درماجرای کودتای ننگین و خائنانه ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ پادشاه مملکت دست در دست سازمان های اطلاعاتی و جاسوسی بیگانه همچون « سیا» و « اینتلجنت سرویس» گذاشته و هم پیمان با آنان دولت ملی و معتقد به مردم سالاری دکترمحمد مصدق راساقط نمود و بساطی ازظلم و استبداد و دیکتاتوری برپا کرد که اکنون پس از ۵۷ سال هنوز هم ملت ایران از پی آمد های آن روز سیاه و آن خیانت بزرگ رنج میبرد و تاوان آن را میپردازد و علی التحقیق میتوان گفت که ناکامی ها و مصائب امروزی ملت ایران و عدم تحقق دموکراسی و حاکمیت ملی دراین کشور طی این سالها نیز ریشه درهمان کودتای شوم دارد.
پس از کودتا دکتر مصدق و بسیاری از یاران وهمکارانش به زندان افتادند. امادکتر سیدحسین فاطمی وزیر خارجه شجاع دولت ملی مخفی گردیده و از پناهگاه خود به مبارزه علیه کودتاچیان ادامه داد و بسیاری از نوشته های مهیج و امیدبخش او در نشریات نهضت مقاومت ملی که از فردای کودتا تشکیل یافته بود مورد استفاده قرار گرفت . ولی بالاخره در روز ششم اسفند ۱۳۳۲ دکترفاطمی دستگیر شد و به دست دژخیمان افتاد . در همان روز دستگیری عوامل خود فروخته شاه برنامه رذیلانه ای را برای قتل او طرح وبه اجرا گذاشتند بدین شکل که در هنگام انتقال دکتر فاطمی به داخل شهربانی اراذل و اوباش به سردستگی شعبان بی مخ در جلوی درب شهربانی بر سر اوریخته وکوشیدند تا با ضربات چاقو او را ازپای درآورند و اگر فداکاری خواهردکتر فاطمی بانو سلطنت فاطمی نمیبود و در آن لحظه خود را سپر چاقوهای آن جنایتکاران مزدور قرار نمیداد به احتمال قوی آنها در نقشه شوم خود موفق میشدند و دکترفاطمی فرصت رسیدن به دادگاه و محاکمه را نمی یافت و آن دفاعیات قهرمانانه از او برجای نمی ماند.
باری دکترفاطمی با ایثار و از خودگذشتگی خواهر فداکارش ازآن مهلکه جان به در برد و بابدنی مجروح که چندین ضربه کارد بر آن اصابت کرده بود به زندان و محاکمه کشیده شد. محاکمات عبرت آموز آن بزرگ مرد درتابستان ۱۳۳۳ صورت گرفت وبیدادگاه نظامی شاه اورا به اعدام محکوم نمود و سرانجام در سحرگاه نوزدهم آبانماه ۱۳۳۳ پیکرتب دار ورنجور اورا با برانکارد به میدان تیرباران لشکر دو زرهی آورده وبه جوخه اعدام سپردند. و او در راه آزادی و استقلال ایران برای سومین وآخرین بار درخون خود درغلطید.
دکترحسین فاطمی درسال ۱۲۹۶ در شهر نائین چشم به جهان گشود و۳۷ سال زندگانی کوتاه ولی بسیار پر ثمرو پر فراز ونشیبی راپشت سر گذاشت . او ازروز ۸ مرداد ۱۳۲۸ روزنامه باختر امروز را شخصا" منتشرنمود که باید آنرا ارگان اصلی نهضت ملی ایران درآن سالها دانست. او قبلا در روزنامه های دیگر ازجمله روزنامه باختر مربوط به برادرش افکار آزادیخواهانه و استقلال طلبانه خودرا منتشر میکرد . دکترفاطمی در روز ۲۲ مهر ۱۳۲۸ درزمره همراهان دکترمصدق درتحصن اعتراض به عدم آزادی انتخابات در دوره شانزدهم مجلس شورای ملی بود و هم او بود که پس از آن تحصن فکر تشکیل یک سازمان سیاسی ملی را مطرح نمود و حتی گفته میشود که نام آن سازمان یعنی جبهه ملی ایران را او پیشنهاد کرد و در اولین شورای مرکزی جبهه ملی شرکت جست شورائی که با مبارزات خود توانست انتخابات قلابی انجام شده رادرتهران به ابطال برساند و در انتخابات مجدد هشت نفر نماینده از اعضای جبهه ملی را به مجلس بفرستد تا کار بزرگ ملی شدن نفت رابه رهبری دکتر محمدمصدق به انجام برسانند . دکتر فاطمی در روز ۲۵ بهمن ۱۳۳۰ هنگام سخنرانی در سر مزار روزنامه نگار ملی ، محمدمسعود به ضرب گلوله ای که از اسلحه « عبدخدائی » یکی از اعضای جمعیت فدائیان اسلام به سوی او شلیک گردید مضروب شد واین بار اولی بود که خون پاکش بر خاک ایران ریخته میشد. پس ازاین سوء قصد فدائیان اسلام هیچگاه توضیح ندادند که ترور دکترحسین فاطمی که در خط اول مبارزه آزادیخواهانه ملت ایران ومبارزه با قدرت استعمار مکار انگلیس قرار داشت چرا و باچه قصد ومنظوری صورت گرفت ؟. دکترفاطمی خود دراولین سرمقاله ای که پس از این ترور برای باختر امروز تهیه کرد اینگونه نوشت که :« خدای بزرگ نخواست گلوله ای را که ازطرف یک تروریست دست پرورده اینتلجنت سرویس به طرف من رها شد کارگر افتد.»
دکترفاطمی درآن زمان نمیدانست که دیگر دست پروردگان اینتلجنت سرویس در لباسی دیگر و در دو نوبت دیگر خون پاکش رابر زمین ایران خواهند ریخت .
ما در سال روز شهادت آن شهید والامقام جبهه ملی ایران به روان پاکش درود میفرستیم و نسل جوان این مرز وبوم را به آموختن از زندگی پرافتخار دکترفاطمی فرا میخوانیم.
تهران – جبهه ملی ایران
۱۸ /۸ /۱۳۸۹
جامعه رنگین کمان