ و نشان دادن توانمندی شان به رغم مرگ رهبر آن ، اقداماتی تروریستی را برنامه ریزی نموده و به مورد اجرا در آورند . تا بتوانند  کاستی های غیر قابل انکار ناشی از مرگ بن لادن را از نگاه جهانیان پنهان دارند . دست کم در کوتاه مدت این امر می تواند اسباب دردسر و دلمشغولی را برای دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی کشورها در پی داشته باشد .
همچنین باید به وضعیت کشورها و برخی از تشکیلات و دولت ها نیز در این رابطه اشاره نمود ، اولین کشوری که بعد از کشته شدن رهبر القاعده توجه جهان رابه خویش معطوف داشت پاکستان بود ، این کشور در مظان این اتهام دوباره قرار گرفته است که به پناه گاهی برای فعالیت ، پرورش و گسترش گروه های تروریستی بدل گشته است . به رغم تعهدات دولت پاکستان و کمک های بسیاری که این دولت برای مقابله با تروریسم دریافت می دارد ، امّا مهمترین فرد القاعده به مدت چند سال در خاک این کشور ، آن هم در منطقه ای آباد و مسکونی در شرایطی از ثبات و رفاه به سرمی برد . و عملیات اخیر نیز نه از سوی نیروهای پاکستانی یا با همکاری آنها بلکه در بی خبری و بی اطلاعی آنها انجام می گیرد . این مسأله از هم اکنون سؤلات بسیاری را در مورد احتمال اطلاع و حتی همکاری این کشور با گرو های تروریستی به همراه داشته است . این مسأله یقیناً به سپردن تعهدات سنگین تر و فشار به منظور پذیرش مسئولیت بیشتر از سوی دولت پاکستان منتهی خواهد گشت . این احتمال نیز وجود دارد که این دولت برای نیروهای خارجی امکان بیشتری جهت نظارت و فعالیت در خاک این کشور  به منظور مقابله با تروریسم فراهم آورد .
همچنین باید به وضع کشورهایی چون ایران که می توانند مأمن و حامی گروهای تروریستسی قرار گیرند نیز توجه نمود ، ماهیت و اهداف نظام جمهوری می تواند دلیل کافی  را برای حمایت از گروه هایی چون القاعده یا طالبان در افغانستان و پاکستان فراهم آورد . کما این که این کشور به گروهای تروریستی در کشورهای مختلف منطقه همواره یاری رسانده است یا خود در پرورش و تجهیز آنها نقش برجسته ای داشته است . گروه هایی در عراق ، فلسطین ، لبنان و …. برخی از این گروه ها دارای برخی اشتراکات و پیوند هایی از جهت اعتقاد و استراتژی با گروه القاعده هستند .
به خصوص تلاش به منظور کاستن از اقتدار یا از میان برداشتن این گروها و به ویژه قطع ارتباط و حمایتی که این گروها از سوی دولت های دیگر از آنها برخوردار هستند می تواند مورد توجه بیشتری قرار گیرد .
مسألۀ دیگر در همین ارتباط نقش شرایط حاکم بر مردم کشورهاست که در پرورش تروریسم و فراهم نمودن بسترهای لازم برای آن نقش دارد . به خصوص استبداد حاکم بر کشورهای اسلامی و نقشی که دولت هایی این چنین در سلب حقوق و آزادیهای اجتماعی در این کشورها داشته اند و نیز بی عدالتی ناشی از فساد که از اجزای ذاتی غالب نظام های استبدادیِ به دور از اراده و نظارت مردم بوده و هست . این مسائل ضرورتهایی را  مبنی بر  یاری به ملت ها در جهت رهایی از دولت ها و نظام های استبدادی گوشزد می نماید . تحولاتی که به طرق متفاوت در کشور های منطقه دنبال گردیده و خواهد گشت در این زمینه هم نمونۀ عراق و افغانستان وجود دارد که با دخالت عینی و مستقیم نیروهای خارجی ، نظامهای حاکم ساقط گردیدند و هم چندی است که نمونه هایی را در کشورهایی چون مصر و دیگر کشورهای عربی شاهد بوده ایم که خود مردم در سایه مبارزه و مقاومت ، دولت های غیر مردمی را وادار به تسلیم نموده اند .

 

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.