با سلام به ایجادی٬ در جامعه ی روشنفکری ایران حالا چه چپی و خصوصا چپی و چه راستی و چه لیبرالی و چه رادیکالی و ملی همه و همه با نوعی منافقت و شاید با نوعی بیماری اسلام را اصلی و فرعی می کنند و خوب و بد را به او نسبت می دهند. «اسلام بخودی خود ندارد عیبی» را اگر چه عوام پیش از انقلاب می گفت ولی حالا و حتا همین امروز اگر چه عوام از آن گذشته و زیر و بالای قرآن و محمد را جابجا می کند اما در ذهن بیمار چپی ها خصوصا این بیماری دست نزدن به اسلام جا خوش کرده است. امروز در جامعه ایرانی حتا در کوره ترین دهات دیگر مذهب دین مقدس و پاک نیست و آن لعاب پاکی کاذب فرو ریخته و نجاست قرآن و اهل بیت و بچه بازی محمد و زنبارگی او و حماقت و بیشرفی خمینی و شمشیر کشی و آدمکشی علی سکه رایج است. اما و اما امان از دست چپی ها و امانتر از دست ملی ها و ملی مذهبی ها که هنوز هم عو سگ را از دهان روحانیون که آنها هم از پیامبر اعظمشان محمد ابن رجال شنیده اند. این واژه ی محمد ابن رجال واژه ی جالبی ست که بسیاری از آن استفاده می کنند ولی کسی از مرجع آن که یک جوان بیست و هفت ساله است و یک شب سرتا سر تهران را با ماژیک از آن پر کرد سخنی به میان نمی اورند. آری آن جوان که گفته می شود در حال شعار نویسی سه سال پیش بدست نامردان پاسدار دستگیر شد و زیر شکنجه و تجاوز کشته شد. نامش اتفاقا محمد ر. بود. یادش بخیر. در هر حال آقای ایجادی اسلام در میان مردم مرده است و فقط چپها و ملی ها و ملی مذهبی ها با آن و به آن تخت نرد می بازند. چپی ها حتا امروز در مدح علی و عدالت او شعر و نوحه هم می سرایند. اما مردم این مزبله را بخوبی دریافته اند. مرگ بر اسلام امروز در ذهن هر ایرانی نه زمزمزمه بله اتفاق افتاده است.
ارگان رسمی حزب سوسیال دموکرات و لائیک ایران
منو