آقای محوی ما هیچ کامنتی را حذف نمی کنیم حتی مال شما را. شما یا اشتباه کرده اید یا اتفاق دیگری افتاده است . لینک کامنت شما توسط دوستی همین امروز به من رسید انرا از سایت شما برداشتم و خودم انتشار دادم . هیچ می دانید که تهمت های شما در فرانسه قابل تعقیب قانونی است ؟ کامنت رفوزه شده در محفل « رنگین کمان » (رنگین کمان – یکی از رنگ ها = الغای رنگین کمان) (برای نظریۀ منطق در ریاضیات : 0 = 1-7) نوشتۀ حمید محوی گاهنامۀ هنر و مبارزه|پاریس|12 سپتامبر 2014 «کامنتی» در سایت رنگین کمان نوشته بودم ولی منتشر نشد… در اینجا می خواهم اندکی پیرامون این موضوع سیاه مشق بنویسم. می دانید که این سایت در دوران یکی از «انقلابهای رنگی و نرم پنتاگونی» مشخصاً در دوران «جنبش سبز» بود که در فضای سایبری سبز شد. کوتاه سخن این است که با خواندن سرمقاله ای که توسط مدیر سایت رنگین کمان آقای فرهنگ قاسمی تحت عنوان « سونامی ارتجاع در خاورمیانه » منتشر شده بود، نتوانستم واکنش نشان ندهم، پس چیزی نوشتم که گویا خوش آیند او و یا احتمالاً گردانندگان —حرفه ای— این سایت نبوده و منتشر نشد. از این واقعه دست کم می توانیم نتیجه بگیریم که رنگین کمانی در کار نیست، زیرا هر گونه نقدی که بتواند اولترا لیبرالیسم آنگلوساکسون را زیر علامت سؤال ببرد و دست های توطئه چینش را در خاورمیانه آشکار سازد، فوراً از سوی اپوزیسیون های ایرانی-پنتاگونی حذف می شود و یا در اشکال گوناگون مورد حملات گوناگون قرار می گیرد (بحث و جدلی نیز در کار نیست زیرا غالباً این اپوزیسیون های ترجیح می دهند جنگ افزار سکوت را بکار ببرند که به جعبۀ ابزار استراتژیک قدرت ها تعلق دارد. می دانید که قدرت را بر اساس درجۀ تحمل ضربات محاسبه می کنند که تا کجا و تا کی می تواند ضربات را تحمل کند بی آن که واکنشی نشان دهد). و از این نتیجه گیری شتاب زده نیز می توانیم به نتیجۀ دیگری برسیم و آن هم این است که در تخیلات ایدئولوژیک این « اپوزیسیون ها » که طبیعتاً و علناً شهامت بیان اهداف اصلی خودشان و اربابانشان را ندارند، از نقد وضعیت فعلی ایران و جهان گرفته تا طرح سرنگونی جمهوری اسلامی باید زیر پرچم رنگین و ننگین کمان نئو استعماری آنها (یعنی مجموعه ای از عوامل پنتاگون – بخوانید بورژوازی کمپرادور که بخشی از حاکمیت ایران را نیز در بر می گیرد) صورت بگیرد. در نتیجه ایرانی ها باید خیلی هوشیار باشند که در دام نیرنگ این مزدوران نیافتند. در اینجا «کامنت » رفوزه شده ام را داخل کروشه تقدیم می دارم : [آقای فرهنگ قاسمی یکی از اشتباهات شما این است که تصور می کنید که گویا واقعاً در سوریه قیام مردمی علیه بشار اسد وجود داشته که بعداً به انحراف کشیده شده است. در صورتی که طرح حمله به سوریه از سال ها پیش توسط پنتاگون تدارک دیده شده بود، و تمام به اصطلاح اپوزیسیون های (مسلح) در واقع پیاده نظام ناتو بوده و هستند و زیر پرچم های مختلفی می جنگند. متأسفانه در اینجا فرصت نیست که به شکل جامع به این موضوع بپردازم اگر چه گزارشات متعددی در این زمینه از سایت های آلترناتیو غربی و روزنامه نگاران غربی که در خارج از طیف رسانه های حاکم بوده اند به زبان فارسی ترجمه کرده ام. اشتباه دیگر شما