ما و شما٬ من و شماها

با سلام من هیچ کدامتان را نمی شناسم. اما دارم زیر نفس نحس اسلام له و لورده می شوم و آروزیم این است که در یک کشور آباد و آزاد زندگی گنم. در کشوری که اگر روسری من عقب رفت حکومت آن مرا فاحشه خطاب میکند٬ در کشوری که حکومتش بزور روسری سر من می کند٬ در کشوری که اگر بخواهی بروی دکتر و پول هم می دهی اما باید یه رشوه ای هم به دربان و رشوه ای هم به منشیش بدهی تا چه رسد به شهرداری و بانک و اداره ی گذرنامه و اداره مالیت و چه و چه… این بحث برای مردمش هر چقدر بوی فحش توهین به اسلام بدهد مطبوعتر است. جنابانی که فحش داده اند به اسلام و از غرب طرفداری کرده اند پوفآبی بر زخمهای من دختر زده اند. تا احمدی نژاد سر کار بیاید من امیدوار بودم اتفاقی بیفتد و بعد وقتی او آمد و چهار سال ماند داشتم دق می کردم وقتی موسوی کاندیدا شد با اکراه رفتم رای دادم و بعد هم رفتم با دوستم م… گفتم رایم کو آن بیچاره را کنار من گرفتند و شانزده نفر پاسدار فرزندان امام زمان عج به او تجاوز کردند آن بیچاره فقط دو سال زوزه می کشید… در هر حال حالا اگر اسراییل اگر آمریکا بیاید و اصلا خود منرا هم نابود کند خوشحال خواهم شد. در هر حال در خانه ام را بروی پاسدار و بسیج باز نخواهم کرد تا آمریکا آنها را نابود کند. میدانم که سخنم از درد است اما همین است که هست! در مورد رقابت غرب و رقیب نخواستن او هم حمید آقا شق القمر نکرده خود او در رقابتی سخت با دیگران است. من مطمئنم که او خودش هم در کشور آزاد در غرب زندگی می کند و به غرب اولترالیبرالیسم می گوید اتفاقا از لطف لیبرالیسم غرب است که او در آنجا می توند با خوشی بمالند و یا با نخوشی اما گزینش دارد. من که در ایران مخوف زندگی میکنم که اسلامش تمامی امنیت و منیت مرا غصب کرده با شوفر تاکس شبانه و دانش آموز روزانه موافقم٬ چرا که همدردم٬ چراکه دو دوست دارم که آنها هم همین کار را می کنند. من از دوستم که مرا خبر کرد تا در این بحث شرکت کنم ممنونم و پیشنهاد می کنم تا این آدرس را برای دیگران بفرستید تا آنها هم نظر بدهند من امیدوارم دوستم م که مورد تجاوز قرار گرفته و رحمش از شدت تجاوزات مکرر و پی در پی عفونت کرده و حالا چندین سال است که به آن مبتلاست هم نظرش را بدهد. ایکاش حمید و امثال او اگر به این نظام کثیف وابسته نیستند درد ما ساکنان این کشور تحت اشغال را بفهمند. و اما نظر من در مورد نوشته ی ایجادی این است که این نوشته عمیق نیست و نوشته ای احساساتی ست. اما به هیچ وجه حسادتی نسبت به استادی دانشگاه او ندارم٬ اما فکر می کنم که او در این رشته باید بسیار بخواند. در هر حال همین که باعث این بحث شده نشان میدهد که درد ایران را دارد و از آنجا که تولید اینهمه واکنش کرده خودش معنی خوبی ست.