با درود وقتی رفیق خیلی توانای ما گم میکند سوراخ دعا مبادا فکر کنید که این ﴿ ان تیکه ها ﴾ فقط در این دوره و زمانه یافت میشوند کافیست نگاهی مثنوی بیندازیم . در دوره جناب مولا نا هم از این موجودات یافت میشده که *﴿ سوراخ دعا﴾* راگم کرده اند٬ خلاصه شما را دعوت میکنم به خواندن این شعر- مثنوی دفتر چهارم . قضاوت با شما٬ بفرمائید – شخصی به وقت استنجا میگفت اللهم ارحنی رائحه الجنه به جای آنک اللهم اجعلنی من التوابین واجعلنی من المتطهرین کی ورد استنجاست و ورد استنجا را به وقت استنشاق میگفت عزیزی بشنید و این را طاقت نداشت آن یکی در وقت استنجا بگفت – که مرا با بوی جنت دار جفت گفت شخصی خوب ورد آوردهای – لیک سوراخ دعا گم کردهای این دعا چون ورد بینی بود چون- ورد بینی را تو آوردی به کون رایحهٔ جنت ز بینی یافت حر – رایحهٔ جنت کم آید از دبر ای تواضع برده پیش ابلهان – وی تکبر برده تو پیش شهان آن تکبر بر خسان خوبست و چست – هین مرو معکوس عکسش بند تست بوی گل بهر مشامست ای دلیر – جای آن بو نیست این سوراخ زیر کی ازین جا بوی خلد آید ترا – بو ز موضع جو اگر باید ترا همچنین حب الوطن باشد درست – تو وطن بشناس ای خواجه نخست
ارگان رسمی حزب سوسیال دموکرات و لائیک ایران
منو