پای چلاق و و دوندگی دست بریده و چمدان

جناب فرهنگ قاسمی بنده یکی از کسانی هستم که با دریافت ایمیلی از یکی از دوستان توانستم به ساین واقعا رتگین کمان شما پسترسی پیدا کنم. پیش از هر چیز بنده در برابر آزادی ای که شما در سایتتان رعایت می کنید سر خم می کنم. شمایی که حتا و حتا به حمید محوی هم پاسخ می دهید. البته بنده هرگز در پی توهین به حمید محوی و یا هیچ کس دیگری نیستم. اما در عین حال هم فکر نمی کنم که شما از یک آدم چلاق انتظار داشته باشید که دونده ی خوبی باشد٬ یا از یک آدم بیدست توقع ندارید که حتا چمدان خودش را جابجا کند چه برسد به اینکه به شما و یا به کس دیگری کمک کند. این جناب حمید محوی و آن دوره های دودست که هنوز بنده هم در فرانسه بودم دچار نوعی اسکیزفزنی بود و خودش بارها به دوستان نزدیکش در این مورد گلایه کرده بود که فکر می کند که تمام زمین و زمان بر علیه او در حال فتنه و توطعه هستند. وقتی هم که در سایت پیک نت کار میکرد همین رویه را. نباید از او دلگیر شد. او خودش بخوبی میداند که چقدر بیمار است. در ثانی آن حضرت تا دلتان بخواهد حسود است. و هر کس در ولایت فرنگ کاری داشته باشد حتما خود فروخته است و در یک توطئه جهانی دستبکار است. او خودش برای خودش حسابی دوگانه باز کرده است. از یک طرف بصورت حداکثرا بیمارگونه ای خود کمبین است و آنطرف ماجرا چنان وحشتناک است که اینسوی ماجرا و آن هم خود بزرگبینی کاذبش است. برای همین هم مثلا یک روز سر کلاس درس به استادش میگفت که مطمئن است که ریگان چند نفر را بسیج کرده تا مواظب شخص او باشند. و استاد تاتر به او میگفت مگر ریگان کار دیگری ندار! و او پاسخ داد شما او را نمی شناسید. ولی از بیماریش و بیماریهایش که بگذریم آدم بسیار ساده دل و خوبی ست. بنده الان که در حومه ی تهران زندگی میکنم بیست و سه سال است که این بزرگوار را ندیدم اما حتما حالش از این هم بدتر است. ایشان یکی از محسنات منفیش این است که خیال میکند هر کس در فرانسه شغلی دارد حتما برای امپریالیستها کار میکند. و مثلا حتما بر علیه او جاسوسی می کند. چون همانطور که گفتم آن حساب ضد و نقیض دوگانه باعث میشود که چنین اعجوبه ای از شخص خودش بسازد. بنابراین و بنابرآن شما او را ببخشید و چندان جدی نگیریدش. ماجرا همان انتظار از انسانی چلاق است که دونده باشد و یا شاعری تنگ نفسی که از هوای تازه شعر بگوید. آقای قاسمی در پایان بشما واقعا و شرافتا تبریک می گویم. در پایان به دوست قدیمیم حمید هم سلام میکنم