نوروزتان پیروز. توجهتان به ضد و نقیض بوتان

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

جناب قاسمی ضمن تایید نوشته نظر « ای ایرانی بیدار شو» باید بگویم که من از سایت شما تقدیر میکنم. اما نوشته های شما گاها ضد و نقیض هستند. در همین نوشته شما در جایی می نویسید « از آنجا که انسان‌ها به عنوان آحاد تشکیل‌ دهنده جامعه، در همه شرایط وبدون استثنا،از نظر حقوق انسانی برابرند پس مشخصات هویتی همه ملت‌ها از حقوق مساوی برخوردار بوده و بی هیچ پیش داوری، هرکدام به اندازه خود با ارزش و محترمند و تحقیق و بررسی آنها هرگز نباید جنبه تبعیض‌آمیز به خود بگیرد. هر نوع برتری‌ طلبی بنا بر ملاحظات هویت ملی یا هر ملاحظه دیگر چه از نظر طبقه اجتماعی باشد یا از زاویه وابستگی دینی یا مرامی می‌تواند مخاطرات غیرقابل جبرانی در جامعه بشری به ‌وجود آورد…» و در جای دیگر حکم می کنید « جشن های آخر زمستان در بسیاری از فرهنگ ها جنبه خرافی دارد در مسیحیت اروپائی کارناوالی که به پیشواز بهاران می رود نخست در خوردن ونوشیدن افراط میکند آنگاه در شرائطی به غایت خالی از تعادل تندیس زمستان را که به انسانی سیاه جامه و خشن و زشت شباهت دارد به آتش می کشند. در حالی که در فرهنگ ایرانی و سنت های نوروزی حقیقت انسان در تعادل و توازن اوست…» در حالی که اینطور نیست. در آنچه شما از آن به عنوان خرافه و انسان سیاه جامه و چه یاد میکنید. همان دیو خودمان است٬ شما اگر به قصه ها و نقل های اروپا و خصوصا اروپای شرقی توجه کنید در آنها بیشتر از هر چیز این دیوها که اغلب هم ترسناکند ولی بدخیم و زیان رسان نیستند وجود دارد. شاید شما بتوانید روانشناسی برونو بنلهایم را در مورد نقل ها و قصه ها بخوانید٬ اگر چه گفته شده که او این کتاب را از کس دیگری رونویسی کرده و یا تقلبی در کارش است اما به هیچه وجه از اثر علمی آن نمی کاهد. در هر حال من فکر میکنم هر چه را می نویسیم باید اول استخوانبندی آنرا را روی کاغد به عنوان دستور کار رسم کنیم و بعد بنویسیم. امیدوارم این انتقاد را به فال نیک بگیرید. و در پایان اینکه من سه سالی را از پایان سال هفتاد و چهار تا هفتاد و نه میلادی در اروپا بودم. آنچه را آنها به عنوان خرافات بکار میبرند اصلا جنبه تحقیر و کمینه دانستن ندارد و نوعی توصیف است. اما در جامعه البته خرافه زده و اسلامزده ی ما معنی تحقیر آمیزی دارد. در اروپا شخص با کمال جرات و صداقت و بدون اینکه تحقیری بخودش کرده باشد خودش را خرافی میداند. اما در جامعه ی ما بعضی حتا مدفوع مرشدشان را پودر کرده در چشم و در غذا برای شفا می ریزند و اگر بهشان بگویی خرافیند بهشان بر می خورد. اسلام اندیشه ی ما را اخته کرده است. همه ی درد های ما از اسلام است. اگر روز این درد را دوا کردیم. آنگاه بدرهای دیگرمان هم باید پرداخته شود. هر چه که باشد و باشند!!! با شادباش نوروزی برای شما و همه. من از یک اداره دولتی در کرج می نویسم و فرصت بازخوانی ندارم. امیدوارم غلط غلوط زیاد نداشته باشد.

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.