شوفر شبانه و دانشجوی روزانه. دانشجو یعنی فردی که در جستجوی دانش و علم است و باز هم به این معنا است که طرفدار حقیقت است. در نتیجه در مباحثات و گفتگو ها همانطور که شوپنهاور توضیح می دهد در « هنر همیشه حق بجانب بودن» بیاموزید که بجای توهین به طرف مقابل (بیهوده نویسی و مغلطه… که به من نسبت داده اید)در مورد موضوعی که انتخاب کرده اید مثل افراد پژوهشگر واقعی بر اساس دلیل و برهان گفتگو را به پیش ببرید تا کمی یبشتر به حقیقت نزدیکتر شوید. در مورد داستان علم و غرب…ببینید «غرب» هم مثل تمام مقولات دیگر یک بعد تاریخی دارد. امروز غرب با اولترالیبرالیسم آنگلوساکسون تعریف می شود. شما ابتدا باید این بعد تاریخی غرب را بشناسید و ببینید که چیست و چه می گوید و چه می خواهد و چه می کند. شمائی که تشنۀ علم هستید، البته خصوصیت بسیار نیکو و والائی است و البته در این مورد غرب حرفها و گنجینه های بسیار گرانبهائی دارد. ولی این گنجینه ها در دسترس همگان نیست و کاملاً خصوصی سازی شده. و خلاف تصورات و تبلیغات آقای ایجادی، این غرب تاریخی ( اولترالیبرالیسم آنگلوساکسون) دشمن شمارّ یک پیشرفت علمی برای رقبای احتمالی خود می باشد. به همین علت نیز ارتجاعی ترین بخش جهان اسلام- امارات اسلامی – را برای پیشبرد اهدافش بسیج کرده است. این نظام جهانی، به رهبری دوست ما غرب، رقیب نمی خواهد. در نتیجه باید برای بقیۀ جهان محدودیت ایجاد کند…یا از طریق جنگ ده ها و شاید صدها سال مانع روند توسعۀ کشورها شود. محدودیت ها نیز همواره توسعه یابنده هستند، به عنوان مثال محدودیت تولید انرژی هسته ای در ایران، ممکن است که به محدودیت تولید در زمینه های دیگر گسترش یابد. بطور کلی می توانیم بگوئیم غرب دوست ما در واقع و عملاً دشمن رشد نیروهای مولد کشور ما و خیلی کشورهای دیگر است مثل چین و روسیه و هنذ به عنوان رقبای خطرناک برای انحصارات. این سیاست البته از سوی حکومت های دست نشانده به اجرا گذاشته می شود، حتی در ایران که همین حسن روحانی نمایندۀ برجستۀ آن است. آخرین نکته این است که متأسفانه تخیلات جوان های ایرانی متأثر از تفکر همین طبقۀ وابسته است و از غرب اسطوره ساخته اند. بشقاب خالی حقیقت خود را از هیچکس پنهان نمی کند. غرب استعمار گر البته همیشه به یک عدۀ معدود در کشورهائی که می خواهد تحت تسلط بگیرد امتیاز می دهد تا بقیه را سرکوب کند. یک بهشت موقتی برای عده ای معدود. این بهشت البته همیشه موقتی است….و تکرار می کنم در مقابل یکدیگر قرار دادن اسلام و غرب ( یا اسلام و یا غرب) نه تنها منطقی نیست بلکه حاکی از یک توطئه بریا پیشبرد همان سیاست استعماری اولترا لیبرالیسم انگلوساکسون است که امثال آقای ایجادی نان امتیاز آن را می خورد.
ارگان رسمی حزب سوسیال دموکرات و لائیک ایران
منو