در مورد داعش یا امارات اسلامی صورت گرفته است، که اینها نیز با سلاح و سرمایه و آموزش از سوی بریتانیا و فرانسه و قطر و عربستان و ترکیه و واشینگتن سر می برند و با وجود تمام تبلیغات ظاهری، پیاده نظام ناتو هستند. امارات اسلامی در عراق و شام حتی وقتی مورد تهاجم هوائی ناتو قرار می گیرد، پیاده نظام ناتو بوده و به طرح واشینگتن برای «خاورمیانۀ نوین» تعلق دارد، متأسفانه تحلیل شما فاقد ارزش علمی است زیرا با واقعیت تطبیق نمی کند.] البته این نوع تحلیل ها مانند «سونامی ارتجاع در خاورمیانه» در سایت رنگین کمان کم نیست، که با وجود تمام اطلاعات دقیقی که ما در مورد سوریه در اختیار داریم، حتی امروز از قیام مردم سوریه علیه «دیکتاتور» حرف می زند، مثل دیروز که از انقلاب دموکراتیک مردم لیبی علیه «دیکتاتور» حرف می زد، تماماً و قویاً از بازنمائی های رسانه های مدافع ناتو الهام می گیرد. این نوع تحلیل ها همانطور که در بالا اشاره کردم در سایت رنگین کمان و به طور کلی در طیف های گوناگون اپوزیسیون های پنتاگونی امر استثنائی و یا منزوی نیست. آقایان فرهنگ قاسمی ها و رنگین کمان ها از دوران جنگ علیه لیبی همواره دوش به دوش القاعده و ناتو علیه « دیکتاتورها » مبارزه کرده اند. در اینجا ضروری می بینم تا بگویم که متأسفانه همانطور که می دانیم به دلیل اختناقی که بر ایران سایه انداخته، اپوزیسیون های پنتاگونی گویا که در ایران به شکل گسترده جا باز کرده اند، و مردم نیز از روی نا امیدی و ناآگاهی …به این نوع سایت ها و رسانه ها مراجعه می کنند، و اوضاع رسانه ها در ایران به شکلی است که عملاً خود جمهوری اسلامی به دلیل فقدان فضای باز سیاسی و اجتماعی، خواهی نخواهی در تبانی با همین رسانه های پنتاگونی قرار می گیرد. البته نقاط پیوند و پیوست طبقۀ حاکم ایران و ارتجاع مذهبی با اپوزیسیون های پنتاگونی بسیار متعدد و در مناطق بنیادی زندگی اجتماعی قابل بررسی می باشد. چه بسا که خود جمهوری اسلامی در آغاز به طیف اپوزیسیون های پنتاگونی تعلق داشته است و امروز نیز خواهی نخواهی در طرح و نقشۀ «خاور میانۀ نوین» مستقیما شرکت دارد، زیرا که یکی دیگر از پیاده نظام های ناتو (این بار به اجبار و در اشکال تحمیلی) خود ایران است که به دلیل دعاوی شیعه گری، یک پای جنگ تجزیه خواهانۀ ایالات متحده در منطقه می باشد و جنگ شیعه و سنی در فهرست بازی های بزرگ اولترا لیرالیسم آنگلو ساکسون به ثبت رسیده است. متأسفانه بین ایرانیان احساسات ضد مذهبی خام، بجای نقد خردمندانه، بیشتر به ارتکاب به عمل خشونت بار در زبان منحصر می شود، حضور پر رنگی دارد ( در هر صورت در فضای سایبری چنین بنظر می رسد) و نمی دانیم این احساسات از کی و چگونه در جامعۀ ایرانی (در اعماق وسیع توده ها) به نقد علمی و اجتماعی پیشگام راه خواهد گشود. من به دوستان و دست اندرکاران رسانه های پیشگام و همگان هشدار می دهم که توجه بیشتری نسبت به این موضوع داشته باشند چرا که اپوزیسیون های مزدور و پنتاگونی خیلی به سادگی با امکانات وسیعی که در اختیار دارند به شکل گسترده می توانند از این احساسات خام سوء استفاده کنند. حمید محوی. پاریس، 12 سپتامبر 2014
ارگان رسمی حزب سوسیال دموکرات و لائیک ایران
منو